Last updated 1 year, 2 months ago
وانهُ لجهادٍ نصراً او إستشهاد✌️
Last updated 1 year, 3 months ago
بزرگ ترین چنل کارتووووون و انیمهه 😍
هر کارتونی بخوای اینجا دارهههه :)))))
راه ارتباطی ما: @WatchCarton_bot
Last updated 3 weeks, 5 days ago
🟡 موسيقي آبِ حياتِ عشق را در رگهای جامعه روان کرده است
به گزارش خبرنگار آریا در نیشابور بزرگ، سعید رضادوست، دبیرکل شورای عالی اتاق اندیشهورزی استان و مشاور استاندارخراسان رضوی در حاشیه نخستین جشنوارۀ موسیقی فجر در نیشابور اظهار کرد:
▫️موسیقی، فشردهای از رؤیاهای جمعی است که در فرمی متناسب با خلق و خوی زمانه ابراز و ارائه میشود. موسیقی را میتوان نبضِ جامعه دانست. اگر با چشم و گوشی باز به سراغ سوژۀ موسیقی برویم میتوانیم بسی بهتر و بیشتر با جامعه و آنچه زیر پوستِ شهر میگذرد آشنا شویم و این موضوع بارِ مدیرانِ جامعه را در اینباره سنگینتر میکند. تصمیمسازان و تصمیم گیرانِ جامعه اگر نتوانند انگشت بر نبضِ جامعه بگذارند، چگونه میتوانند برنامهای درست و راست برای آن تدارک ببینند؟
▫️جامعه نیازمندِ شور است. اگر شادابی را از جامعه دریغ کنیم، همگی به مرگی تدریجی گرفتار خواهیم شد. ادبیات، همواره یکی از پشتوانههای ایرانیان بوده است. مگر نه اینکه هر مدیر در مواجهه با همتایان بینالمللیِ خویش به این میراثِ هویتبخش مراجعه میکند؟ حال همین ادبیات از قرنها پیش تا کنون مدام میگوید که موسیقی را دریابید. چه بزرگانی همچون مولانا که موسیقی را نغماتِ بهشتی میدانست و آن را یادآور خاطرهای ازلی میانگاشت و چه ارجمندانی همچون شفیعیکدکنی که مدام به این مقوله ارجاع میدهند و آن را کیمیای صفابخشی به جان و جهانِ آدمیزاد میدانند.
▫️همۀ ما مهمترین رویدادهای رسمی و غیررسمی ملیمان را با موسیقی به یاد میآوریم. هر کدام از این نغمات، تکهای از پازل هویتیِ ما را میسازد. باید این نکتۀ خطیر را مدام پیش چشممان داشته باشیم که در عصرِ رسانه، اگر ما قصۀ خودمان را تعریف نکنیم، بیگمان دیگران قصهای برایمان خواهند ساخت و آن را روایت میکنند. اگر ما به ساخت و ارائۀ موسیقیِ برآمده از گروههای گوناگونی که در ایرانِ امروز نفس میکشند مجال ندهیم و نگذاریم موسیقیِ زندگیِ ما، زیر همین آسمان و روی همین خاک، ساخته شود، موسیقیهایی جایگزینشان میشود که هیچ تناسبی با زیر و بمِ ایرانِ امروزمان ندارد.
▫️برگزاری نخستین دورۀ جشنوارۀ موسیقی فجر در خراسان رضوی که با پایمردیِ ویژه و همهجانبهای در کمترین زمانِ ممکن به سرانجام رسیده است و تماشاگر برگزاریاش هستیم، مجالی شده است تا همگان ببینند چه اندازه اشتیاق به این فنّ شریف در بطن زندگی وجود دارد. بهسادگی میتوان دید که با وجود انبوهی از مشکلات، چگونه موسیقی «آبِ حیاتِ عشق» را در رگهای جامعه روان کرده است. این موضوع حتی از دیدِ فلسفۀ حقوق و اندیشۀ سیاسی و مدیریتِ برنامهریزی نیز از اهمیتی ویژه برخوردار است. چنین رویدادهایی کمکی بزرگ به پیشگیری از وقوع جرم، ایجاد همگرایی اجتماعی و وقوع وفاق ملی میکند. امیدوارم گامهای بعدی نیز استوار برداشته شود.
به آفتاب صبح نیشابور بپیوندید:
🟡⚪️آدم برفی
دیروز پس از مردن آدم برفی
شد آب تمام تن آدم برفی
▫️▫️▫️
امروز دوباره کودکی را دیدم
سرگرم به جان دادن آدم برفی
او دکمه ی چشم های زیبایش را
می دوخت به پیراهن آدم برفی
او شال نداشت
نه
ولی دستش را
انداخته بر گردن آدم برفی
◽️◽️◽️
خورشید طلوع کرد
کودک برداشت
آهسته سر از دامن آدم برفی
هی برف به آفتاب می زد می گفت:
برگرد
برو
دشمن آدم برفی.
به آفتاب صبح نیشابور بپیوندید:
من دردم و سر رفتهام از کاسهی صبر
نشکست دلم مگر به الماسهی جبر
من پوستیام که دوستت دارم سخت
در چندش مورمور کلپاسهی قبر
مرتضاآخرتی
https://t.me/akheratimorteza58
«مادر به تو بسیار شبیه است، خدا!»
با سپاس از شاعر گرامی
سرکار خانم رودابه باقری ??☘
فقط دو بیت از ایرج میرزا (علیه الرحمه) که جان کلام است و در حکم دو کلمه حرف حساب.
?از آن پیوسته گویی لفظ قانون
که حرف آخر قانون بوَد نون
?فقیه شهر به رفع حجاب مایل نیست
چرا که هرچه کند حیله، در حجاب کند
غزلی مشترک با خواجه حافظ شیرازی
???
با خواجه نشستیم به خوان کلماتش
او از تو سخن گفت
من از شاخ نباتش
او گفت که از نرگس چشم تو خمار است
من گفتم از آن خسرو شیرینحرکاتش
او برد به سرچشمهی لبهای تو انگشت
من دست فرو شستم در آب حیاتش
او رفت به تاریکتر از شب، سرِ زلفت
من نیز به باریکتر از موی نکاتش
من از شب عاشق شدنم گفتم و او از
آن دوش که وقت سحر از غصه نجاتش
دادند
و در ظلمت شب آب حیاتش
من آه شدم
آینه حیران شد و ماتش
???
ناگاه فرو ریخت در آیینه، تجلّی
بیخود شدم از شعشعهی پرتو ذاتش
القصه
من و خواجه شبی را گذراندیم
در سایهی پرمایهی عشق و برکاتش
مرتضاآخرتی https://t.me/akheratimorteza58
دهل زنی که از این کوچه مست میگذرد
مجال نغمه به چنگ و چگور ما ندهد
تمام عمر در این آرزو به سر بردهست
تمام عمر در این آرزو که روزی او
به طبل خویش بکوبد چنان که چنگ و چگور
رها کنند ره خویش و تن زنند خموش
کنون مقام همایون به دست آوردهست
کسی حریف طنین تباه طبلش نیست
از آن که مرد، سیهمست و کوچه بنبست است
رها کنش که بکوبد که عیشی آمادهست
دو گام دیگر نارفته رفته خواهی دید
دهلدریده به پایان کوی افتادهست
استاد محمدرضا شفیعی کدکنی
Last updated 1 year, 2 months ago
وانهُ لجهادٍ نصراً او إستشهاد✌️
Last updated 1 year, 3 months ago
بزرگ ترین چنل کارتووووون و انیمهه 😍
هر کارتونی بخوای اینجا دارهههه :)))))
راه ارتباطی ما: @WatchCarton_bot
Last updated 3 weeks, 5 days ago