فرشتــهی موسیقی?"
- موسیقی تَپیت و نتها در رگ ها جریان یافتند و من زنده ماندم . .
#تبلیغات با بهترین #بازدهی : [ @AMEOOaW ]
•• ????••
╰) ایران موزیک♪ (╯
"ما بهتریـنها را براے شما بـہ اشتراڪ میـگذاریـم✘"
تبلیغات و ثبت موزیک :
@AdIranMusic94
✨ تبلیغات پر بازده [ @tabligat_YaSiNoli ]
- منمو هدفونم فقط میخوام چِت کنم ?
❇️الف فارقه
این نوع الف،تنها به واو جماعت متصل میشود مثل:ذَهبوا و ضَرَبُوا و دَعَوا.
فائده این نوع الف اینست که فعل،با جمع مذکر سالم در حالت اضافه اشتباه نشود چون نون جمع مذکر سالم در حالت اضافه ساقط میشود مانند:
ساکنون المدينة--->ساكنو المدينة.
همچنین این الف،برای تمایز بین واو جماعت و واوِ حرف اصلی فعل آورده میشود مثل:
یَدعُو و یَبدُو و یَعدُو.که واو این سه فعل،از حروف اصلی است.
🔰نکته:واو جماعت ضمیر فاعلی است و از حروف اصلی فعل نیست،این واو جماعت نامیده میشود چون فاعل جمع است:
ضَربوا:چند نفر زدند.
🔸منبع:آموزش صرف و نحو عربی
📜أنواع تقسیمات أسماء عربی
🖊قسمت سوم
🔹تقسیم اسم به اعتبار _جنس_
اسم به این اعتبار دو نوع است:
۱)مذکر ۲)مؤنث
🔸مذکر،از ریشه ذَکَر به معنی جنس نر و غیرقابل زاد و ولد است.و در اصطلاح صرف هم،به اسمی گفته میشود که دلالت بر جنس نر کند چه انسان باشد و چه غیر انسان مانند:
رَجُل و ديك(خروس).
🔻مذکر دو نوع است:
الف)مذکر حقیقی ب)مذکر مجازی
مذکر حقیقی یعنی مثل رجل و دیك که حقیقتا دلالت بر جنس نر میکنند.
اما مذکر مجازی،بر أشیاء بیجانی اطلاق میشود که معامله مذکر با آن میشود مثل:
باب و کتاب و سِجن و...
🔸مؤنث،یعنی اسمی که دلالت بر جنس ماده و قابل زاد و ولد کند چه عاقل باشد و چه غیر عاقل مانند:مَرأة و دجاجة(مرغ).
🔻مؤنث بودن اسم،سه علامت دارد:
_الف)تاء مربوطه یا همان ة مثل:مُسلِمة
_ب)الف مقصور مثل:حُبلى
_ج)الف ممدود:حَمراء
هر کدام از این علامات اگر در اسمی باشند،آن اسم مؤنث است.
اسمهای مؤنث چهار نوعاند:
🔻۱_مؤنث حقیقی:یعنی اسم هم دلالت بر ماده کند و هم دارای علامت تأنیث باشد مثل:
عائشة و حفصة و فاطمة.
🔻۲_مؤنث لفظی:یعنی اسم فقط دارای علامت تأنیث باشد اما دلالت بر جنس ماده نکند مانند علامات تأنیثی که بر سر اسمهای مردانه میآید:حمزة و طلحة و عكرمة.
🔻۳_مؤنث معنوی:یعنی اسم در معنا مؤنث باشد اما دارای علامات تأنیث نباشد مثل:
مریم و زینب و هند.
🔻٤_مؤنث مجازی:یعنی اسم نه علامت تأنیث دارد و نه در معنا مؤنث است،اما فقط با آن معامله مؤنث میشود مثل:
شمس و نَفْس و يَد و اسم برخی از شهرها و قبائل.
برای مثال اگر بخواهیم صفت برای این نوع مؤنث بیاوریم،آن را مؤنث میآوریم مثل آیه:
(أقتلت نفساً زكيّة).
🔸منبع:آموزش صرف و نحو عربی
📜أنواع تقسیمات أسماء عربى
🖊قسمت دوم
🔹به دومین قسم تقسیمبندی اسمها رسیدیم.
اسم به اعتبار_ریشه فعلی داشتن یا نداشتن_دو نوع است:
۱)مشتق ۲)جامد
🔸مُشتَقّ،این واژه اسم مفعول و به معنی "أخذ شده،گرفته شده" است.اصطلاحا هم اسمی را مشتق مینامند که ریشهاش به یک فعل برگردد مثل کاتِب،مَکتوب،مَکتَبَة که همگی از فعل کَتَبَ گرفته شدهاند.یا مثل:
عالِم،معلوم،علّامة که از عَلِمَ گرفته شدهاند.
🔸جامد،یعنی اسم،تنها از حروف الفباء تشکیل شده و ریشه فعلی نداشته باشد مانند:
أَسَد و حَجَر و شَجَرَة که ریشه فعلیای برایشان وجود ندارد.
❓راه تشخیص اسم مشتق از جامد:
در مشتق ما با دو چیز مواجه هستیم:
۱_شئ یا شخص ۲_حدث و عمل.
برای مثال در عَالِم،ما هم با شخص عالم مواجهایم و هم حدث که علم است.
اما در اسم جامد،ما تنها با یک شئ یا شخص طرف هستیم مثل:تُراب و علي.
🔸منبع:آموزش صرف و نحو عربی
🔹اسمهایی از قبیل "أبيات و أصوات و.." جمع مؤنث سالم نیستند بلکه جمع مکسر بر وزن أفعال هستند و مفردشان:بیت و صوت است.زیرا که شرط در جمع مؤنث سالم اینست که الف و تاء آخر اسم،زائد باشد و بناء مفرد اسم به هم نخورد مثل مؤمنة--->مؤمنات.
در حالی که تاء در ابیات و اصوات،از حروف اصلی میباشد و بناء مفردشان نيز به هم خورده است.
🔸منبع:آموزش صرف و نحو عربی
📜أنواع تقسيمات اسماء عربى
🖊قسمت اول
اسمها،همانند افعال دارای تقسیمبندی های گوناگون به اعتبارات مختلف هستند و سعی داریم در چند قسمت این اقسام را بررسی کنیم.
در اصل و اساس واژه اسم،دو قول وجود دارد:
۱_قول کوفیون،که آن را از وَسَم میدانند که به معنی علامت و نشانه است.یعنی واو حذف و الف جایگزین آن شده.
۲_قول بصریون،که میگویند از سُمُوّ گرفته شده که به معنی برتری و بلندی است.
اما اسم در اصطلاح،به معنی کلمهایست که دارای معنی بوده اما دلالت بر زمان نکند مثل:
کتاب و مسجد و بیت و... .
🔹تقسیم اسم به اعتبار_عدد_:
هر اسمی به اعتبار عدد،از سه حالت خارج نیست:
🔻۱_مفرد:یعنی اسم دلالت بر یک شئ یا شخص واحدی کند مانند:
کتاب(یک کتاب) و مُسلِم(یک مسلمان).
🔻۲_مثنی:یعنی اسم بر دو شئ یا شخص دلالت کند مثل:
کتابان(دو کتاب) و مُسلِمان(دو مسلمان).
🔻۳_جمع:یعنی اسم دلالت بر سه یا بیشتر از سه شئ یا شخص دلالت کند مانند:
کُتُب(سه یا چند کتاب) و مُسلِمون(سه يا چند مسلمان).
جمع در اسمها دو نوع است:
🔸الف)جمع سالم:یعنی بنا و ساختمان اسم در حالت جمع تغییر نکند مثل مُسلِم که میشود مُسلِمون. بدون تغییر مفرد کلمه.
جمع سالم خود به مذکر و مؤنث تقسيم مىشود.مذکر مانند:مسلمون و مؤنث مثل:
مُسلِمات
🔸ب)جمع مُکَسَّر:مکسر در لغت یعنی شکسته شده،این نوع جمع را مکسر مینامند زیرا بنا و ساختمان اسم در حالت جمع تغییر کرده و میشکند! مانند:کتاب که میشود کُتُب
که بنای کتاب کاملا در جمع شکسته شده.
🔸منبع:آموزش صرف و نحو عربی
🌀فرق بین "کَسَل" و "عَجز"؟
🔸کسل،یعنی ترک و اهمال کاری،با اینکه توانایی انجام آن وجود دارد.در نتیجه میشود تنبلی.
🔸اما عجز،یعنی عدم توانایی بر انجام کاری هر چند که کار مورد نظر را دوست بدارد.
🔸منبع:آموزش صرف و نحو عربی
چه کلماتی شایستگی صرف شدن را دارند؟
در تعریف علم صرف گفته شد که از تغییر کلمات به حالات مختلف بحث میکند مثل تغییر کَتَبَ به کاتب و مکتوب و... .و از میان کلمات سهگانه،تنها اسم و فعل آن هم تحت شرایطی تغییر به خود میپذیرند.تغییر اسم و فعل به حالات گوناگون را اصطلاحا،تصریف مینامند.
🔹شروط تصریف فعل:
چه زمانی میتوانیم بگوییم یک فعل تصریف شده؟ جواب:وقتی در سهزمان ماضی،مضارع و امر صرف شود مانند:
کَتَبَ،یَکتُبُ،اُكتُب.پس هر فعلی که بتواند در سهزمان صرف شود،علم صرف از آن بحث میکند.
🔹شروط تصریف اسم:
چه زمانی میتوانیم بگوییم که در یک اسم تصریف صورت گرفته؟ جواب:
وقتی که بتواند مثنی،جمع،مُصَغَّر و منسوب شود مانند حَسَن:
مثنی:حسنان
جمع:حِسان
مصغر:حُسَین یعنی بعد از حرف دوم اسم،یاء ساکن بیاوریم.مصغر معادل اسمهایی همچون "کتابچه' و "دخترک" در فارسی هستند که دلالت بر کوچکی یا دوست داشتن میکند.
منسوب:یعنی آخر اسم یاء مشدد بیاید و نسبت شخص یا چیزی به آن اسم را برساند مثل:حَسَنيّ.یعنی فلانی منسوب به حسن است.
🔰نکته:حروف چون ذاتا تغییرناپذیر(مبنی)اند،در علم صرف از آنها بحث نمیشود چون علم صرف آمده از تغییرات بحث کند پس چیزی که متغیر نیست،از تغییر آن هم بحث نمیشود!
اما اسمهایی که صرف نمیشوند،اصطلاحا به آنها اسمهای مبنی:الأسماء المبنية گفته میشود یعنی مانند اسم متصرف نمیتوانند مثنی و جمع و... شوند.دلیل صرف نشدنشان اینست که شبیه حرف هستند،چطور حروف دائما به یک شکل بودند،اسمهای مبنی هم دقیقا همینگونهاند.مثل "هذا":
جاء هذا،رأيت هذا،مررتُ بهذا.
اسمهاى مبنى عبارتند از:
🔸اسمهای اشاره
🔸اسمهاى موصول
🔸اسمهاى استفهام
🔸اسمهاى شرط
🔸اسم فعلها
🔸اسمهای کنایه
🔸برخی از ظرفها
شرح هر کدامشان مفصلا خواهد آمد إنشاءالله... .
🔸منبع:آموزش صرف و نحو عربی
📜تعریف کلام در لغت و اصطلاح نحو
کلام در لغت به طور کلی،به هر آنچه که به زبان میآوریم اطلاق میشود چه مفید فائده باشد و چه نباشد.
اما کلام در اصطلاح نحو عبارتست از
"اللفظُ المفیدُ فائدةً يحسُنُ السكوتُ علیها"
یعنی:لفظی که دارای فائده بوده و سکوت بر آن صحیح باشد مثل:زيدٌ قائمٌ.
منظور از مفید فائده بودن این است که در گفتگو و نوشتار معنا بدهد و استعمال شود.
منظور از صحیح بودن سکوت بر آن اینست که وقتی کلام را به زبان آوردیم،مخاطب منتظر ادامه سخن ما نباشد مثلا اگر بگوییم:
إن قام زيدٌ(اگر زید بلند شود)،نباید سکوت کرده و انتظار داشته باشیم مخاطب منظور ما را بفهمد بلکه او منتظر ادامه سخن ماست و ما اگر بگوییم:
إن قام زيد أقُمْ(اگر زید بلند شود،من هم بلند خواهم شد)،جمله ما کامل شده و مخاطب منتظر ادامه سخن نخواهد ماند.
🔰نکات پایانی:
کلام میتواند متشکل از دو اسم باشد مثل:
محمدٌ كاتبٌ.و می تواند متشکل از اسم و فعل باشد مثل:محمدٌ يذهبُ.
کلام از دو فعل،دو حرف،فعل و حرف،حرف و اسم ساخته نمیشود.
اسم همیشه جزء کلام محسوب میشود و نبودنش محال است.
🔸منبع:آموزش صرف و نحو عربی
🔰اسم جمع و اسم جنس جمعی
🔹اسم جمع:دلالت بر جمع بودن اسم میکنند اما از لفظ خود مفردی ندارد مثل:
النساء و القوم.این دو اسم دلالت بر جمع زنان و افراد میکند و از لفظ خود مفردی ندارند بلکه مفردشان امرأة و رجلٌ است که کاملا مخالف با لفظ النساء و القوم هستند.
🔹اسم جنس جمعی:همانند اسم جمع دلالت بر جمع میکند اما تفاوتش با مفردش در
تاء مربوطه(ة) و یاء نسبت است مثل:
کَلِم:کلمهها | کَلِمَة:یک کلمه
عرب:عربها | عربيّ:یک عرب
🔸منبع:آموزش صرف و نحو عربی
🔰در حالی که ما در صرف و نحو خواندیم که مثنی،با واو مرفوع و با یاء منصوب و مجرور میشود،که وجه مشهور و کثیرالاستعمال هم همین است اما در عین حال در لغت چند قبائل عرب،مثنی در سه حالت إعرابی خود،با الف میآید یعنی گفته میشود:
جــاء رَجلانَ(رفع)
رأیتُ رجلانَ(نصب)
مررتُ بِرجلانِ(جر)
و در یکی از احادیث پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم نیز اعراب مثنی بدین صورت آمده:
[لا وِترانِ في ليلةٍ]. بجای:لا وِترَینِ
یا قول شاعر:
تَزوّدَ منّا بینَ أُذُناه طعنةً
دعتْه إلی هاَبِي التراب عقیم
بجای:أذُنَیهِ.زیرا مضاف الیه است.
🔸منبع:آموزش صرف و نحو عربی
فرشتــهی موسیقی?"
- موسیقی تَپیت و نتها در رگ ها جریان یافتند و من زنده ماندم . .
#تبلیغات با بهترین #بازدهی : [ @AMEOOaW ]
•• ????••
╰) ایران موزیک♪ (╯
"ما بهتریـنها را براے شما بـہ اشتراڪ میـگذاریـم✘"
تبلیغات و ثبت موزیک :
@AdIranMusic94
✨ تبلیغات پر بازده [ @tabligat_YaSiNoli ]
- منمو هدفونم فقط میخوام چِت کنم ?