فرشتــهی موسیقی?"
- موسیقی تَپیت و نتها در رگ ها جریان یافتند و من زنده ماندم . .
#تبلیغات با بهترین #بازدهی : [ @AMEOOaW ]
•• ????••
╰) ایران موزیک♪ (╯
"ما بهتریـنها را براے شما بـہ اشتراڪ میـگذاریـم✘"
تبلیغات و ثبت موزیک :
@AdIranMusic94
✨ تبلیغات پر بازده [ @tabligat_YaSiNoli ]
- منمو هدفونم فقط میخوام چِت کنم ?
♻️ بحث تامل برانگیز "مبانی فلسفی ایمان به غیب"(۸)
دکتر آرش نراقی
🔹بر مبنای پدیده ی آگاهی(Consciousness) و مهم ترین ویژگی آن:کوالیا(qualia)، تجربه هایی که می کنیم، یک وجه درونی ذهنی دارد. این تجربه های درونی، قابل تحویل به پدیده های فیزیکی نیست و این یعنی نقض متافیزیکِ فیزیکالیسم حداکثری(تحویل گرا).
🔹از نظر دکارت، امر فیزیکی هرآن چیزی است که در فضا امتداد دارد و امر غیر فیزیکی، جوهر اندیشنده است که در فضا امتداد ندارد و چون بین این دو امر، پیوستار مشترکی وجود ندارد، تاثیر علّی امکان پذیر نیست.
🔹تعریف امر فیزیکی و غیر فیزیکی دکارتی، موارد نقض مهمی دارد، از جمله: تصویر درآیینه، رویاها، داده های حسی(انطباعات برگرفته از بیرون)، صور مثالی و... موارد غیرفیزیکی هستند که در فضا امتداد دارند.
🔹از جنبه ی تاثیر علّی و معلولی امور غیرفیزیکی بر فیزیکی، تاثیر اراده ی انسان(نیت) که امر غیر فیزیکی است بر حرکت مولکول های اعضای بدن، ناقض این استدلال است.
🔹برای تحلیل درستِ مفهوم علیّت، باید به پیچیدگی آن توجه کرد:
دو مفهوم غیرقابل تحویل به یکدیگر در علیّت، موجود است: یکی علّیّت ایجادی(تولیدی) و دیگری علیّتِ قایمیت(اتّکا).
در علّیّتِ ایجادی، مکان مندی مطرح است، در تبیین های علمی، موضوع بحث، علیت ایجادی است.
علّیّت قایمیت در قالب شرطی های خلاف واقع، قابل طرح است.
https://t.me/Sjeftekharzadeh/2399(۱)
https://t.me/Sjeftekharzadeh/2400(۲)
https://t.me/Sjeftekharzadeh/2402(۳)
https://t.me/Sjeftekharzadeh/2433(۴)
https://t.me/Sjeftekharzadeh/2467(۵)
https://t.me/Sjeftekharzadeh/2497(۶-۱)
https://t.me/Sjeftekharzadeh/2508(۶-۲)
https://t.me/Sjeftekharzadeh/2518(۶-۳)
https://t.me/Sjeftekharzadeh/2538(۷)
♻️ نظر تامل برانگیز استاد شفیعی کدکنی در مورد"علوم انسانی اسلامی"
#اسلامی
#علوم_انسانی
#شفیعی_کدکنی
https://www.instagram.com/reel/DA8r6ASCaqm/?igsh=aHpleXZpdWZ6eDhn
♻️ بحث تامل برانگیز "مبانی فلسفی ایمان به غیب"(۶)--قسمت سوم:از دقیقه۵۳ تا انتها
دکتر آرش نراقی
?سوال مهم این است که براساس متافیزیک
"ثنویت در صفات و وحدت در جوهر" و شناختی که از بعضی عناصر شناختاری انسان داریم، چگونه می توان راه را برای وحی زبانی باز کرد؟ یعنی این آگاهی برتر نیت مند چگونه می تواند باما وارد رابطه ی زبانی شود؟
?ما دو طرف داریم:
یک طرف، یک آگاهی است در حد کمال خودش که می تواند با اراده و به نحو نیت مندانه، کنش هایی را انجام دهد و وارد نوعی دادوستد و تکامل باما بشود.
در طرف دوم، ماییم که عبارت هستیم از آگاهی هایی با سطح خوب، ولی واجد محدودیتهای جدی و در عین حال واقف به محدودیت های خود. ما به عنوان طرف دوم رابطه، یک دستگاه شناختاری داریم که به ما امکان می دهد با سطوح بالاترِ آگاهی، وارد ارتباط شود و آن دستگاه شناخت فرامفهومی ماست.
?حال سوال این است که آیا آن آگاهی برتر می تواند، در کنش های نیت مندانه ی خودش، مکانیزم هایی در وجود مارا به استخدام بگیرد که نیت خودش رااز طریق نوعی شکل زبانی برما آشکار کند؟
پاسخ من به این سوال، احتمالا مثبت است.یعنی ما در انسان، پدیده ای سراغ داریم که با دستگاه شناخت فرامفهومی ما عمیقا پیوند دارد و کاملا امکانِ زبانی کردن تماس ما با آن آگاهیِ برتر را می تواند فراهم کند.
این پدیده در انسان که در دهه های اخیر، مورد توجه فیلسوفان و روانشناسان قرار گرفته و خصوصا در فلسفه ی غربی معاصر، فیلسوف پراگماتیست مشهور آمریکایی چارلز پرس* که یکی از بهترین فیلسوفان معاصر است ، آن را بیشتر مورد توجه، قرار داده، عبارت است از:
"زبان درونی"
?یکی از مکانیزم های پیشنهادی برای تماس زبانی انسان با عوالم غیب، این است که خداوند در قالب یک آگاهی نیت مند و استعلایی، زبان درونی انسان را که با دستگاه شناخت فرامفهومی او ارتباط نزدیکی دارد، به استخدام بگیرد و از طریق این زبان، باانسان وارد یک ارتباط تفهّمی و زبانی بشود.
https://t.me/Sjeftekharzadeh/2399(۱)
https://t.me/Sjeftekharzadeh/2400(۲)
https://t.me/Sjeftekharzadeh/2402(۳)
https://t.me/Sjeftekharzadeh/2433(۴)
https://t.me/Sjeftekharzadeh/2467(۵)
https://t.me/Sjeftekharzadeh/2497(۶-۱)
https://t.me/Sjeftekharzadeh/2508(۶-۲)
#ایمان
#عالم_غیب
#فلسفه
#عقل
#آرش_نراقی
Telegram
attach 📎
✅ به مناسبت سالگرد مشروطیت
✔️درسهای مشروطه?
♻️تاریخ مشروطه، آیینۀ سرشت تاریخی و امروزین ما است. هر چه دربارۀ این مقطع تاریخی بیشتر بخوانیم و بدانیم، خود را بیشتر میشناسیم. از ترور ناصرالدین شاه تا روز تاجگذاری سردارسپه، هیچ روزی نیست که واقعیت انسان ایرانی آشکارتر نشود. ورود ایران به عصر پهلوی، آبها را از آسیاب انداخت؛ اما مشکلات ساختاری و فرهنگی ایران همچنان لاینحل باقی ماند؛ تا رسیدیم به روزگار کنونی که ایران منهای «جامعۀ ایرانی» به حیات خود ادامه میدهد. اکنون ایران، کمترین نشانههای جامعهبودگی را دارا است. در جهان، همچنانکه جامعههایی را میتوان یافت که کشور و زمین ندارند(مانند جامعۀ فلسطین)، کشورهای را هم میتوان نام برد که جامعه ندارند. این کشورها خانههایی برای فردیتهای از هم گسیختهاند.
تاریخ مشروطه، خلاصهای از همۀ روحیات و ضعفها و قوتهای ما است. هزاران افسوس که نسل جوان، از این سرمایۀ گرانقدر نصیبی چندان ندارد. سهم مشروطه از کتابهای درسی بسیار اندک است و آن اندک نیز بیشتر برای تسویهحساب با روشنفکران است. درسهای مشروطه، فراوان است. در اینجا به دو مسئله اشاره میکنم:
?یک. پس از تشکیل نخستین دولت و مجلس مشروطه، دو منازعۀ بزرگ برخاست:
1. نزاع مشروعهخواهان با مشروطهطلبان؛
2. نزاع مشروطهخواهان با یکدیگر.
منازعۀ اول تأثیر مهمی بر سرنوشت مشروطه نگذاشت. حمایتهای بیدریغ مراجع بزرگ نجف و نیز همراهی دربار، مشروطه را تا تشکیل مجلس اول و تدوین نخستین قانون اساسی پیش برد. اما پس از آن بود که دو طیف مشروطهخواه، یعنی روحانیون(به رهبری سید عبدالله بهبهانی) و روشنفکران(مانند احتشام السلطنه و سید حسن تقیزاده) در برابر هم ایستادند. تمرکز بر روی اختلاف مشروطه و مشروعه، ما را از نزاع اصلی و سرنوشتساز در نهضت مشروطیت غافل کرده است. این نزاع تا امروز ادامه دارد؛ اما با نامهایی دیگر. جمهوری اسلامی ایران، به رغم آنکه خود را پیرو شیخ فضلالله نوری میداند، به لحاظ ساختاری و صوری، ادامۀ مشروطهخواهانی همچون سید عبدالله بهبهانی است و اصلاحطلبان، راه احتشامالسلطنه را ادامه میدهند.
?ایدۀ مشروطه، پبشنهاد روشنفکران تجددخواه و روحانیون روشنفکرمآب(مانند میرزا نصرالله ملکالمتکلمین) بود. اما روشنفکران برای آوردن مردم پایتخت به صحنه، چارهای جز توسل به روحانیت نداشتند. از 14 میلیون ایرانی، حدود 500 هزار نفر از مهارت خواندن و نوشتن برخوردار بودند و از این تعداد نیز شمار کمتری انگیزۀ فعالیت اجتماعی داشتند. گوشها و چشمها بیشتر به سوی منابر بود و روحانیان بیش از هر طبقۀ دیگری، قدرت بسیج عمومی داشتند.
? به همین دلیل، روشنفکران کوشیدند که بر مشروطه جامۀ دین بپوشانند تا دل روحانیت و تودۀ مردم را نیز به دست آورند. اما ذات مشروطه نمیتوانست به چیزی بیش از قانون و پارلمان وفادار باشد. اختلاف از وقتی شروع شد که روحانیون مشروطهخواه مانند سید عبدالله بهبهانی و آخوند خراسانی، به مقتضیات ذاتی مشروطه پی بردند. باید اذعان کرد که شیخ فضلالله نوری، پیش از آن دو دریافته بود که قطار مشروطه و تفکیک قوا و پارلمانیسم و رسانههای آزاد و مدارس جدید و روابط گستردۀ بینالمللی، گاهی از ریل شرعیات خارج میشود. باری؛ پولتیک روشنفکران، جواب نداد و همه به بنبست رسیدند. بهبهانی ترور شد، تقیزاده به تبریز و سپس به استانبول گریخت و احتشامالسلطنه(رئیس مجلس)، دوران ناصرالدین شاه را آرزو کرد.
(دربارۀ سید محمد طباطبایی باید جداگانه سخن گفت)
?دو. حقیقت ماجرا این است که سلسلۀ قاجار، مشکل بنیادین با ترقیخواهی و تجددطلبی نداشت و اگر مشروطه هم رخ نمیداد، شاهان قاجار خودشان به این نتیجه میرسیدند که کشور را بدون پارلمان نمیتوان اداره کرد؛ چنانکه پیشتر جلسات مشورتی را پذیرفته بودند. افزون بر قائممقام و امیرکبیر، برخی دیگر از دولتمردان و صدراعظمهای دولت قاجار، بسیار پیشرو و تجددخواه و وطنپرست بودند؛ کسانی همچون میرزا حسینخان مشیرالدوله، میرزا علی امینالدوله و میرزا یوسف آشتیانی(مستوفیالممالک).
?در واقع، نوسازی گستردۀ ایران از زمان مشیرالدوله کلید خورد و ناصرالدینشاه نیز پشت او ایستاد؛ اما آنچه این صدراعظمها را ناکام و منعزل میکرد، مخالفت سنتگرایان با تجدد بود. ناصرالدینشاه، مشیرالدوله را هنگامی عزل کرد که هنوز از سفر فرنگ برنگشته بود. در میانۀ راه نامهای از ملاعلی کنی به دست او رسید که بسیار ترسید. شاه بهشدت از اینکه او را به بیدینی یا بددینی و بابیگری متهم کنند، هراس داشت و از همین رو بسیار میکوشید که تجدد و ترقیخواهی تا آنجا پیش برود که صدایی برنخیزد. اگر ترقیخواهان تعامل هوشمندانهتری را با دربار و روحانیت پیش میگرفتند، شاید نیازی به نهضت مشروطه هم نبود.
⚫️ ۲۵محرم سالروز شهادت امام سجاد(ع) تسلیت باد.
♻️ هشدار تأمل برانگیز امام سجاد(ع) به مردم در مورد فریب نخوردن از چهار شخص *
? شخص اول : هرگاه کسی را دیدید که ظاهرش و رفتارش نیکوست و سخنانش حکایت از دینداری می کند ودر تمام حرکاتش خضوع دارد ، پس مواظب باشید که مبادا شمارا بفریبد زیرا چه بسیار افرادی هستند که به خاطر ضعف وزبونی و سستی اراده و بزدلی از دسترسی به دنیا و ارتکاب محرمات آن عاجزند، پس ازراه دینداری وارد می شوند و مردم را با ظاهر خودفریب می دهند و اگر دستشان به مال حرام برسد بدان مبادرت می ورزند.
? شخص دوم : اگردیدید که ازمال حرام خودداری می کند باز مواظب باشید که مبادا فریبتان دهد زیرا تمایلات مردم گوناگون است ، چه بسیارند کسانی که از مال حرام دوری می کنند هرچند که مال فراوانی باشد ولی حتی ازیک زن زشت رو نیز نمی گذرند و مرتکب حرام می شوند.
? شخص سوم : اگر دیدید که در مسائل جنسی نیز عفاف پیشه می کند ، باز هم مراقب باشید که مبادا فریبتان دهد تا اینکه ببینید چقدر پایبند عقل است ، زیرا فراوانند کسانی که تمام اینها را ترک کرده ولی از عقلی استوار بهره نگرفته اند و فسادی را که ازروی نادانی مرتکب می شوند بیشتر از اصلاحی است که با عقل خود انجام می دهند.
? شخص چهارم : اگر عقل اورا نیز استوار یافتید ، بازهم مراقب باشید که مبادا فریبتان بدهد تا اینکه ببینید که آیا با هوای نفسش دربرابر عقل قرار گرفته یا به همراه عقلش در برابر هوای نفسش ایستاده است و علاقه اش نسبت به ریاست های باطل و بی اعتنایی و پارسایی اش دراین باره چگونه است؟ زیرا در میان مردم کسانی هستند که دنیارا به خاطر دنیا ترک می کنند ولذت ریاست باطل را بالاتر از تسلط براموال و نعمت های حلال می دانند و تمام اینها را به خاطر ریاست ترک می کنند.
برگرفته از روایت شماره۱۰ باب ۱۴ کتاب العلم بحارالانوار(جلد۲ ص۸۴)
♻️ نقد "آرنت" بر لیبرالیسم
#لیبرالیسم
#مارکسیسم
#هانا_آرنت
https://www.instagram.com/reel/C9ZwXryqVXS/?igsh=MTIyZzB4ZWNqM21kNw==
@joreah_journal
. رامین جهانبگلو در خصوصِ نقدِ هانا آرنت از لیبرالیسم سخن میگوید #رامین\_جهانبگلو #جرعه\_رامین\_جهانبگلو #جرعه\_لیبرالیسم #جرعه\_هانا\_آرنت
♻️ بحث تامل برانگیز "مبانی فلسفی ایمان به غیب"(۶)‐-قسمت دوم:از دقیقه۳۱تادقیقه۵۳
دکتر آرش نراقی
?هر نظریه ی متافیزیکی به نظریات الهیاتی خاصی راه می دهند:
--متافیزیک ثنویت جوهری به مدلی از الهیات می رسد که همان تیُزم کلاسیک(Theism) است. این نظریه ی الهی مانندآرای فلاسفه ی مشّاء است که در آن خداوند، یکسره موجود مستقل و استعلایی (Trancendence)است.
--نظریات وحدت جوهری به پنتیُزم (Pantheism) منجر می شود:
فیزیکالیسم به یک نوع پنتیُزم فیزیکالیستی- اسپینوزایی،راه می دهد که درآن خدا همان طبیعت است، بین خدا و طبیعت، تفاوت جوهری وجود ندارد.
در ایده آلیسم، کل این جهان، خداوند است. طبیعت ازجنس خداوند است. طبیعت مرتبه ای از مراتب خداوند به حساب می آید.
در هردو حالت، خداوند موجود استعلایی نیست، درون ماندگار، است.
--نظریه ی الهیاتی مبتنی برثنویت صفاتی، پننتیُزم (Panentheism) است. در پننتیُزم، خداوند از یک حیث،استعلایی است و از حیث دیگر، درون ماندگار است.
?هرسه نوع الهیات:استعلاییِ دکارتی، الهیات ایده آلیستی بارکلی و الهیات مبتنی بر ثنویت صفاتی، در یک نقطه مشترکند و آن اینکه بین خداوند و عنصر آگاهی ربط بسیار عمیقی برقرار می کنند. به محض برفرارکردن چنین ارتباطی بین خداوند و آگاهی، مهم ترین عناصر یک خدای متشخص، وارد متافیزیک ماشده است.
https://t.me/Sjeftekharzadeh/2399(۱)
https://t.me/Sjeftekharzadeh/2400(۲)
https://t.me/Sjeftekharzadeh/2402(۳)
https://t.me/Sjeftekharzadeh/2433(۴)
https://t.me/Sjeftekharzadeh/2467(۵)
https://t.me/Sjeftekharzadeh/2497(۶-۱)
#ایمان
#عالم_غیب
#فلسفه
#عقل
#آرش_نراقی
Telegram
attach 📎
فرشتــهی موسیقی?"
- موسیقی تَپیت و نتها در رگ ها جریان یافتند و من زنده ماندم . .
#تبلیغات با بهترین #بازدهی : [ @AMEOOaW ]
•• ????••
╰) ایران موزیک♪ (╯
"ما بهتریـنها را براے شما بـہ اشتراڪ میـگذاریـم✘"
تبلیغات و ثبت موزیک :
@AdIranMusic94
✨ تبلیغات پر بازده [ @tabligat_YaSiNoli ]
- منمو هدفونم فقط میخوام چِت کنم ?