? یکی از بزرگترین کانال های هواداری استقلال ?
? هفته ششم لیگ برتر
⚽️ استقلال - پیروزی
? چهارشنبه 4 مهر
⏰ ساعت 19:00
? ورزشگاه امام خمینی اراک
تبلیغات و ارتباط با ما:
@AdsEsteghlallii
Last updated 2 months ago
🔴بزرگترین رسانه هواداران پرسپولیس🔴
📱تعرفه تبلیغات:
@AdsPers
.
🏆 مرحله ۱/۱۶ نهایی جام حذفی
⚽️ پرسپولیس - مس سنگون
🗓 پنجشنبه ۱ آذر - ۱۸:۰۰
🏟 ورزشگاه تختی تهران
.
ارتباط با ما:
@Perscall
.
Last updated 1 week, 3 days ago
.
دست و پنجه نرم کردن دو مبارز، در هرم میدان نبرد
فکر نکنم این مبارزه (مبارزه اول سانی لیستون و محمدعلی) بدون حاشیههایش به اندازه کافی دیده شده باشد. منظورم این است که هروقت کسی سراغ دیدن این مبارزه رفته، پیش از آنکه بخواهد اصلا آن را ببیند، خیلی زود درگیر حاشیهها و اتفاقات فرامتنی آن شده و خود مبارزه را به عنوان یک اتفاق و رخداد مستقل و قائم به ذات در نظر نگرفته. حداقل میتوانم بگویم بیشتر آدمها با این مبارزه چنین مواجههای داشتهاند.
اما به نظر شخصی من، ارزش و کیفیت این مبارزه و بهتر بگویم، این نبرد، فراتر از اینهاست که همیشه آن را با حواشی و اتفاقات پیرامونش ببینیم.
این یک نبرد بود. بین دو نوع خاص و متفاوت از بوکس. بین بوکس دوران قدیم و دوران جدیدی که داشت کمکم از راه میرسید. سانی لیستون به تازگی قهرمانی را به دست آورده و داشت برای دومین بار از عنوانش دفاع میکرد. اما از بخت بد، کسی که بوکس دوران جدید را نمایندگی میکرد، یک پرچمدار عادی نبود. یک دوران ساز واقعی بود.
و این سمت هم خودش ایستاده بود که به هیچ عنوان نمیشد او را یک قهرمان عادی و معمولی حسابش کرد.
حالا خودتان حساب کنید که تقابل چنین کسانی به چه معنی میتوانست باشد؟ در دل جنین نوع تقابل و مبارزهای، چه نوع اتفاقات و رخدادهایی نهفته بود؟
تمام عناصر این مبارزه نشان از بزرگی و نامعمول بودن داشت. همهچيز داشت داد میزد که مانند این مبارزه را دیگر نخواهیم دید. از قد دستان بلندتر سانی لیستون(۲۱۳ سانتیمتر) با وجود اینکه قدش از محمدعلی کوتاهتر بود، تا میزان چابکی علی که بدون اغراق با سرعت یک سبکوزن حرکت میکرد و خصوصا در دو سه راند ابتدای این مبارزه سرعتش بالاتر از همیشه خودش بود و انگار به هیچ عنوان نمیشد این موجود را گیر انداخت.
همین یکی دو نکته را که در نظر بگيريد (باقی نکات بماند) مشخص میشود که مواجهه چنین بوکسورهای عجیبی تا چه اندازه میتواند نامعمول و بزرگ باشد
با تمام اینها و با وجود اینکه لیستون در ابتدای کار دستش به این حریف وحشتناک سرعتی نمیرسید، اما شما باید ببینید که سانی لیستون در طول مبارزه به او دسترسی پیدا کرد و ضرباتش را وارد هم کرد. (جدا از آن تقلبی که کرد و دستکشش را با مادهای غیر مجاز آلوده کردو راند پنجم را با اختلاف زیاد برد)
خیلیها باز هم بهخاطر کامل ندیدن این مبارزه، بازهم به حقیقت وجودی این مبارزه کاملا پی نبردهاند. در واقع لیستون با وجود آن سرعت و میل به پیروزی عجیب محمدعلی با چالش خیلی سنگینی روبهرو شده بود، اما با تمام اینها روی کارت امتیاز داوران، بعد از پایان راند ششم، اگر تقلب سانی لیستون را نادیده بگیریم، دو بوکسور مساوی بودند. و این نشان از یک نبرد جانانه دارد.
گوشهای از هرم میدان نبرد و آن دست و پنجه نرم کردن دو حریف بزرگ را در این عکسها میتوانید ببینید. به شرط اینکه فقط یک لحظه ذهنتان را دوباره بازیابی کنید. تمام اطلاعات و حواشی پیرامون این دونفر که از گذشته درون ذهنتان خانه کرده را بیرون بریزید و از همین لحظه حال لذت ببرید. فکر کنید دارید برای اولین بار یک نبرد بزرگ را بین دو مبارز بزرگ میببینید. که دارند در هرم میدان نبرد، با تمام وجود دست و پنجه نرم میکنند.
جاوید نوروزی
.
.
.
.
.
چند هفته پیش، مستند زندگینامه کامل سانی لیستون رو در کانال یوتیوب گذاشتم. در اون مستند به مبارزه اول سانی لیستون و محمدعلی هم به تفصیل پرداختم. لینکش رو در پست بعدی میذارم. کانال یوتیوب رو حمایت کنید لطفا. ممنونم.
.
.
.
.
.
و اما.....کوستایا زو.....
چرا اینقدر کم از این آدم شنیده بودیم و میشنویم؟ چون توی بوکس یکجورایی همیشه توجه بیشتری به دسته سنگینوزن میشه؟ چون ما داریم توی دنیایی زندگی میکنیم که پول از چاه سیاه و بی سر و ته تبلیغات و هیجان کاذب میاد؟ که اون چاه وصله به هزار تا کانال دیگه که همه اونها آخرش به یک سر منشا خراب میرسند به نام فساد و قدرت؟
و تمام مساله همینه. پول، قدرت و فساد. هرگونه حرکتی که بتونه پول زیادی بسازه، به اونجا ختم میشه. به قدرت و بعدش فساد.
حالا که فرصتش پیش اومده و بحث به اینجا رسیده، دوست دارم یک چیزی رو بگم. اصلا دلم نمیخواد که محتوای این کانال در حد سرگرمی سازی باشه و در حد بمونه. البته قبلا هم گفتم که سرگرمی و هیجان سالم به هیچ عنوان بد و بی ارزش نیست و در تربیت روح و روان انسان در حد خودش قطعا نقش موثر و باز هم در حد خودش ارزشمندی داره. اما همونطور که گفتم :
.
" در حد خودش "
.
.
آدم نباید همیشه در این سطح باقی بمانه و باید به فراتر از این مسائل هم فکر کنه. حالا چرا دارم اینها رو توی این پست میگم؟ چه ربطی به این متن و کوستایا زو داره؟
.
توضیح میدم.
.
.
هيچوقت قرار نبوده که مطالب این کانال و پیج اینستا یا هرجایی که در اون مطلب میذارم، فقط درخدمت ساختن سرگرمی و هیجان باشه.با بقیه کاری ندارم. اما من دوست ندارم اینطوری باشم. دوست دارم کسانی که این مطالب رو میخوانند، به فراتر از اینها فکر کنند. فراتر از جنبه سرگرمی و هیجان صرف. اینها رو اینجا گفتم، چون دیده نشدن کسانی مثل کوستایا زو یا گنادی گلوکین در عصر جدید، دقیقا بهخاطر همینه که اونها در مسیر سرگرمی سازی جریان حاکم قرار نداشتند.
منظور من در اینجا فقط یک اسم خاص نیست. به جای کوستایا زو مثلا میتونید اسم یک بوکسور بی نام و نشان از کشورهای آسیایی یا آفریقایی رو بذارید. هیچ فرقی نداره. از گذشته تا حال این داستان همیشه تکرار شده. حالا کسانی مثل زو و گلوکین تا یک حدی دیده شدند و به موفقیتهای بزرگی هم رسیدند. اما خیلیها هستند که بهخاطر این نوع نگاه هرگز دیده نمیشن.
اما چه باید کرد؟
حداقل کاری که ما آدمها میتونیم بکنیم اینه که به بازی فساد و قدرت کمک نکنیم و باعث سرعت و قدرت گرفتن بیشتر این ماشین و سیستم فاسد نشیم. سیستمی که شایسته ها رو فقط بهخاطر این نادیده میگیره که در مسیر بازی اونها به عنوان یک مخالف ایستادند و در بازی اونها شرکت نکردند.
باید بیشتر و با دقت بالاتری نگاه کرد. مبارزهها رو با چشمان خودتون ببینید و فقط به قضاوت رسانهها تکیه نکنید. به خاطر همینه که میگم تا میتونید مبارزهها رو کامل نگاه کنید تا کمکم با بوکس آشنایی بيشتری پیدا کنید و دیگه مجبور نباشید برای سنجش بزرگی یک مبارزه یا کار یک بوکسور، به رسانهها تکیه کنید.
اینجا دقیقا همون جایی هست که شما از هیجان و سرگرمی یک قدم به سمت جلو، یعنی یه سمت تفکر حرکت کردید.
پ.ن : نمونه بارزش چارلی برلی و اون هفت نفر دیگه دسته قاتلها بودند که هرگز زیر بار خواستههای مافیا و کارتلهای شرطبندی نرفتند و بهخاطر همین برای همیشه بایکوت شدند.
.
.
.
.
.
کنستانتین بوریسویچ کوستایا زو، متولد سال 1969، اهل شهر سروو در روسیه. از طرف پدری رگ و ریشه مغولی و کرهای دارد و از طرف مادری روس است. یک باکسر پانچر کامل و استثنایی که در کارش روی دقت مشت و زمانبندی خیلی سنگین تمرکز کرده بود و قدرت مشت فوق العاده بالایی داشت. دستان زو چنان استحکام و قدرتی داشت که تمام حریفانش به اتفاق، خاطرات هولناکی از رودررویی با او دارند. او همواره یکی از بوکسورهایی معرفی شده که در دسته لایت ولتر ویت (در کل تاریخ) مهیب ترین و سنگین ترین مشتها را داشته است. یک متخصص تمام عیار و مادرزاد ناک اوت.
کوستایا زو، تا سال 1991 ملیت شوروی سابق را داشت اما سال 93 به تابعیت استرالیا در آمد. دوران آماتور موفقی داشت. مدال طلای گودویل گیمز در سال 90. برنز جهانی مسکو سال 89.طلای جهانی سیدنی سال 91. طلای قهرمانی اروپا سال 89 آتن. طلای قهرمانی اروپا سال 91 گوتنبرگ.
سال 92 به احتمال زیاد در المپیک بارسلون هم به مدال طلا می رسید، اما به دلایلی تصمیم گرفت زودتر وارد بوکس حرفه ای شود. سال 95 اولین عنوان قهرمانی اش را در دسته لایت ولتر ویت به دست آورد.(آی بی اف)پنج بار با موفقیت از عنوانش دفاع کرد اما پس از آن مقابل وینس فیلیپ شکست خورد. کوستایا زو پس از این شکست برای هشت سال تمام بدون شکست به پیش رفت که در نوع خود رکورد قابل توجهی است. در این سالها تمام کمربندهای موجود را به دست آورد تا عنوان قهرمانی بدون چون و چرا را در دسته لایت ولتر ویت به دست بیاورد تا این دسته وزنی پس از بیشتر از 30 سال یک قهرمان بی چون و چرا داشته باشد. زو در طول این سالها با حریفان بزرگی مانند سزار چاوز، راجر میودر، خوان لاپورتا، زب جودا، میگوئل آنجلو گونزالس و......دست و پنجه نرم کرد و تمام آنها را با اقتدار شکست داد. سال 2005، کوستایا زو در آخرین مبارزه دوران حرفه ای خود مقابل ریکی هاتن انگلیسی قرار گرفت و شکست خورد تا دستکشها را برای همیشه آویزان کند. او در استرالیا به عنوان یک قهرمان ملی شناخته می شود. او بین سالهای 2012 تا 2013 به عنوان کوچ بوکسورهای هموطنش مانند پووتکین، دنیس لبدوف و حبیب آلاخوردیف فعالیت داشت.
سال 2010، مجله رینگ او را بوکسور شماره یک دسته لایت ولتر ویت در دهه 2000 معرفی کرد و همان سال، نامش در تالار بین الملی مشاهیر بوکس ثبت شد.
جاوید نوروزی
.
.
.
.
@boxing_history_gloss
@boxing_history_gloss
.
.
.
.
پ.ن : یکی از برجستهترین و معروفترین ناک اوتهای کوستایا زو، در مقابل زاب جودا اتفاق افتاد.
.
.
.
.
.
آرچ وارد، ادیتور نشریه شیکاگو تریبون، روزی که ایده برگزاری یک تورنمنت بوکس را به نشریه ارائه داد، شاید فکرش را هم نمیکرد که این مسابقات قرار است تا کجا پیش برود. اما مثل همیشه وقتی کاری را جدی شروع کنی و پشت آن را بگیری، شاخ و برگ میگيرد و ایدهها و امکانات جدید از راه میرسند.
آرچ وارد یک علاقهمند و شیفته ورزش بوکس، سال ۱۹۲۳ ایده برگزاری مسابقات سالانه بوکس را به نشریه ارائه داد که البته در ابتدا چندان جدی گرفته نشد.
در آن زمان بوکس در شیکاگو ممنوع بود و قرار شده بود که این ایده به عنوان یک تست و آزمایش در نظر گرفته شود تا مسؤلان امور فواید و ضررهای بوکس را پس از انجام این تورنمنت بسنجند و اگر فواید به زیان و ضرر چربید، ممنوعیت بوکس در این منطقه لغو شود.
از این گفتیم که طرح چندان جدی گرفته نشد، اما با اینحال در تاریخ ۲۵ مارچ همان سال یعنی ۱۹۲۳، یک دوره مسابقه بوکس آماتور با حمایت مالی نشریه شیکاگو تریبون بین جوانان و نوجوانان علاقهمند (احتمالا بالای ۱۵ سال) در شیکاگو و در ورزشگاه شیکاگو استادیوم برگزار شد.
پس از انجام این تورنمنت که دستکش طلایی نام گرفت، مزایا و فواید ایده اولیه آرچ وارد برای نشریه شیکاگو تریبون و البته کسانی که دستشان در کار بود مشخص شد. این تورنمنت تماشاگران زیادی را به ورزشگاه کشانده بود. روح ورزش، نشاط و سلامتی را در کالبد جوانان علاقهمند به بوکس و کلا به ورزش دمیده بود. تا همانجا و فقط با همان یک دور از مسابقات، نوجوانان و جوانان زیادی پس از دیدن مسابقات، انگیزه گرفته بودند تا در باشگاههای بوکس ثبت نام کنند و توانایی خود را نشان دهند.
و البته استقبال پرشور تماشاگران هم البته دلیل دیگری بود برای ادامه این کار. درآمد حاصل از فروش بلیت، ۶ هزار دلار بود که به صندوق کمک به کهنه سربازان جنگ جهانی اول اهدا شد. با محاسبه ارزش دلار در سال ۱۹۲۳، میشود فهمید که چه استقبال عجیبی از این مسابقات صورت گرفته.
اینها همه باعث شد تا خیلی جدیتر درباره برگزاری سالانه این مسابقات فکر شود. سال ۱۹۲۷ سرانجام نشریه شیکاگو تریبون به شکل رسمی و کامل حمایت مالی تورنمنت سالانه دستکش طلایی را برعهده گرفت. قانون سنی برای شرکت کنندگان بین ۱۹ تا ۴۰ سال بود. در ۸ دسته وزنی. کمکم ایالتهای مختلف آمريکا به عضویت سازمان ترتیب دهنده مسابقات بوکس آماتور دستکش طلایی درآمدند.
اما نيويورک و ایلینویز اولین ایالتها در این زمینه بودند. و پس از آنها همان نامی که با بوکس پیوند خورده از راه رسید. یعنی میشیگان و گرند رپیتز. منطقهای که تا به حال نامهای بیشماری به بوکس بخشیده.
اما تا چندین سال معمولا قهرمانان این دو ایالت (نیویورک و ایلینویز) به مصاف هم میرفتند. در مسابقاتی که آن را مسابقات دستکش طلایی اینترسیتی (مسابقات بین دو یا چند شهر) نام گذاری شده بود.
تا سال ۱۹۶۱ به این شکل بود اما از سال ۱۹۶۲ مسابقات اینترسیتی به مسابقات دستکش طلایی سراسری یا همان ملی تغییر نام داد.
البته باید از تغییرات کمکم به وجود آمده هم گفت. و آن هم اینکه با زیاد شدن تعداد ایالتهای عضو مسابقات دستکش طلایی، شکل انجام مسابقات عوض شد. به این شکل که هر ایالت یک تورنمنت مخصوص به خود داشت (چیزی مثل مسابقات استانی) و قهرمانان هر ایالت به تورنمنت دستکش طلایی شیکاگو و نیویورک اعزام میشدند. و در صورت قهرمانی در آنجا به همان مسابقات دستکش طلایی سراسری یا ملی اعزام میشدند که قهرمانی در آن به نوعی جواز حضور در مسابقات و تورنمنتهای معتبر قاره ای و جهانی است.
اما در این تورنمنت معروف در این سالها چه گذشته؟ چه نامهایی، چه بوکسورهای بزرگی، چه مربیانی در این تورنمنت سربرآورده اند؟ اینها داستانهایی واقعی هستند که پایانی بر آنها نیست. شاید بعدها بشود بیشتر از آنها گفت. شاید......
جاوید نوروزی
.
.
.
.
دست کم گرفته شده ترین میانوزنهای تاریخ؟
.
.
.
.
من خودم یک لیست چند نفره دارم که بعدا میگم. شما هم توی کامنتها بگین.
.
.
.
جاوید نوروزی
.
.
.
.
.
.
.
پ.ن : منظور الزاما قهرمانان این دسته وزنی نیستند.
.
.
.
.
? یکی از بزرگترین کانال های هواداری استقلال ?
? هفته ششم لیگ برتر
⚽️ استقلال - پیروزی
? چهارشنبه 4 مهر
⏰ ساعت 19:00
? ورزشگاه امام خمینی اراک
تبلیغات و ارتباط با ما:
@AdsEsteghlallii
Last updated 2 months ago
🔴بزرگترین رسانه هواداران پرسپولیس🔴
📱تعرفه تبلیغات:
@AdsPers
.
🏆 مرحله ۱/۱۶ نهایی جام حذفی
⚽️ پرسپولیس - مس سنگون
🗓 پنجشنبه ۱ آذر - ۱۸:۰۰
🏟 ورزشگاه تختی تهران
.
ارتباط با ما:
@Perscall
.
Last updated 1 week, 3 days ago