queen﹙chess ver.﹚

Description
@ silent mood (it - en) : the end of this chapter of the book was associated with the drying of his pen ink . @zwielixt . an ending a beginning!
Advertising
8 months, 1 week ago
8 months, 1 week ago
8 months, 1 week ago
9 months, 3 weeks ago

مبتلا به ملالم، عوام اثر نمی‌کند.

10 months ago

٭ جمعه ٢٦ژانویه ٢٠٢٤ ساعت ٨.٥٤ شب توایلایت ﹙ساعاتی قبل از تولد ١۸ سالگی عزیزکرده‌﹚
برای ساز، برای نواختن شبانهٔ تنت. برای شراب، برای نوشیدن از سبوی سرخ لبت. برای من، برای مست‌ترین مشتری میخانه‌‌ات. برای ما، برای جنون پشت درهای بسته‌امان. برای تو، برای دل خسته‌ام. تولدت مبارک!

10 months ago

‌‌‌‌‌‌??` ٫ ‌‌ ‌ ‌( ? ) ‌‌ ‌ ‌‽‌‌ ‌‌‌ ‌ ‌: ı??é?? .

‌‌‌‌‌‌??` ٫ ‌‌ ‌ ‌( [***?***](https://telegra.ph/file/1c1d50bd55bd6a1a7950d.jpg) ) ‌‌ ‌ ‌‽‌‌ ‌‌‌ ‌ ‌: ı??é?? .
10 months ago

مَلِلْت .

10 months ago
10 months ago
10 months ago

٭ نمایش‌نامهٔ توایلایت ﹙صفحهٔ ٢١ از ٣٦٥﹚ : گر به سرت ناخوانده هوای دلبر بزند . درد گر سرزده به دلت در بزند . گر ... به ناگاه انگشتانش بی‌رمق بر کلیدهای چرخِ تحریر آرام گرفت. به صندلی تکیه زد و زیرِ نورِ کم‌سوی چراغ به سقف خیره شد. بوی نمِ اتاق، بوی جوهرِ چرخ، بوی نفتِ چراغ، بوی نیکوتینِ سیگار... سقف چکه می‌کرد. چرخ جوهر پس‌ می‌داد. فتیلهٔ چراغ نیاز به تعویض داشت. آخرین نخِ سیگار نیز دورتر دود شده و زیرِ پا له شده بود. همه‌چیزِ اتاق رو به زوال بود و مردِ قصه‌گو را چاره‌ای جز خاموشی نبود. پلک بر هم نهاد. رازِ دل را محرمی برای گفتن نبود، پس به زبانِ بی‌زبانی سلام داد و هم‌سفرِ قشونِ خاموشی شد.