❌️پخش اول کتاب ها و جزوات کنکوری و نهایی❌️
.
.
.
.
تبلیغات (پیام به جز تبلیغات = بلاک)
@Tomir_H
Last updated 1 month, 1 week ago
?? ? ??
WE LOVE HELICOPTERS!!!
Last updated 9 months, 3 weeks ago
{ t.me/Manaseks }
ورود یک نازی به درجات بالای اساس همراه بود با درآوردن چشم گربهای اهلی با انگشت بعد از یک ماه غذا دادن و ناز و نوازش کردنش. این تمرین بدین سبب طراحی شد تا هر نوع رحم و شفقتی را که زهر به شمار میآمد بزداید و Übermensch (ابرانسان) کاملی بسازد. شرط لازمی شگفتانگیز و بسیار محکم پشت این مسئله نهفته است:
تمرینکننده با انجام چنین اعمال سنگدلانه، نفرتانگیز و غیرانسانی به مرتبهی ابرانسان دست مییابد. جادوگران در مراکش با خوردن نجاست خودشان نیرو میگیرند.
اما درآوردن چشمهای روسکی؟ تودههای رشوه به آسمان رادیواکتیو، فایدهاش برای یک انسان چیست؟ نمیتوانستم تنی را تصرف کنم که میتوانست چشمهای روسکی را در بیاورد. پس کی دنیا را به تمامی از آن خود کرد؟ من که نبودم. هر توافقی که پای مبادلهی ارزشهای کیفی مانند عشق به حیوانات را با مزیت کمی به میان بکشاند نه تنها شرمآور است و نهایت پلیدی بشر را میرساند، بلکه ابلهانه است. چون هیچ به دست نمیآوری تو. تو را فروختهای.
"خب، چطور موقرمزی جوان و قشنگ قاپت را دزدید؟" بله، همیشه هالویی مثل فاوست پیدا میکند تا روحش را بفروشد به مچاچنگی بنددار. مقاربت نوجوانی میخواهی، باید تاوانش را در ترس و شرم و دستپاچگی نوجوانی بدهی. برای آنکه لذت چیزی را ببری باید آنجا باشی، نمیتوانی فقط دسر برداری، عزیز دلم.
گربهی درون
ویلیام اس. باروز
_فارسیِ مهدی نوید
صفحه ۴۲
وقتی داستان ژوستین را سرسری میخوانیم به خود این اجازه را میدهیم تا به دام یک داستان تقریباً پیش پا افتاده ادبی بیفتیم. راهبه جوانی را میبینیم که بی وقفه به او تجاوز شده، کتک خورده و شکنجه شده است. کسی که قربانی سرنوشتی شده که به نابودی اش کمر بسته است. و وقتی داستان ژولیت را میخوانیم دختر جوان فاسدی را میبینیم که پیوسته لذت میبرد. چنین طرح و توطئه داستانی ای چندان موفق به مجاب کردنمان نمیشود، اما در عین حال ما به مهم ترین وجه از این داستان توجه نکردهایم: توجهمان فقط معطوف به اندوه یکی یعنی ژوستین و لذت و رضایت مندی دیگری یعنی ژولیت است. فراموش کردیم خاطرنشان کنیم که اساساً سرگذشت هر دو خواهر یکی است و اینکه هر آنچه بر سر ژوستین آمده بر سر ژولیت هم آمده و هر دوی آنها تجربیات یکسانی را پشت سر گذاشتهاند و زیر بار مصیبت های یکسانی رفتهاند. ژولیت هم زندانی می شود، همان کتک ها را می خورد، شکنجه هایی را تحمل میکند که به وی وعده داده شده بود، زندگی هولناکی که خاص خودش است. اما این بلایا به او لذت میدهند و این شکنجهها مسحورش میکنند. "چقدر ابزار و وسایل شکنجه ای که دوست میداریم دلپذیر و لذت بخش است." و ما حتی هنوز از عذابها و شکنجه های مخصوصی سخن نگفتهایم که برای ژوستین آن قدر هولناک و برای ژولیت این قدر خوشایندند. در طی صحنه ای که در قصر یک قاضی منحرف اتفاق می افتد، شاهد ژوستین بخت برگشته هستیم که به شکنجه هایی واقعاً نفرت انگیز تسلیم شده؛ رنج و عذابهایش باورنکردنی و بی سابقهاند. ما فقط میتوانیم به چنین ناعدالتیای فکر کنیم و نه چیز دیگری. خُب چه اتفاق دیگری می افتد؟ دختری کاملاً فاسد که در این صحنه مشارکت دارد و از این نمایش برانگیخته شده است میخواهد که بلافاصله همان شکنجه را بر رویش اعمال کنند و از آن حظ و لذت بیپایانی میبرد. پس واقعیت دارد که پارسایی مسبب بدبختی انسان هاست اما نه به این دلیل که آنها را در معرض رخدادهای ناگوار می گذارد، بلکه اگر پارسایی را حذف کنیم هر آنچه بدبختی بوده به فرصتی برای لذت بردن بدل میشود و عذاب نیز بدل به لذت شهوانی میشود.
از نظر ساد، هیچ شرّی دامنگیر انسانِ حاکم نیست، چون هیچکس نمیتواند بلایی سرش بیاورد؛ او انسان همه شورمندی هاست و با همین یعنی شورمندی هایش از همه چیز حظ میبرد.
_عقل ساد
موریس بلانشو
_فارسیِ سمیرا رشیدپور
صفحه ۱۱۰- ۱۰۸
یک روایت عشق
آنچه پیش رو دارید آخرین نوشتهی منتشرشدهی نعلبندیان است چندی پیش از خودکشی، که حالا از میان مه بیرون کشیده شده.
{ t.me/Manaseks }
بمیرد تشنه مستسقی و دریا همچنان باقی
*?*مجموعه ای کامل برای هنردوستان :*?*سینما | *?*موسیقی*??*نقاشی | *?*عکاسی*?*فلسفه | *?*ادبیات*⬇️*?*https://t.me/addlist/0oXcXKUC-3c0N2E0?*هماهنگ کننده: @Filmsofun
❌️پخش اول کتاب ها و جزوات کنکوری و نهایی❌️
.
.
.
.
تبلیغات (پیام به جز تبلیغات = بلاک)
@Tomir_H
Last updated 1 month, 1 week ago
?? ? ??
WE LOVE HELICOPTERS!!!
Last updated 9 months, 3 weeks ago