🏴󠁧󠁢󠁥󠁮󠁧󠁿 FIND | find (v): to discover, especially where a thing or person is, either unexpectedly or by searching, or to discover where to get or how to achieve something

🇮🇷 پیدا کردن | پیدا کردن (v): برای کشف ، به ویژه در مواردی که یک چیز یا شخص به طور غیر منتظره یا با جستجو ، یا کشف از کجا می توان یا چگونه می توان به چیزی رسید

@3️⃣0️⃣0️⃣0️⃣EnglishWords

🏴󠁧󠁢󠁥󠁮󠁧󠁿 RELATE | relate (v): to find or show the connection between two or more things

🇮🇷 مربوط بودن | ارتباط (v): برای یافتن یا نشان دادن ارتباط بین دو یا چند چیز

@3️⃣0️⃣0️⃣0️⃣EnglishWords

🏴󠁧󠁢󠁥󠁮󠁧󠁿 TABLE | table (n): a flat surface, usually supported by four legs, used for putting things on

🇮🇷 جدول | جدول (N): یک سطح صاف ، که معمولاً توسط چهار پا پشتیبانی می شود ، برای قرار دادن کارها استفاده می شود

@3️⃣0️⃣0️⃣0️⃣EnglishWords

🏴󠁧󠁢󠁥󠁮󠁧󠁿 SUCK | suck (v): to pull in liquid or air through your mouth without using your teeth, or to move the tongue and muscles of the mouth around something inside your mouth, often in order to dissolve it

🇮🇷 مکیدن | Suck (v): بدون استفاده از دندان های خود ، مایع یا هوا را از طریق دهان خود بکشید ، یا زبان و عضلات دهان را در اطراف چیزی که درون دهان خود قرار دارد ، حرکت دهید تا آن را حل کنید.

@3️⃣0️⃣0️⃣0️⃣EnglishWords

🏴󠁧󠁢󠁥󠁮󠁧󠁿 APPEARANCE | appearance (n): an occasion when someone appears in public

🇮🇷 ظاهر | ظاهر (N): فرصتی که شخصی در ملاء عام ظاهر می شود

@3️⃣0️⃣0️⃣0️⃣EnglishWords

🏴󠁧󠁢󠁥󠁮󠁧󠁿 SOMEWHAT | somewhat (adv): to some degree

🇮🇷 قدری | تا حدودی (مشاوره): تا حدی

@3️⃣0️⃣0️⃣0️⃣EnglishWords