بازم شراره ( چهیونگ) دلا رو دیوونه کرده مامانش موهاشو عروسکی شونه کرده

‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌♡ my reason

ساغر انقدر قشنگ توی بلینک پلیس پست میزاره دلم میخواد براش بمیرمممممم.

چویا سان. اولین شخصیتی که اینقدر باهاش ابسسد ام به معنای واقعی کلمه. هیچ شخصیتی منو اینقدر خوشحال و مجنون نمی کنه. یه روزی می بوسمت ?

بیا این ٣٢ روز خوشحال تر باشیم. نه ؟

نمیدونم برای چی همیشه از تابستون بیزار و عاشق پاییز بودم. هیچوقت اونطور که باید توی تابستون استخر نرفتم و توی آب غرق نشدم، هیچوقت زبان جدید یاد نگرفتم و درسام رو پيشخوان نکردم، هیچوقت با دوستام کمپ نرفتم، هیچوقت یه ورزش رو جدی دنبال نکردم که رو بدنم تاثیر داشته باشه، هیچوقت عمیق ترین لبخند ها رو وقتی میوه های جدید و اب دار خوردم رو ندیدم، هیچ‌وقت گرمی خورشید رو حس نکردم، نزدیک ۶٠ روز از تابستون گذشته حالا که فکر میکنم تنها کاری که کردم این بود که بدون اینکه کسی بشنوه شب ها گریه کردم، تنهایی توی خیابون ها قدم زدم و غضه خوردم و شدت افسردگی و بی انگیزگیم صد برابر شده، سرکوفت های خانواده رو شنیدم و هر روز به زور مجبور به بلند شدن و ادامه دادن بودم.

دیگه افسردگی بسه همینه که منو اینطوری کرده. از فردا صبح ها زودتر بیدار می شم و بیشتر میخوابم. ورزش میکنم و صبحونه میخورم تو دیگه حق داری برینی به زندگیم. اصلا ریدم توی بچه و بچه دار شدن کیری

از ٢ تا الان خوابیدم. نه کلاس زبانم رو رفتم و احتمالا با غایب هام دوباره ترمو بخونم و نه با این سرگیجه و اثر دارو میتونم بدو ام و شوت بزنم. پریود عزیزم، تو مختل کننده ترین نقش رو توی زندگیم داری. وقتی می‌ای نه میزاری بخوابم نه بهترین کار خودمو انجام بدم. هدفت چیه؟ چرا اینقدر منو اذیت و آزرده می کنی؟ یه روز خودتو از شکمم در میارم بیرون و برمیدارم ميندازم جلو صگ.