Images of broken Light

Description
قبلش دستاتو بشور
https://t.me/HarfBeManBOT?start=NTg4NDAzNTI5
کانال پلی‌لیست:
https://t.me/Mr_Horny_Playlists
Advertising
We recommend to visit

جایی برای خالی کردن افکار بیهوده .

Last updated 1 month, 1 week ago

کانال یوتیوب :
youtube.com/@bass_musics2

لینک بوست کانال :
t.me/Bass_musics2?boost

تبلیغات:
@bass_musics_ad

پیج اینستاگرام
Instagram.com/Bass.musics

آهنگ درخواستی:
telegram.me/HarfBeManBot?start=Mzc3OTc0MTg2

Last updated 1 month, 3 weeks ago

اللهم اكفني شر عبادك
- @ssaif
https://instagram.com/t_0_k5

Last updated 3 months, 3 weeks ago

3 weeks, 2 days ago

#پیام_ناشناس بنظرم جدای اینکه به شدت وابسته به محیط و خانواده‌ست مسئله‌ی مردسالاری/ زن سالاری، چیزی که بیشتر باعث می‌شه مردها سخت‌تر از شرش خلاص بشن ترسه. ترس از اینکه برابری رو بپذیرن و موقعیت و برتری‌هایی که توی جامعه‌ی مردسالار بهشون تعلق می‌گیره رو&nbsp…

3 weeks, 2 days ago

#پیام_ناشناس
بنظرم جدای اینکه به شدت وابسته به محیط و خانواده‌ست مسئله‌ی مردسالاری/ زن سالاری، چیزی که بیشتر باعث می‌شه مردها سخت‌تر از شرش خلاص بشن ترسه.
ترس از اینکه برابری رو بپذیرن و موقعیت و برتری‌هایی که توی جامعه‌ی مردسالار بهشون تعلق می‌گیره رو&nbsp از دست بدند
و حتی اگه مردسالاری بطور کل توی جامعه کمرنگ بشه، این مردسالار ها که یحتمل بیشترشون هم کودکان اخته هستند خشونت بیشتری ابراز می‌کنند و بیشتر متعصب می‌شند روی عقاید و رفتار زن ستیزانه.
درحالی که زن‌ها از اونجایی که به قول شما بیشتر تحت‌تاثیر آسیب بیرونی هستند این رنج و نادرستی مسئله رو بیشتر درک می‌کنند و اگه یکم حمایت بشن یا جامعه به سمت برابری حرکت کنه با احتمال بیشتری منطبق می‌شند.
ولی با این وجود هم من فکر می‌کنم دلیل نمی‌شه بگیم مردسالاری توی زن‌ها کمتر درونی می‌شه چه بسا اینقدر توی چنین محیطی باشه شخصی که کم‌کم&nbsp باور کنه چیزی رو که سالیان سال بهش القا کردند.
و خب ما کم زن‌های مردسالار ندیدیم متاسفانه:)

@HarfBeManBot

:ببینید منم موافقم. اینکه روی ذهن شما هم تاثیر میذاره اینکه خیلی از دخترا اصلا ناخوداگاه از جنسیت خودشون متنفر میشن و و و.

اما اگر نگاه کنید، میبینید تعداد مرد هایی که از بند مردسالاری دراومدن خیلی کمه‌. از خودتون بپرسین چند نفرو میشناسین توی ایران که توی چنین محیطی بزرگ شده و الان از تمام اون مسائل پاکه؟ بعد از خودتون بپرسید چندتا دختر میشناسید که باز توی همین محیط بزرگ شده ولی برعلیه ارزش های مردسالارانه قیام کرده؟ مطمئناً تعداد زن ها بسیار بیشتره. و این فوق العاده‌ست. من بهتون تبریک میگم. و حرفمم همینه. که انگار تغییر کردن برای اون مرد ها سخت تر بوده. در سیستمی بزرگ شدن و جوری ذهنشون درگیر اضطرابه که نمیتونن بر اون ترس غلبه کنن. میدونم اضطراب های متفاوتی هم برای شما وجود داشته ها. میدونم اضطراب سکس کردن هست اضطراب دوست پسر داشتن هست اضطراب هزارتا چیز هست. میدونم مادر های مردسالار از هزارتا مرد مردسالار بدترن. ولی بازم تو مقیاس رو نگاه کنی میبینی یه طرف راحت‌تر موفق شده خودشو بکشه بیرون از فرهنگ و طرف دیگه نتونسته. و خب واسه این نیست ک مثلا زن ها باهوش‌ترن یا برترن. دلایل دیگری داره که باید بهش فکر کرد.

3 weeks, 2 days ago

#پیام_ناشناس
https://t.me/Imagesofbrokenlight/3033

مردها بیشتر آسیب میبینن رو موافق نیستم!
منکر آسیبی که مردها دیدن نیستم، منکر دیدگاهت نیستم
ولی چرا باید یکی کمتر آسیب ببینه یکی بیشتر؟ مگه مسابقه‌ست؟؟؟ :))))

یکم این حرفت به نظرم bias داشت و unfair بودش??&zwj♀

@HarfBeManBot

:شاید اشتباه منظورم رو متوجه شدی. منظورم از آسیب، آسیب ذهنی بود. اینکه ذهنت خراب بشه. و اینکه سخت باشه برات تا تغییر کنی. تا اون اضطراب های زیاد رو حل کنی. قطعاً زن‌ها کسانی هستن که بیشترین آسیب رو میبینن از مردسالاری. ولی اون آسیب بیشتر از اینکه درونی باشه بیرونیه. یکی تورو زندانیت میکنه یکی تورو از حق و حقوق محروم میکنه یکی تورو کتک میزنه و... اینا شاید از بیرون به تو آسیب بزنه ولی ذهن تورو خیلی کمتر خراب میکنه و تو در نهایت برعلیه اون ظلم قیام میکنی. ولی برای کسی که روی ذهنش کار میشه تغییر و قیام کردن بر علیهش خیلی سختتره. همونطور که میبینید خیلیا حاضر نیستن این کار رو بکنن.

درواقع کاری که جامعه مردسالار میکنه اینه که روی ذهن مرد هاش کار کنه تا به زن هاش آسیب بزنن. البته که روی ذهن زن ها هم کار میکنن که مطیع باشین و فلان. و اون آسیب های ذهنی هم انکارناپذیرن. اما مال مرد ها بیشتر و وسیع‌ترن. یا حداقل اگر بیشتر و وسیع‌تر نیستن، به شکلی هستن که موندگارن و تغییر دادنشون خیلی سخته

1 month ago

#پیام_ناشناس
وای برگاااااام آندرومدا یه چنل جداگانه هم برای کتابای پیشنهادیش داشت ???????????????????????????من الان متوجه شدم ،آخه من یه هفته قبل از اینکه خدافظی کنه تو چنلش جوین شده بودم
آقا اگه چنل دیگه ای هم هست بی زحمت به من بگین و اینکه این چنل کتابه دست خود آندرومدا بوده یا ادمینش یه نفر دیگه است؟؟؟؟

@HarfBeManBot

: یه کانال آهنگم داره تازه. اونو البته رمزی توی کانالش گذاشته بود ببینه چند نفر توجه میکنن و مستقیم نذاشته بود. کلا ۹۰ نفر توش هستن(البته دو سالیم هست فعالیت نمیکنه توش ) اون خیلی بامزه بود :)

1 month ago

#پیام_ناشناس
سلام
همیشه برام سوال بوده آدمایی که در یه موضوع عمیق شدن و اطلاعات زیادی دارن، چطور این دیتا رو در طول زمان حفظ می‌کنن؟ آیا صرف علاقه باعث شده تو ذهنشون ثبت بشه یا جایی یادداشت کردن و گاهی مطالبشون رو مرور می‌کنن؟
در کنار این، دوست دارم بدونم روش خودت چجوریه، مثلا یه پادکست گوش بدی یا مطلبی در مورد تاریخ یا موسیقی بخونی که برات جالب باشه ازش نوت برمی‌داری؟

@HarfBeManBot

: زیاد میخونم و میشنوم ولی کم پیش میاد که برای خودم نوت برداری کنم و چیزی بنویسم. گاه و بی‌گاه. دروغ چرا کونش نمیاد خیلی اوقات. مثلاً همین الان میتونم برات ده تا موضوع لیست کنم که میخوام درموردش بنویسم و اینجا پست کنم ولی انگیزه‌اش رو پیدا نمیکنم. هرچند که نوت برداری بیشترین اثر رو در یادگیری و حفظ شدن موضوعات داره. یکم از جاده اصلی خارج بشیم اینو تعریف کنم برات:

چند روز پیش داشتم با دوستم حرف میزدم که تازه آیلتس داده و 7 شده. ازش پرسیدم برای اسپیکینگ چیکار کردی گفت هیچی! گفتم یعنی چی که هیچی؟ چجوری اسپیکینگت شد 6.5? گفت با رایتینگ! خیلی جدی فقط نشسته بود رایتینگ کار کرده بود و این نمره رو اورد. حالا من با خودش انگلیسی صحبت کرده بودم حرف زدنش به نسبت روون بود، اما استفاده از کلمات و idiomها چی؟ خب این با همون رایتینگ حل شده بود. یعنی انقدر در روز نوشته بود و نوشته بود که با تولید کلمات و بخاطر فکر کردن به کلمات برای استفاده کردنشون تو رایتینگ، کلماتی که بلد بود ولی نمیتونست توی اسپیکینگ استفاده کنه رو توی ذهنش جا کرده بود و دیگه سریع به ذهنش میرسید.

و من واقعاً پشمام ریخته بود! نه واسه اینکه نمیدونستم نوشتن تاثیر بسزایی در حرف زدن داره(چون خودم حرف زدنم از طریق نوشتن خوب شد) واسه اینکه به این فکر نکرده بودم که میتونه اینجا هم مفید باشه. بعد با حالتی از تعجب و خنده به خودم میگفتم این نوشتنِ لامصب چیه که خوبی‌هاش تمومی نداره.

خب برگردیم به بحث قبلی. اره نوت برداری خیلی نبوده اما زر زیاد میزنم از چیز هایی که میخونم یا میشنوم. خیلی خوبه این اگر تمرینش کنی. یه پادکست درمورد یه موضوع بشنوی و بری برای یه نفر به طور خلاصه پرزنتش کنی. مثلا من اینو با پادکستای پاراساندر درمورد پراگرسیو راک ایتالیا کردم. یا دیشب داشتم خلاصه‌ای از تاریخ دنیای نغمه‌ی یخ و آتشو که تو رمان هاش خوندم برای دوستم روایت میکردم.

خلاصه اینکه نوشتن و حرف زدن را پاس بدارید. که همش بخاطر ماهیت تولیدیشونه. چون شما انرژی میذارید روی تولید کلمات، این انرژی‌ای میشه که باعث میشه اون کلمات به یادتون بمونه. تولید کننده باشید، حتی اگر تولید خلاصه‌ای از مطالبی باشه که قبلا شنیدید یا خوندین.

3 months, 2 weeks ago

اینکه به نقطه‌ای از تاب آوری و قوی بودن برسی که به خودت بگی «میگذره» و «درست میشه» خیلی جالبه. دیگه آدما بهت این حرفو نمیزنن، یا حداقل لزوماً نیاز نداری که کسی اینو بهت بگه. خودت میتونی به خودت دلداری بدی، از خودت مراقبت کنی و کمک کنی از مسئله‌ای رد بشی. و این اصلاً همون لحظه که برای اولین بار به خودت میگی «میگذره» بهت hit میکنه. انگار که یه لحظه‌ی خیلی متفاوتیه. تجربه‌ی جدیدیه و یه طورایی بهت کمک میکنه با خودت مهربون‌تر باشی. و البته این «میگذره» و «چیز مهمی نیست» برای این نیست که خودتو یا حستو سرکوب کنی. نه اتفاقاً تو باید تمام غم و رنجت رو تجربه و هضم کنی تا بتونی ازش عبور کنی.

وقتی میگیم «یک آدم با قوای روحی روانی بالا و عزت نفسی قوی» آدما کسی رو متصور میشن که رها شدن یا ترک شدن اونقدر ناراحتش نمیکنه. آدمی که ضعیف بودن رو تجربه نمیکنه یا بابت گول خوردن یا دروغ شنیدن ناراحت نمیشه. بدون رنجش میتونه از خیانت دیدن بگذره. اما حقیقت ماجرا اینه که نه، غم هیچکدوم از این‌ها هیچوقت کم نمیشه. حالا هرچقدر هم آب دیده بشی، همیشه اندازه‌ی خودشون خواهند بود. البته اگر واقعاً برای اون آدم‌ها یا اون مسائل ارزش قائل باشی. اما موضوعی که تغییر میکنه اینه که تو میتونی بیشتر به خودت دلداری بدی. بدون اینکه خودت رو مقصر بدونی بذاری غمت بدون سرکوفت یا انکار در واقعی‌ترین شکلش تجربه بشه. اینکه ضعیف بودی و بهت ضربه زدن رو بپذیری و نه اینکه الکی خودت رو قوی نشون بدی.

زمین خوردن همیشه همون زمین خوردن میمونه، زخم همیشه همون زخم خواهد بود، اما تو بجای نمک پاشیدن بهش، بجای ضربه زدن بهش، بجای انکارش، میتونی روش مرهم بذاری و خودت رو از رو زمین بلند کنی، حالا بعضی موقع با کمک کسی (که باز اشکالی نداره اگر در مواقعی به کمکی نیاز داشته باشی) یا فقط خودت تنهایی. تفاوتش اینه.

3 months, 2 weeks ago

گفت آخه میترسم که قلبتو بشکنم. گفتم خب بشکنی. گفت بد نمیشه؟ وقتی اینهمه احساس خوبو تجربه کنیم و همش اونجوری خراب بشه. گفتم خب بشه. زندگی رو بهمون دادن برای خراب شدن‌ها. نه جدی. تو که غلط میکنی قلب منو بشکونی. و منم مازوخیست نیستم که برم با کسی که بدونم قلبمو میشکونه. اما بالفرض که یه درصد یه روز دیدیم که بله اینجوریاس. قلبمو شکوندی و همه‌چیز تموم شد. اونموقع گریه زاریاشو داره اما تموم میشه میره. اما الان چی؟ اگر بخاطر این ترس حرفتو نزنی و احساستو بروز ندی چی میشه؟ اوکی قلبمو نمیشکنی، ولی احساستم بهم نمیگی. حرفتم نمیزنی. اون ته دلت چیزی که جز خودت کسی حس نمیکنه رو به اشتراک نمیذاری. پیوندش نمیدی. و این تموم نمیشه. هیچوقت تموم نمیشه. هیچوقت. حیفت نمیاد؟ مگه نمیبینی ما چقدر راحت میمیریم. ساعتو نگاه کن. نیم ساعت دیگه باید برگردم سرکار. اگر ماشین زدم مُردم چی؟ اینارو نمیگم که استرس بگیری احتمال اینکه الان برم و ماشین بزنتم هم یک در میلیونه. خیلی احتمال کمیه ولی شدنیه‌. مُردنی بودن ما قطعیه. پس چرا از تک تک نفس‌هات حداکثر استفاده رو نبری؟ چرا جوری نباشی انگار این نیم ساعت، نیم ساعت اخره؟ دستاشو دورم حلقه زد، بوسیدم. با خودم گفتم آها حالا شد. بیا ثانیه‌هامونو حروم افکار احمقانه نکنیم. احتمالاً اونم تو دلش گفت باشه.

3 months, 2 weeks ago

امشب شب اینه که به آغوش فکر کنی. به آغوش و رهایی در اون آغوش. به این فکر کنی که ردیوهد وقتی این همه روی "Into your arms" تاکید میکنه منظورش چیه. این «آغوش تو» که میگه چی هست اصلاً.

بامزه‌س اگر اینجوری بهش فکر کنی که آدم همه این کارارو میکنه، میبوسه و بغل میکنه و گاز میگیره و در آغوش نگه میداره تا اون احساس درونیش رو به دیگری برسونه. تا شاید اون دیگری احساس درونی اونو درک کنه. بعد کل این آغوش رمنتسایز میشه وقتی میشه قویترین راه ارتباطیت برای نشون دادن دوست داشتن. اونقدر آغوش رمنتسایز میشه و میپرستنش که همراه باهاش ترس میاد. ترس رها شدن در اغوش یک نفر و اسیب دیدن بخاطرش. طوری که به نقطه‌ای برسی که مثل این اهنگ ته دلت بچه‌ی آسیب‌پذیر و شکننده‌ی درونت با همین صدای نازک بخونه "don't hurt me"

احساسات قوی با ترس میان. عشق ترس داره. دوست داشتن زیاد ترس داره. نه واسه اینکه خطرناکه، واسه اینکه اتفاقاً خیلی قوی و خوبه. و همین برای ادم ترس میاره چون تو میدونی همیشه نیستی در کمینته. اتفاقی در زندگیت میوفته و انقدر اون اتفاق خوبه که شک میکنی واقعی باشه. با خودت میگی شاید خواب یا توهم باشه. چون بعنوان یه انسان تجربه کردی نابودی رو. میدونی همیشه ریسک از دست دادن هست و چیزای خوب زیاد خراب میشن. میدونی چقدر شکننده‌ای. چقدر شکننده‌ست. چقدر شکننده‌ایم. اما خب ارزششو داره. میدونی؟ میگه که رها شدن در آغوشت ارزششو داره حتی اگر توش اسیب ببینی. حتی اگر رها شدگی رو تجربه کنی. اگر قلبت بشکنه. چون بهرحال که نیستی و مرگ همیشه در کمینته، ولی لاقل حالا زندگی و عشق رو هم تجربه کردی. یو نو.
پس با تام یورک بخون:
"I think I should give up the ghost into your arms"

3 months, 3 weeks ago

#پیام_ناشناس
متوجه منظورت از عشق خالص توی پست آخرت نمی‌شم.

@HarfBeManBot

: میدونم. منم همین چن وقته که دارم بهش فکر میکنم. سخته بخوای تمام و کمال توضیحش بدی. بعضی چیزا به تجربه و فکر کردن در کنار هم نیاز دارن. مثلاً من از طریق فیلم نوستالژیا متوجه این قضیه شدم. یا وقتی فیلم In The mood for love آقای وونگ کار وای رو دیدم و همش با خودم سوال میکردم چرا این عشق انقدر افسانه‌ای و در عین حال قابل لمس بود؟ چرا انقدر متفاوت و خالص بود؟ چرا بهترین فیلم عاشقانه‌ای بود که دیدم؟ چه فرقی داشت با بقیه فیلما؟ چرا تا ته دلم رو سوزوند؟ و بعد از گذشت یکی دو سال از دیدنش فهمیدم بخاطر همون ارتباطی بود که پیوند نخورد. اون آدما بهم نچسبیدن. بوسه‌ای نداشتن و در اون لحظه احساس خودشون و عشقی که به وجود اومده بود و اون خواستنه و اون عطشه تنها چیزی بود که وجود داشت.

اگر بهم پیوند میخوردن و باهم تجربه میکردن همه‌چیز فرق میکرد. بله اون عشقه هنوزم وجود میداشت و شاید اون احساسه از بین نمی‌رفت اما دیگه خالص و رها از همه‌چیز نبود. تجربیات واقعیِ بیرونی و احساسات دیگه با اون احساس عشق درونی قاطی میشد. تجربه‌ی واقعی معشوقه باهاش قاطی میشد. از این دریچه که بهش فکر کنی میبینی که چرا عشق‌هایی که پیوند نمیخورن بیشتر میسوزونن. توی تاریخ ادبیات اونا هستن که مشهورن. چون همیشه توی همون حس عاشقانه‌ای که در همون اوایل جوانه میزنه میمونن. و در همون نقطه میسوزن و خفه میشن. یک تراژدی میشه معمولاً، اما همین اونارو ماندگار میکنه. این خیلی جالبه.

اما خب من بعد ها که تجربیات مشابه داشتم فهمیدم این مسئله رو درباره‌ی اون فیلم. اگر حسش نکرده بودم شاید متوجه نمیشدم چرا. تجربیات شخصی بود که قابل درکش کرد. وقتی به گذشته نگاه کردم. و به تجربیات مختلف و متعددم. اما خب هنر هم میتونه تورو وارد اون دنیای جدید کنه و باعث بشه فکر کنی. فکر کنی و به چیزای جدید برسی. برای همین اون فیلماهم میتونن کمک کنن متوجه منظورم بشی. anyway.

We recommend to visit

جایی برای خالی کردن افکار بیهوده .

Last updated 1 month, 1 week ago

کانال یوتیوب :
youtube.com/@bass_musics2

لینک بوست کانال :
t.me/Bass_musics2?boost

تبلیغات:
@bass_musics_ad

پیج اینستاگرام
Instagram.com/Bass.musics

آهنگ درخواستی:
telegram.me/HarfBeManBot?start=Mzc3OTc0MTg2

Last updated 1 month, 3 weeks ago

اللهم اكفني شر عبادك
- @ssaif
https://instagram.com/t_0_k5

Last updated 3 months, 3 weeks ago