اومدم سریال ببینم که با حال بهتر بخوابم، این قسمت، سرِ نقش‌اصلی داستانو با شمشیر زدن.

کاش یه جوری شه که امشب بهتر تموم بشه.

بریم زبان بخونیم‌.🫶🏻

کم مشکل روان داریم! بحث سیاسی هم می‌کنید؟

وقتی کسی باهاتون درد و دل می‌کنه، یعنی می‌دونسته شما به نحوی می‌تونید حالشو بهتر کنید. شعور اینو داشته باشید که درست گوش کنید، با توجه به شناختی که ازش دارید کمکش کنید و از گفتن جمله های : وای برو بابا توام سخت گرفتی، این‌که چیزی نیست من بدترشو داشتم. خوشی زده زیر دلت و امثالهم پرهیز کنید. سطح دغدغه هیشکی مسخره نیست. موضوع اینه که یا ما از اون سطح گذشتیم،
یا هنوز بهش نرسیدیم.
-دیاکو.

امشب تصمیم داشتم زود بخوابم. یک ساعته دقیقا، به هر ترفندی پناه بردم. تنظیم ساعت خواب، واقعا سخت‌ترین!

بهای دروغ‌ها چیه؟ این نیست که اونها رو با حقیقت اشتباه می‌گیریم. خطر واقعی اینه که اگه به اندازه‌ی کافی دروغ بشنویم، بعدا اصلا حقیقت رو تشخیص نمی‌دیم. اون موقع چه کار می‌تونیم بکنیم؟ چی غیر از این می‌مونه که حتی از امید به حقیقت دست بکشیم؟ و به جاش خودمون رو با داستان‌ها راضی کنیم؟ در این داستان‌ها مهم نیست قهرمان‌ها چه کسانی هستند؛ تنها چیزی که می‌خوایم بدونیم اینه که مقصر کیه.

دوستان مشارکت‌تون در رای پایینه. این‌جوری‌ نمی‌تونم براتون کانال‌داری کنما.

آخرین امتحانمه. دعای خیرتون رو بدرقه راهم کنید. چند روز دیگه برمی‌گردم...