امروز درس خوندم،
ورزش کردم،
لباس شستم،
معاشرت کردم،
کار کردم،
موهامو روغن زدم،
صورتمو ماسک گذاشتم،
راه رفتم،
نوشتم.
#Ana_daily3

هرچند صبح یه نسکافه نطلبیده بهم رسید و خوردمش با اینکه میدونم بی قرارترم میکنن اینجور نوشیدنیا، اما خودمو نشوندم سر جام. هی بی قرار پا می شدم، باز تلاشمو میکردم رو یه چی متمرکز بمونم. دیگه بعد ورزش حالم خیلی خیلی بهتر شد 🫠 ب برنامه هامم رسیدم.
#Ana_current_mood3

یک ماهیه خیلی مضطرب و بی قرارم، هر شب از خواب بیدار میشم زل میزنم ب سقف! دیشبم از ۱۲ خوابیدم تا ۱، باز تا ۴۳۰ بیدار بودم! صبحم ۷۳۰ پاشدم. و همچنان مضطرب. باید با خودم حرف بزنم و بنویسم، خیلی زیاد.
#Ana_current_mood3

کاش یاد بگیریم اینقد بدون اجازه همدیگه رو لمس نکنیم. موقع شوخی کردن، نزنیم رو دست طرف مقابل. موقع صحبت کردن، فاصله اجتماعی رو رعایت کنیم. وقتی یکی هی دو قدم میره عقب، ما چهار قدم نریم جلو. ب هر بهونه ای بدنمونو نزنیم ب بدن یکی دیگه. یکی تاچی نیست، دست ندیم و بغل نکنیم. وقتی یکی تاچی نیست، یعنی فقط وقتی میدونه قراره لمس بشه اون هم از طرف کسی ک خیلی بهش نزدیکه، اون لمس اذیتش نمیکنه. بدن آدم، حد فیزیکیشه.

امشب سر همین نشستم گریه کردم چون نمیدونم چی جوری بفهمونم ب بعضیا ک دلخوری هم ایجاد نشه!

#Ana_relationships3

وای وای امااااان از افرادی ک نقش قربانی رو بازی میکنن. ینی از اینا باید فراااااار کرد فقط! خودشونو قشنگگگگ میزنن ب مظلومیت و جووووووری از آدم سواستفاده میکنن ک آدم دیر می فهمه اصن از کجا خورده! ب خصوص اگه کسی باشه ک احساس گناه سالم و ناسالمش رو نتونه تمییز بده، هی میفته توی نقص و شرم، و اونم هی خنجرو بیشتر فرو میکنه 🙃 یکی خودشو هی میزنه ب مظلومیت یا بیان میکنه ک من قربانی ام، اصن گولشو نباید خورد. منتظره خام کنه و بچسبونه 🙂‍↕️
#Ana_vision3

برای اولین بار، برنج قهوه ای پختم. خیلی دوس داشتم! ب نظرم خوشمزه ترم بود! با اینکه خیلی پلو دوس دارم، ولی برنج سفید ب نظرم یه طعم قندی می داد، نه ک شیرین باشه ها ولی حس میکنم کربوهیدراتشو. اما قهوه ای چون سبوس داره دیگه این حسو اصن نداشت برام. نمکم نزدم و عالی بود. پختشم فقط یکمیییی از سفید طولانی تر بود، و اینکه حتمن نیاز ب خیس کردن داره. همین. خیلی دوس داشتم.
#Ana_cooking3

برنج قهوه ای، شاخص گلایسمیک پایین تری ام داره بخاطر فیبرش.