💯تبلیغات 👇🏻
https://t.me/tarefebankmusic
🎵پیج اینستاگرام 👇
https://www.instagram.com/bankemusic._
تیک تاک tiktok.com/@_musicir
یوتیوب
https://youtube.com/@Musicir_
ساندکلود
https://on.soundcloud.com/rdgTA
🎵آهنگ درخواستی
@TonoBankbot
فرشتــهی موسیقی💙"
- موسیقی تَپیت و نتها در رگ ها جریان یافتند و من زنده ماندم . .
#تبلیغات با بهترین #بازدهی : [ @AMEOOaW ]
•• 🎧🖤📀🔐••
╰) ایران موزیک♪ (╯
"ما بهتریـنها را براے شما بـہ اشتراڪ میـگذاریـم✘"
تبلیغات و ثبت موزیک :
@IranMusicSP
حذف افرادی از زندگی شما که اختلال عملکرد و رنج را در آن ایجاد میکنند، اولین نشانهٔ شروع به «احترام به خود» است.
-
«احترام به خود» میگوید: من انتخاب میکنم که چطور با من رفتار شود، و توسط کسانی که من به آنها اجازه میدهم.
قرار است روابط برای ما ارزش، ارتباط، الهامبخشی و آسایش به ارمغان بیاورد، نه رنجش.
نیکول لپرا
Self respect says: I choose how I’m treated by who I allow in my life.
Relationships are meant to bring us value, connection, inspiration, and comfort— not resentment.
Nicole LePera
تا سی سالگی، تا جایی که میتوانید کاملاً صادق بودن را تمرین کنید. حتی هنگامی که این صداقت باعث جریحهدار شدن احساسات دیگران گردد.
حتی وقتی این صداقت تلقی دیگران از شما را تغییر بدهد.
شما افراد کمتری در زندگی خود خواهید داشت، اما روابط شما بر اساس اعتماد ساخته خواهد شد، نه ترس.
نیکول لپرا
The path to relationships built on trust comes with difficult conversations and honesty even when it hurts another.
Nicole LePera
مسیر روابطی که با اعتماد ایجاد میشود با مکالمات دشوار و صداقت همراه است حتی اگر به دیگری آسیب برساند.
نیکول لپرا
«کِلی»، ۳۴ ساله، در طول زندگیاش همواره تلاش میکرد والدینش را راضی نگه دارد. هم پدر و هم مادر او به طور ناخودآگاه انتقادگر بودند و انتظارات کمالگرایانه داشتند. از همان دوران کودکی، توجه بیشازحد به ظواهر و مقایسه مداوم، بخشی از الگوهای رفتاری رایج در خانواده آنها بود. او اغلب با خواهر و برادرش مقایسه میشد. والدینش با اینکه اکثر اوقات با یکدیگر دعوا میکردند، اما در بیرون از خانواده یک چهره خوشحال از خود نشان میدادند. از بیرون اینطور به نظر میرسیدند که هیچ مشکلی ندارند و «کِلی» نیز فشار بسیار زیادی را برای حفظ ظواهر متحمل میشد. بخشی از وجود او، هیچوقت احساس کافی بودن نمیکرد، به همین خاطر اکثر اوقات به دنبال تأیید بیرونی بود تا این خلأ را پر کند. بعد از اینکه مشغول به کار پرستاری شد، احساس سرخوردگی میکرد و مأیوس شده بود.چرا که این شغل را بر اساس علاقهاش انتخاب نکرده بود. شغلش، دستاوردی بود که والدینش بابت آن به او افتخار میکردند. در حالی که او کارش را دوست نداشت و حتی بسیار اذیت میشد.وقتی سراغ والدینش رفت و این موضوع را با آنها در میان گذاشت تا از او حمایت کنند، مادرش زیاد اهمیت نداد و گفت: «بهش عادت میکنی». پدرش نیز انتقادگرانه به او گفت: «چه انتظاری داشتی؟ اینکه عاشق شغلت باشی؟ خودت باید یه جوری باهاش کنار بیای، دیگه بزرگ شدی».او متوجه شد که این یک الگوی رفتاری رایج در خانه آنهاست. وقتی او برای گرفتن حمایت عاطفی سراغ والدینش میرفت، آنها اکثر اوقات سعی میکردند با بیاعتبار کردن احساساتش، صورت مسئله را پاک کنند. و از آنجایی که از لحاظ عاطفی دچار تنش میشدند، به طور ناخودآگاه سعی میکردند او را مقصر مشکلاتش بدانند تا فشار کمتری روی خود احساس کنند.چند ماه قبل، وقتی بعد از قطع رابطه با دوست پسرش سراغ آنها رفت، پدرش به او گفت: «دست از انتخاب آدمای لوزر و داغون بردار» و مادرش نیز سریع با عصبانیت گفت: «پدرت راست میگه».وقتی کِلی سفر درمانی خود را شروع کرد متوجه این موضوع شد که والدینش از لحاظ بلوغ عاطفی و در نتیجه حمایتی که میتوانند ارائه دهند، دارای محدودیت هستند. او متوجه شد که از همان دوران کودکیاش، آنها با درک احساسات او و همدلی کردن مشکل داشتند.به خاطر همین موضوع است که هماکنون خودش نیز با درک احساساتش مشکل دارد و نمیداند چگونه این احساسات را به پارتنرهایش نشان دهد.
کِلِی متوجه شده است که باید مسئولیت کارهایش را بر عهده بگیرد و محدودیتهای والدینش را درک کند. الآن راحتتر با آنها وقت میگذراند و میداند که باید مدیریت کردن انتظاراتش را یاد بگیرد.
وقتی نیاز به حمایت دارد، سراغ دوستان نزدیکش که همدلی و درک بیشتری دارند میرود.
او به تدریج در حال بالغ شدن است و والدينش را انسانهای ناکاملی میبیند که با توجه به دانستهها و آموزشهایی که دریافت کردهاند تمام تلاش خود را کردهاند.
نیکول لپرا
@NicoleLePera
شما میتوانید بفهمید که فردی با تربیتِ مبتنیِ بر ترس بزرگ شده است. آنها همیشه فکر میکنند که در دردسر هستند. آنها برای چیزهایی که نیازی به عذرخواهی ندارند عذرخواهی میکنند. و آنها چیزها را به قدری زیاد توضیح میدهند که شما میتوانید اضطراب آنها را حس کنید.
It’s amazing how many adults still feel like they’re about to “get in trouble” even over something as common as a knock at the door. Our bodies don’t forget until we practice not over-explaining.
Do YOU have a strong feeling you’re in trouble often?
Nicole LePera
شگفتانگیز است که چگونه بسیاری از بزرگسالان هنوز احساس میکنند که در شرف «در دردسر افتادن» هستند، حتی برای چیزی معمولی مانند در خانه را زدن. بدن ما تا زمانی که بیش از حد توضیح ندادن را تمرین نکنیم، فراموش نمیکند.
آیا شما این احساسِ قویِ اغلب در دردسر بودن را دارید؟
نیکول لپرا
💯تبلیغات 👇🏻
https://t.me/tarefebankmusic
🎵پیج اینستاگرام 👇
https://www.instagram.com/bankemusic._
تیک تاک tiktok.com/@_musicir
یوتیوب
https://youtube.com/@Musicir_
ساندکلود
https://on.soundcloud.com/rdgTA
🎵آهنگ درخواستی
@TonoBankbot
فرشتــهی موسیقی💙"
- موسیقی تَپیت و نتها در رگ ها جریان یافتند و من زنده ماندم . .
#تبلیغات با بهترین #بازدهی : [ @AMEOOaW ]
•• 🎧🖤📀🔐••
╰) ایران موزیک♪ (╯
"ما بهتریـنها را براے شما بـہ اشتراڪ میـگذاریـم✘"
تبلیغات و ثبت موزیک :
@IranMusicSP