?﹙فور کنـید تا بگم اگر من ی آیینه بودم چنـل شمارو چطوری توصیـف و بهتون نشون میدادم، این توصیف میتونه شکل ظاهر چنلتون به عنوان یک انسانم باشه ﹚.

⟡ اهورامـزدا قصـد دارن، برایِ خدايـان جهـانِ باستـان جانشین‌ـانی انتخـاب کنن. این پیامـو ~~فـؤروارد~~ ~~کنیـد~~ تا بگـم شـما برایِ جانشیـنیِ کـدوم اساطیـر ایـران باسـتان انتخـاب ـمیشید ⁺ خلاصـه‌ای ازشـون.﹙پابلیـك ، پونـزده نفـر ﹚

​​​​ֺ  ‌ ‌ ⋄ ‌ چـك کنیـد. 

‎  ‎    ‌         ‎⋯⋯⋯⋯ ♱? ⋯⋯⋯⋯

       ‌‌⟣ پیـش از آنکه قهـوۀات سـرد شود، کاواگـوچی.

”  اگه میتونستی به ـگذشته برگردی، دوست داشتی با چه کسي ملاقـات کنی؟ در یکی از کوچه ـهای پشتی کوچیكِ توکیـو، کافه ای وجود داره، که بیش از صد ساله که قهـوه مرغوب و دلچسبی رو برایِ مشتریان‌‌ـش سِرو میکنه، گفته شده که این فروشگاه علاوه بر قهوه پیشنهاد ویژه‌ی دیگه‌ای به مشتریان‌ـش ارائه میده! اونها در اونجا فرصت ' سفر به گذشـته ' رو براتون فراهم می کنن! داستان از جایی شروع میشه که، چهار مشتری به امید سفر به گذشته از این کافـه دیدن میکنن، اما ـسفر در زمان به همین سادگی ها نیست! قوانینی وجود داره که باید رعایت بشن و مهم تر از همه، این سفر می تونه تنها تا زماني که قـهوه سرد می شه، طول بکشه! این رمان درموردِ یك کافی ـشاپ اسـرارآمیز ژاپنی‌ـه که در اون مشتریانی که بر روی یك صنـدلی خاص می نشینن، درحالیکه قهوه‌ـشون در حال خنك شدن‌ـه می‌تونن به گذشـته سفر کنن! ”