دعا،زیارت، اعمال، آداب و سنن

Description
يا ربَّ الحُسَين بِحَقِّ الحُسَين اِشفِ صَدرِ الحُسَين بِظُهورِ الحُجَّة
Advertising
We recommend to visit

القناة الرسمية والموثقة لـ أخبار وزارة التربية العراقية.
أخبار حصرية كل مايخص وزارة التربية العراقية.
تابع جديدنا لمشاهدة احدث الاخبار.
سيتم نقل احدث الاخبار العاجلة.
رابط مشاركة القناة :
https://t.me/DX_75

Last updated 1 year, 3 months ago

القناة الرسمية لابن بابل
الحساب الرسمي الموثق على فيسبوك: https://www.facebook.com/Ibnbabeledu?mibextid=ZbWKwL

الحساب الرسمي الموثق على يوتيوب :https://youtube.com/@iraqed4?si=dTWdGI7dno-qOtip

بوت القناة ( @MARTAZA79BOT

Last updated 3 weeks, 6 days ago

القناة الرسمية لشبكة ملازمنا كل مايحتاجه الطالب.

((ملاحظة : لايوجد لدينا اي حساب تواصل على تلكرام ولا نقوم بنشر اعلانات في القناة))

Last updated 5 days, 21 hours ago

1 month, 1 week ago

😢🙏 ای خدا! اگر تو سلمان را بیامرزی که کاری نکردی، امّا اگر ...

عالم بزرگوار و با تقوا، جناب آقای سیدعلی رضوی از مرحوم آیةالله آشیخ محمدرضا جعفری که از فقها و شاگردان بزرگ مرحوم آیت الله خویی بوده است، این داستان را نقل می کند:
مرحوم آقا یحیی سجادیان، یکی از علما و زهاد تهران بود که قبل از مرحوم آیت الله سید احمد خوانساری در مسجد سیدعزیزالله تهران نماز می خواند.
مرحوم آشیخ مرتضی زاهد نیز از علما، وعاظ و بزرگان اهل تقوا در تهران بود.
این دو بزرگوار در یک شب در خواب می بینند که یکی از اولیاء الله در تهران در فلان آدرس از دنیا رفته است. فردا صبح، هر دو به آدرسی که در خواب به آنها گفته شده بود، می روند و متوجه می شوند که هر دو خواب یکسانی دیده اند. درِ خانه را می زنند و  می بینند که یک مرد داش مشتی سیبیل در رفته با کلاه جاهلی در را باز می کند. به او می گویند کسی در این منزل از دنیا رفته است؟ پاسخ می دهد: بله، پدرم از دنیا رفته است، چطور؟ می گویند: ماجرای او را بگو، از زندگی اش برایمان بگو. می گوید: پدرم داش مشتی و اهل هر خلافی بود. بیمار شد و مدّتی در بستر بیماری افتاد. شب گذشته ناگهان دستش را به طاقچه گرفت و بلند شد و نشست و شروع کرد با خدا اینجور صحبت کردن:
ای خدا! اگر تو سلمان را بیامرزی که کاری نکردی. ای خدا! اگر تو ابوذر را بیامرزی کاری نکردی. اما اگر منِ گنهکار بی همه چیز را بیامرزی، اینجا خدایی کرده ای. این را گفت و از دنیا رفت.
«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»

1 month, 1 week ago

🟡 دنیا و مافیها کجا، ولایت اهل بیت صلوات الله علیهم کجا!

قَالَ یونُسُ لِلإِمامِ الصّادِقِ علیه السلام: لَوِلاَئِي لَكُمْ وَ مَا عَرَّفَنِيَ اَللَّهُ مِنْ حَقِّكُمْ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنَ اَلدُّنْيَا بِحَذَافِيرِهَا. قَالَ يُونُسُ: فَتَبَيَّنْتُ اَلْغَضَبَ فِيهِ ثُمَّ قَالَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: يَا يُونُسُ! قِسْتَنَا بِغَيْرِ قِيَاسٍ، مَا اَلدُّنْيَا وَ مَا فِيهَا هَلْ هِيَ إِلاَّ سَدُّ فَوْرَةٍ أَوْ سَتْرُ عَوْرَةٍ؟! وَ أَنْتَ لَكَ بِمَحَبَّتِنَا اَلْحَيَاةُ اَلدَّائِمَةُ. (تحف العقول، ص۳۷۹)
يونس بن یعقوب بَجَلی به حضرت صادق علیه السلام عرض كرد: ولايت من نسبت به شما و معرفت حقّ شما كه خدا نصيبم كرده، از همه دنيا براى من محبوب تر است. يونس گفت: با شنيدن اين سخن، آثارِ غضب در چهره حضرت ظاهر شد و فرمود: يونس! ما را بی‌جا مقايسه كردى، دنيا و آنچه در آن است چيست؟! آيا جز جلوگيرى از گرسنگی و پوشاندن عورت است؟! امّا تو با محبّتِ ما، زندگی جاودانه خواهى يافت.
اللهمّ عجّل لولیّک الفرج

1 month, 1 week ago

🙏👌نمازهای روز دوشنبه

حضرت عسکری علیه السلام فرمود: هرکس روز دوشنبه ده رکعت نماز بخواند، در هر رکعت، یک بار سوره حمد و ده بار سوره توحید، خداوند در روز قیامت برای او از آن نماز نوری قرار می دهد که از آن نور، موقف (قیامت) روشن می شود به گونه ای که همه کسانی که خداوند خلق کرده است، در آن روز به واسطه آن نماز به او غبطه می خورند. (جمال الأسبوع، ص41)

رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: هرکس روز دوشنبه، وقتی روز بلند شد، چهار رکعت نماز بخواند، در رکعت اول سوره حمد و آیةالکرسی، در رکعت دوم سوره حمد و سوره توحید، در رکعت سوم سوره حمد و سوره فلق و در رکعت چهارم سوره حمد و سوره ناس، و بعد از نماز ده بار استغفار کند، خداوند همه گناهانش را می آمرزد و به او قصری در بهشت فردوس عطا می کند که ویژگی آنچنانی دارد که در روایت بیان شده است. (جمال الاسبوع، ص68)
«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»

4 months, 1 week ago

?? ریشه یابی جنایات کربلا

1)عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بَكْرٍ الْأَرَّجَانِيِّ قَالَ: صَحِبْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي طَرِيقِ مَكَّةَ مِنَ الْمَدِينَةِ فَنَزَلْنَا مَنْزِلاً يُقَالُ لَهُ عُسْفَانُ، ثُمَّ مَرَرْنَا بِجَبَلٍ أَسْوَدَ عَنْ يَسَارِ الطَّرِيقِ مُوحِشٍ، قَالَ: هَذَا جَبَلٌ يُقَالُ لَهُ الْكَمَدُ، وَ هُوَ عَلَى وَادٍ مِنْ أَوْدِيَةِ جَهَنَّمَ، وَ فِيهِ قَتَلَةُ أَبِي الْحُسَيْنِ علیه السلام ... مَا مَرَرْتُ بِهَذَا الْجَبَلِ فِي سَفَرِي فَوَقَفْتُ بِهِ إِلَّا رَأَيْتُهُمَا يَسْتَغِيثَانِ إِلَيَّ، وَ إِنِّي لَأَنْظُرُ إِلَى قَتَلَةِ أَبِي فَأَقُولُ لَهُمَا: هَؤُلَاءِ إِنَّمَا فَعَلُوا مَا أَسَّسْتُمَا.(کامل الزیارات، ص326-327)
عبدالله اَرَّجانی گفت: با حضرت صادق علیه السلام از مکّه به مدینه می رفتیم که به محلّی رسیدیم که به آن عُسفان می گفتند. سپس از کوهی سیاه و وحشتناک عبور کردیم. حضرت فرمود: به این کوه، کَمَد گفته می شود. این کوه در کنار وادیی از وادی های جهنّم است. در آن وادی، قاتلین پدرم حسین بن علیّ علیه السلام نگاه داشته شده اند. من هرگاه در سفرهایم از کنار این کوه می گذرم، آن دو نفر را می بینم که به من استغاثه و التماس می کنند. پس من به قاتلین پدرم نگاه می کنم و به آن دو می گویم: آنها پدرم را کشتند به خاطر آنچه شما پایه آن را گذاشتید.
2)قَالَ حُسَینُ بنُ علیّ علیه السلام فِی یَومِ عاشُورَاء: إِلَهِي! إِنَّكَ تَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقْتُلُونَ رَجُلاً لَيْسَ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ ابْنُ نَبِيٍّ غَيْرُهُ ... فَوَضَعَ يَدَهُ عَلَى الْجَرحِ فَلَمّا امْتَلَأَتْ رَمَى بِهِ إلَى السَّماءِ،...، ثُمَّ وَضَعَ يَدَهُ ثانِياً فَلَمَّا امْتَلَأتْ لَطَخَ بِها رَأسَهُ وَ لِحْيَتَهُ، وَ قالَ: هَكَذَا أَكُونُ حَتَّى أَلْقَى جَدِّي رَسُولَ اللهِ وَ أَنَا مَخْضُوبٌ بِدَمِي وَ أَقُولُ: يَا رَسُولَ اللهِ، قَتَلَنِي فُلَانٌ وَ فُلَانٌ.(بحارالأنوار، ج 45، ص53 به نقل از لهوف)
حسین بن علی علیه السلام در روز عاشورا فرمود: بارالها! تو می دانی که آنان کسی را می کشند که فرزند پیامبری جز او روی زمین نیست، پس دستش را بر جراحاتش نهاد و وقتی پر از خون شد به سوی آسمان پرتاب کرد. سپس بار دیگر دستانش را پر از خون کرد و سر و ریش خویش را خونی کرد و فرمود: با این هیئت و خون آلود، جدّ خود، رسول خدا صلّی الله علیه و آله را ملاقات می کنم و به او عرض خواهم کرد: ای رسول خدا، فلانی و فلانی مرا کشتند.
3)قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام لِلْمُفَضَّلِ: لَا كَيَوْمِ مِحْنَتِنَا بِكَرْبَلَا، وَ إِنْ كَانَ كَيَوْمِ السَّقِيفَةِ وَ إِحْرَاقِ الْبَابِ عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ زَيْنَبَ وَ أُمِّ كُلْثُومٍ وَ فِضَّةَ وَ قَتْلِ مُحَسِّنٍ بِالرَّفْسَةِ لَأَعْظَمُ وَ أَمَرُّ، لِأَنَّهُ أَصْلُ يَوْمِ الْفِرَاشِ.(الهداية الكبرى، ص417)
حضرت صادق علیه السلام به مفضّل فرمود: روزی مانند روز مصیبت ما در کربلا نیست، هرچند روز سقیقه و آتش زدنِ درِ خانه بر امیرالمؤمنین، و فاطمه، و حسن، و حسین، و زینب، و امّ کلثوم علیهم السلام، و فضّه، و کشتن محسن با ضربه پا بر سینه، بزرگ تر و تلخ تر است، زیرا آن روز، روز بستر سازی برای مصیبت کربلا بود.
«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»

4 months, 1 week ago

⚠️??این، نعش کدام مظلوم است؟

مرحوم آیت الله تولایی خراسانی در سخنرانی های خود در مسجد ملک تهران در سال 1383 قمری می فرمود:
بی بی سکینه گفت: «عمتى! هذا نعشُ من؟» ديد عمه ‏اش پهلوى يك بدنى است که فقط نمونه ‌ای از قيافه بدن است و چيزى از اعضای بدن ندارد، سر ندارد، لباس ندارد. آنقدر خاك با خون گل شده و دور بدن را گرفته كه اين بدن زير خاك و خون غرق شده است. اين بدن آنقدر زير پاى اسب‌ ها كوبيده شده كه اركان اعضاء را نرم كرده است. آنقدر اين بدن كوبيده شده که مثل يك تكّه گوشتى كه با ساطور قطعه قطعه كرده باشند شده است. حق دارد بى‏ بى، بدن را نشناسد. بايد بدن شخص، سر و صورت داشته باشد يا لباس داشته باشد يا لااقل اعضايش سالم باشد. هيچ کدام نيست. ديد عمّه ‏اش زينب پهلوى اين بدن افتاده، هى گريه مي‌ كند و اشك مي ‌ريزد. من نمي‌ دانم زينب چه دل آتشينی دارد. تا اسمش را مي ‌برم دل شما را كباب مي‌ كند، اشك شما را جارى مي‌ كند. شما هم گریه کنید. چراغ قبر من همين اشك ‌هاى شماست.
صدا زد: عمه! اين نعش كدام مظلوم است؟ هر كه اشكش مي ‌آيد دستش را مرخص كند. بى ‏بى صدا زد: نور چشمان من! «هذا نعش أبيك الحسين». اين، بدن پدرت حسين علیه السلام است. ديد بابايش به اين شكل افتاده است. امام حسين علیه السلام سكينه را خيلى دوست دارد. سكينه هم خيلى امام حسين علیه السلام را دوست مي ‌دارد. اصلاً امام حسين علیه السلام به سكينه و مادرش رباب خيلى علاقه دارد. اينها هم خيلى امام حسين علیه السلام را دوست دارند. بعد از واقعه كربلا، رباب، عيال امام حسين علیه السلام مدينه نرفت. در كربلا ماند. خيمه ‌ای سر قبر أباعبدالله علیه السلام بر پا كرد و يك سال در كربلا كنار قبر أباعبدالله علیه السلام به سر برد تا از دنيا رفت.
این دختر هم همین كه بدن بابا را شناخت، خودش را انداخت و بدن بابا را بغل گرفت. یك وقت صدا زد: بابا! برخيز ببين عمّه‏ ام را تازيانه مي‌ زنند.
خدايا به آن چشم‌هاى گريان كربلا، به همين زودى فرج صاحبمان امام زمان علیه السلام را مقدّر بفرما.
(سخنرانی های مسجد ملک، ماه رمضان 1383 قمری، مجلس چهارم و هفدهم)
«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»

4 months, 1 week ago

??? يك مرتبه بناي مسابقه شد

مرحوم آیت الله تولایی خراسانی در سخنرانی خود در منزل حاجی صفری (آریاشهر)، در سال 1394 قمری می فرمود:
امروز که عاشورا بود، شما گريه كرديد، خوشا به سعادت شما. به عقيده بنده از امشب بايد گريه كرد، امام حسين علیه السلام را شهید کردند، درست است، ولي اوّل مصيبت شد. امشب اين بچه ها يتيم شدند.
اين زن هاي بي صاحب، اين مادرهاي جوان مرده داغدار، گرسنه، تشنه، ديشب نان و آبي نخوردند، ديشب موقع خوراك خوردن نبود، امروز گذشته، نه فرصت خوراك بود و نه خوراكي به جایي بود و نه ناهاري بود و نه صبحانه اي و نه عصرانه اي. تمام گرسنه، يك فنجان آب هم نبود که بخورند. آن‌ وقت اين زن و بچه اي كه ديشب غذا نخوردند و امروز غذا نخوردند و تشنه هم بوده اند، مصيبت هاي عجيبي بر سرشان آمد.
اول غروب شد. دقيقاً يك ساعت به غروب، كار امام حسين علیه السلام تمام شد. يك ساعت، دو ساعت به غروب بود كه سر مطهر را از بدن جدا كردند، سر را به كوفه بردند. سر مطهّر، امشب در كربلا نبود، سر مطهّر امشب در راه بود. به محض این‌که سر را بريرند، «ابن سعد» سر را به طرف كوفه فرستاد و راحت شد و آرامش برقرار شد، اما يك مرتبه بناي مسابقه شد.
من متن عبارات مسلم قطعي را براي شما مي خوانم، نه اين‌كه شاعري شعري گفته باشد و من بگویم. متن مقاتل معتمده اين است: «تَسَابَقَ الْقَوْمُ عَلَى نَهْبِ بُیُوتِ آلِ الرَّسُولِ وَ قُرَّةِ عَیْنِ الْبَتُولِ»
اين عده اي كه كربلا آمده بودند از اراذل ترين مردم بودند، گداترين مردم بودند. بعضي از آنها با يك طبق خرما آمدند. يعني آن قدر به آنها دادند تا آمدند. گدا، گرسنه، دزد! اين‌ ها وقتي ‌كه ديدند كار تمام شده است، و هنوز «عمرسعد» به جانب خيمه ‌ها نرفته، برای حمله به خیمه ها مسابقه گذاشتند. يك عده رجّاله از آن‌طرف مي دويدند كه زود خودشان را برسانند به خيمه ها و غارت كنند. يك عده از آن ‌طرف مي دويدند. دسته به دسته مي دويدند كه زودتر برسند و زودتر بچاپند. زن ها در خيمه يك مرتبه ديدند از اين ‌طرف يك عده و از آن‌ طرف يك عده دیگر ریختند. شما تصور مي كنيد اين ‌ها چه كار كردند؟ تصور مي كنيد اين زن و بچه چه حالي پيدا كردند؟ نه عباسي دارند، نه علياكبری دارند، نه پناهي دارند، نه دادخواهي دارند. يك مشت بچه يتيم، يك مشت زن هاي بي صاحب، يك مشت اراذل هم ميان خيمه ها ريخته اند. اين بچه به آن بچه پناه مي برد، اين زن به آن زن پناه مي برد. ميان خيمه ها مي ريزند، چادر از سر زنها مي كشند، خلخال از پاي بچه ها بيرون مي آورند. گوشواره از گوش بچه ها بيرون ميآورند. گوشواره را باز نمي كردند، گوشواره را مي كشيدند، و گوش بچه ها مجروح مي شد. فریاد زنن و بچه ها وامحمدا، وا علیا بود.
به خيمه ها ريختند. کاری کردند که بدتر از نبودن گوشواره و خلخال و تازيانه زدن به سر بچه ها بود. در عرب رسم بود وقتي‌كه يك بزرگي كشته مي شد، دو عده اي که با هم جنگيده اند، اگر بزرگِ يك طرف كشته مي شد، و زره و شمشير و تير و كمان و نيزه و اسب داشت، و چيزهایي كه مخصوص اوست، كسي حق نداشت در آنها تصرف كند، و این اموال، به رئیس طرف دیگر تعلّق داشت. امّا بعدازظهر عاشورا به خیمه امام حسين علیه السلام ريختند و غارت كردند، پيراهنش را يكي برد، كفش او را يكي برد، انگشتري را امشب بردند، امّا زره امام حسين علیه السلام را كسي حق ندارد ببرد، زره را از تن در آوردند به عمرسعد دادند، عمرسعد هم براي مفاخرت و خودنمایي، آن زره را به تن كرد و به طرف خیمه ها آمد. خدا می داند که حضرت زينب علیهاالسلام و بچه ها تا چشمشان به زره برادر افتاد و بر تن این خدانشناس دیدند، چه حالی شدند. اين بچه ها داد و فرياد داشتند، وامحمداه مي گفتند، واغريباه مي گفتند.
«شمر» لامذهب شقي كنار خيمه ها آمد. يك كلمه اي گفت که غوغا راه انداخت. گفت: برويد طناب ‌های خيمه ها را ببُريد. خيمه ها را بر سر زن و بچه ها فرود آورید، و همه اينها را آتش بزنيد، زن و بچه را بسوزانيد. غوغاي زنها بلند شد، خودشان را بيرون انداختند، همه پناه به «عمرسعد» بردند. ای وای! زن و بچه امام حسين علیه السلام به ابن سعد پناه می برند. وا مصيبتاه!
بحقّ مولانا و سيدنا الحسين المظلوم و بأهل بيته المظلومين، یا الله! شما هم از كنار همان خيمه ها خدا را بخوانيد، شما هم به پناه بچه هاي بي كس امام حسين علیه السلام برويد، آنها را شفيع به درگاه خدا قرار دهيد و فرج مولایمان امام زمان علیه السلام را بخواهید.
(سخنرانی های منزل حاجی صفری در آریاشهر تهران، شب11 محرم 1394 قمری)
«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»

6 months, 3 weeks ago

❤️❤️کاری کنید که مردم به دین و مسلک شما رغبت پیدا کنند

عَنْ عَمَّارِ بْنِ أَبِي الْأَحْوَصِ عَنْ أبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: لَا تَخْرَقُوا بِهِم‏، أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ إِمَارَةَ بَنِي أُمَيَّةَ كَانَتْ‏ بِالسَّيْفِ وَ الْعَسْفِ وَ الْجَوْرِ وَ أَنَّ إِمَارَتَنَا بِالرِّفْقِ وَ التَّأَلُّفِ وَ الْوَقَارِ وَ التَّقِيَّةِ وَ حُسْنِ الْخُلْطَةِ وَ الْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ فَرَغِّبُوا النَّاسَ فِي دِينِكُمْ وَ فِيمَا أَنْتُمْ فِيهِ. (الخصال، ج‏2، ص355)
حضرت صادق علیه السلام به عمّار فرمود: شما (در دیندار کردن افراد) به مردم فشار نياوريد. مگر نمى‏ دانى كه فرمانروایى دولت بنى اميه به زور شمشير و فشار و ستم بود، ولى فرمانروایى ما با نرمى و مهربانى و متانت و تقيه و حسن معاشرت و تقوی و تلاش (در امور دین) است، پس كارى كنيد كه مردم به دين شما و مسلکی که دارید، رغبت پيدا كنند.
«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»

6 months, 3 weeks ago

⚠️?بخشی از آخرین کلام رسول خدا صلَّی الله علیه و آله بر فراز منبر در واپسین روزهای عمر خویش

عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ الصَّيْرَفِيِّ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ علیه السلام يَقُولُ‏: نُعِيَتْ‏ إِلَى النَّبِيِّ صلّی الله علیه و آله نَفْسُهُ‏ وَ هُوَ صَحِيحٌ لَيْسَ بِهِ وَجَعٌ قَالَ: نَزَلَ‏ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ. قَالَ: فَنَادَى صلّی الله علیه و آله الصَّلَاةَ جَامِعَةً وَ أَمَرَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارَ بِالسِّلَاحِ‏. وَ اجْتَمَعَ النَّاسُ فَصَعِدَ النَّبِيُّ صلّی الله علیه و آله الْمِنْبَرَ فَنَعَى إِلَيْهِمْ نَفْسَهُ، ثُمَّ قَالَ: أُذَكِّرُ اللَّهَ‏ الْوَالِيَ‏ مِنْ بَعْدِي عَلَى أُمَّتِي أَلَّا يَرْحَمَ‏ عَلَى جَمَاعَةِ الْمُسْلِمِينَ، فَأَجَلَّ كَبِيرَهُمْ‏، وَ رَحِمَ ضَعِيفَهُمْ‏، وَ وَقَّرَ عَالِمَهُمْ‏ وَ لَمْ يُضِرَّ بِهِمْ‏ فَيُذِلَّهُمْ‏ وَ لَمْ يُفْقِرْهُمْ‏ فَيُكْفِرَهُمْ‏ وَ لَمْ يُغْلِقْ بَابَهُ دُونَهُمْ‏ فَيَأْكُلَ قَوِيُّهُمْ ضَعِيفَهُمْ، وَ لَمْ يَخْبِزْهُمْ‏ فِي بُعُوثِهِمْ‏ فَيَقْطَعَ نَسْلَ أُمَّتِي. ثُمَّ قَالَ: قَدْ بَلَّغْتُ وَ نَصَحْتُ فَاشْهَدُوا. وَ قَالَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ علیه السلام: هَذَا آخِرُ كَلَامٍ‏ تَكَلَّمَ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ صلَّی الله علیه و آله عَلَى مِنْبَرِهِ. (الكافي، ج‏1، ص406)
حنان بن سدير صيرفى گفت: از حضرت صادق عليه السلام شنیدم که مى ‏فرمود: رسول خدا صلّی الله علیه و اله تندرست بود و دردی نداشت، اما جبرئیل به ایشان خبر وفاتشان را رساند. آن حضرت براى نماز همگانى جار زد و دستور فرمود که مهاجر و انصار سلاح برگيرند. مردم جمع شدند و رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله بالای منبر آمد و خبر وفاتش را به آنها داد و فرمود:
حاکم بعد از خود را به خداوند تذکّر می دهم که مبادا به جماعت مسلمانان رحم نكند. پس بايد بزرگشان را احترام كند، به ضعيفشان رحم كند، عالمشان را بزرگ شمارد؛ و به آنها زيان نرساند و سبب خوارشدنشان شود؛ و آنها را فقیر نکند و سبب کفرشان شود، و در خانه خود را به روى آنها نبندد (تا از حال آنها بى ‏خبر بماند) و بدین سبب افراد قوی جامعه ناتوان هایشان را بخورند؛ و همه آنها را به لشكركشى فرا نخواند که سبب شود نسل امّتم قطع شود.
سپس فرمود: شاهد باشيد كه من ابلاغ كردم و به شما نصیحت کردم.
حضرت صادق عليه السلام فرمود: اين آخرين سخنى بود كه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله بر منبرش فرمود.
«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»

6 months, 3 weeks ago

??? هیچ ستمی را توجیه نکنیم

عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام‏  قَال:َ مَنْ عَذَرَ ظَالِماً بِظُلْمِهِ سَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْهِ مَنْ يَظْلِمُه،ُ‏  فَإِنْ دَعَا لَمْ يَسْتَجِبْ لَهُ وَ لَمْ يَأْجُرْهُ اللَّهُ عَلَى ظُلَامَتِهِ. (الكافي؛ ج‏2؛ ص334)
حضوت صادق علیه السّلام فرمود: هر کس برای ظلمِ ستمگری، عذر بتراشد [و آن را توجیه کند] ؛ خداوند کسی را بر او چیره می سازد که بر او ستم کند؛ پس اگر خدا را [برای دفع آن ظلم] بخواند، او را اجابت نخواهد کرد و در عوضِ [صبر بر] آن ستم، به او پاداش نخواهد داد.
«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»

7 months ago

??? چرا بزرگان روزهای دوشنبه و پنج شنبه، امام زمان علیه السلام را زیارت می کردند و برای آن بزرگوار زیاد دعا می کردند؟

مرحوم آیت الله تولایی خراسانی در سخنرانی خود در مسجد جامع زاهدان، در ماه رمضان سال 1390 قمری می فرمود:
قطع نظر از این که امام زمان علیه السلام امام است و به تمام ممکنات به إذن الله محیط است، عصر هر روز دوشنبه و پنج شنبه، اعمال ما را خدمت امام زمان علیه السلام می برند و به آن‌حضرت گزارش می دهند. گزارش رسمی اداری می دهند. لذا زیارت آل یس را که از ناحیه خود حضرت صادر شده است و زیارت عجیبی است و معارف زیادی در آن گنجانده شده است، بخوانید. این زیارت را بزرگان در روزهای دوشنبه و روزهای پنج شنبه می خوانده ‌اند، چرا که روزهای دوشنبه و پنجشنبه روز عرض اعمال است و اعمال را رسماً نزد وجود مسعود امام عصر ارواحنافداه برده و عرضه می ‌دارند. به همین جهت، بزرگان در روزهای دوشنبه و پنج شنبه زیاد دعا می خواندند و دعا می کردند.
(سخنرانی های مسجد جامع زاهدان، روزهای آخر ماه رمضان 1390قمری)
«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»

We recommend to visit

القناة الرسمية والموثقة لـ أخبار وزارة التربية العراقية.
أخبار حصرية كل مايخص وزارة التربية العراقية.
تابع جديدنا لمشاهدة احدث الاخبار.
سيتم نقل احدث الاخبار العاجلة.
رابط مشاركة القناة :
https://t.me/DX_75

Last updated 1 year, 3 months ago

القناة الرسمية لابن بابل
الحساب الرسمي الموثق على فيسبوك: https://www.facebook.com/Ibnbabeledu?mibextid=ZbWKwL

الحساب الرسمي الموثق على يوتيوب :https://youtube.com/@iraqed4?si=dTWdGI7dno-qOtip

بوت القناة ( @MARTAZA79BOT

Last updated 3 weeks, 6 days ago

القناة الرسمية لشبكة ملازمنا كل مايحتاجه الطالب.

((ملاحظة : لايوجد لدينا اي حساب تواصل على تلكرام ولا نقوم بنشر اعلانات في القناة))

Last updated 5 days, 21 hours ago