تعرفه تبلیغات:
@ava_tab
آدرس ما در پیام رسان روبیکا:
https://rubika.ir/khabar_fureii
آدرس ما در پیام رسان سروش:
https://splus.ir/khabar_furei
Last updated 1 week, 3 days ago
ارتباط با ما
@Tasnimcontact
تبلیغات در اینستاگرام
@NardebaneHonar
تبلیغات در تلگرام
@planagency
اینستاگرام
instagram.com/TasnimNews_Fa
توییتر
twitter.com/TasnimNews_Fa
پیامرسانهای داخلی
@TasnimNews
ورزشی
@TasnimSport
جهان تسنیم
@JahanTasnim
Last updated 13 hours ago
اخبار اعتراضات
برای پیام های مهم: @bashoma
Last updated 2 months, 2 weeks ago
کابوسِ ترامپ
ترامپ در روزی که موسوم به «سه شنبه بزرگ» می باشد موفق شد خود را به عنوان نماینده جمهوری خواهان مسجل کند و نیکی هیلی را وادار به کنارهگیری نماید. او در ۱۴ انتخابات از ۱۵ انتخابات مقدماتی ایالتی برنده شد.
یک روز قبل تر دادگاه عالی به اتفاق آرا به سود او رای داد و تصمیم ایالت کلرادو که ترامپ را از نامزدی منع می کرد بی اثر کرد.
ترامپ به همان اندازه که طرفداران آتشین مزاج دارد، دشمنان خونی هم دارد. یک دو قطبیِ متصلب!
این دو قطبی نه تنها در حوزهٔ داخلی که در عرصهٔ بین المللی هم حاکم است. همانقدر که کشورهایی ممکن است از آمدن مجددش استقبال کنند،کشورهای زیادی دچار دلشوره های عجیبی خواهند شد.
ترامپ معتقد است که در دور قبلی بازنده نبوده و شکست بر وی تحمیل شد. در این مدت به شدت تحقیر شد و آنچه بر او سنگینی می کند انتقام از تحقیرکنندگان است.
او تلافی را امری عادی تلقی می کند و بدون تردید در صورت پیروزی هیچ شکی در اجرای انتقام ندارد. چه بسا کسانی که مجازات می شوند فراتر از گناه شان تنبیه شوند.
ترامپ در کتابش «بزرگ فکر کن؛ موفقیت در کار و زندگی به روش دونالد ترامپ» فصلی را به مفهوم «انتقام»اختصاص داد. وی به صراحت نوشت: «شعار من این است: همیشه تلافی کنید و انتقام بگیرید».
این حجم از نفرت به همان میزان که دوست دارانش را تهییج می کند، رقیبانش را مصمم و متحد و کار را بر او سخت خواهد کرد.
ترامپ در زمان ریاست جمهوریش نشان داد که به شدت مستعد دیکتاتوری هست و بی توجهی او نسبت به فرامین قانونی و نهادهای داخلی و بین المللی گواه این گزاره هست.
او بی توجه به تلاش های جمعی و تجارب ارزندهٔ فرادولتی در بنا کردن نهادهای بین المللی،از ذهنی آنارشیسم گونه برخوردار است و در حوزهٔ روابط بینالملل جز به فرمول قدرت/منافع به چیز دیگری نمی اندیشد.
از این رو تردید نداشته باشید که دستگاههای سیاست خارجی قریب به اتفاق کشورهای دنیا با آگاهی نسبت به مؤلفه های روان شناختی و کیش شخصیت ترامپ خود را برای پیروزی احتمالی او آمده می کنند.
سبک شمردن قبولیِ احتمالی ِ او و عدم آمادگی ذهنی برای چگونگی مواجهه با چرثومهٔ ترامپ می تواند عواقب وخیمی حداقل در حوزهٔ اقتصادی به همراه داشته باشد.
🆔@mousavi2025
ادعای روزنامه واشنگتن تایمز:
«ایران ممکن است در حال حاضر ۵ بمب هسته ای داشته باشد و تا ماه می به ۱۲ بمب دست یابد.»
روند هسته ای شدن کشورها از نوع غیرصلح آمیز بودنش همیشه در ورطه ای از سری ترین برنامه ها شکل گرفته است. حتی زمانی که متفقین یک دل و یک جان مقابل دول محور قرار گرفته بودند،خبر آزمایش موفقیت آمیز بمب اتمی استالین را غافلگیر کرد.
رئیس جمهور آمریکا آرام در گوش استالین خبر را زمزمه کرد. در ظاهر قصدش برتری در جنگ بود اما هدف اصلیش فهماندن چیز دیگری بود؛ هژمونی آمریکا در پساجنگ با انحصار سلاح ویرانگر بمب اتم!
البته زمان زیادی نگذشت که جاسوسان روسی فرمول بمب را دستبرد زدند و آنها نیز در جرگه ی اتمی ها قرار گرفتند.
دیری نگذشت که صاحبان فناوری هسته ای زیادتر شدند و بریتانیا،فرانسه و چین هم وارد باشگاه شدند.
مانند الان آمریکا نتوانست از هسته ای شدن سایر قدرتهای بزرگ جلوگیری کند.با پذیرفتن شکافت انحصار هسته ای برای ممانعت از گسترش بیشتر قدرتهای اتمی آژانس بین انرژی اتمی خلق شد.
عصارهٔ این سازمان این ایدهٔ مختصر بود؛ فقط ما صاحب این فناوری باشیم و دیگران نباید وارد این بلوک بشوند.
با این وجود معدود کشورهای هند،پاکستان،کره شمالی و اسرائیل به این تکنولوژی دست یافتند.
اکنون این گمانه زنی روزنامهٔ متمایل به محافظه کاران با هدف اثرگذاری داخلی و خارجی مطرح شده و اینکه چقدر واقعیت دارد بحث دیگری است.
نویسنده حتی علل اینکه جمهوری اسلامی آنرا علنی نمی کند را هم بیان کرده است: افزودن تعداد دیگری برای مخفی کردن در جاهای مختلف و در امان ماندن از حملات احتمالی!
اگر چه به نظر می رسد این روزنامه با هدف زمینه سازی برای خوراک رقابت های انتخاباتی و فشار نهادهای بین المللی بر جمهوری اسلامی در جهت انعطاف در سیاست های منطقهای و بحران اوکراین این ادعا را مطرح کرده است اما کاش قرین واقعیت بود تا دیگر کشورها با این واقعیت کنار می آمدند[مثل آنچه در مورد هند و پاکستان اتفاق افتاد] و شمعِ وجودِ یک ابر بحران خاموش می شد.
*🆔***@mousavi2025
شبحِ جنگ
مشخصاً بعد از عملیات طوفان الاقصی گمانه زنی های زیادی پیرامون امکان درگیری مستقیم میان آمریکا و جمهوری اسلامی مطرح شد. به فراخور پیشروی تنش ها این امکان که خواسته یا ناخواسته ابعاد منازعه گسترده تر شود،کم و زیاد می شد.
آخرین اتفاقی که هنوز پیامد آن کاملاً هویدا نشده مربوط به حمله به پایگاه آمریکا در مرز اردن و سوریه است. جمهوری اسلامی مانند موارد قبلی رسماً از عاملیت این حمله تبری جسته و بایدن نیز اگر چه حمله را از جانب گروههای همسو با جمهوری اسلامی دانسته اما دیگر اعضای کابینه تفاوت ماهوی میان این همسویی و حتی تأمین تجهیزات این گروهها با حملهٔ مستقیم قائل شدند.
این مسئله بیانگر ارداهٔ طرفین برای گریز از درگیری و گسترش جوانب آشوب ها در منطقه می باشد. به عبارتی هیچ کدام آمادگی یا علاقه ای به بسط ناآرامی ها و دخیل شدن در آن ندارند. و حتی به خوبی واقف هستند که طرف های ثالثی وجود دارند که به شدت از جنگ میان آنها استقبال می کنند.
پس علیرغم تحریک و آرزوی دیگران، منافع منطقه ای و بین المللی آمریکا از یکسو و دغدغههای اقتصادی و همچنین سیاست های بازدارندگی جمهوری اسلامی از سوی دیگری امکان درگیری مستقیم را عملاً منتفی کرده است.
هر چند این به این معنی نیست که آمریکا کشته شدن نیروهایش را بدون پاسخ خواهد گذاشت. آنها به صورت نقطه ای،محدود و احتمالا کیفی به این حمله جواب خواهند داد. و مطابق معمول اتفاقات گذشته این پاسخ خارج از مرزهای جمهوری اسلامی خواهد بود.
به نظر با توجه به موارد عدیده ای از جمله تنفس بیش از اندازه ی روسیه در بحران اوکراین، ضرورت ادامهٔ هماوردی با چین، چشم انداز تیرهٔ درگیری با گروههای غیردولتی و رقابت ریاست جمهوری پیش رو،آمریکا پایان مسالمت آمیز بحران را در جنگ اسرائیل با غزه از تونل مذاکرات و دیپلماسی می داند تا باز کردن یک جبههٔ جدید نامتقارن پیش بینی ناپذیر خارج از کنترل (جنگ با جمهوری اسلامی)!
جمهوری اسلامی هم بنا به ملاحظات عدیده ای به جد از درگیری پرهیز می کند که پیش پا افتاده ترین آنها پرواز دلار می باشد...
*🆔***@mousavi2025
🎲بنیادیترین نقصانِ سیاستِ خارجی ایران
✍محمود سریعالقلم
یکی از مفاهیمی که از اقتصاد و کارآفرینی به متونِ سیاستِ خارجی و روابطِ بینالملل وارد شده است، Hedging است. به جز چند کشور، اکثریتِ کشورهای جهان با فکر، مشورت، محاسبه، برنامه ریزی و آینده نگری، این مفهوم را به کار گرفتهاند. از امارات تا چین، از مکزیک تا هند، از قطر تا برزیل، از عمان تا اندونزی، عموماً مفهوم Hedging را کانونِ حکمرانی قرار دادهاند.
به عبارت دیگر: در این جهانِ چند قطبی اقتصاد و سیاست، همه درحال افزایش آلترناتیوها، گسترش فرصتها، ایجاد کثرت در منابع واردات و صادرات و سرمایه گذاری، تنوعِ منابعِ تامینِ اسلحه، کاهشِ ریسک و مخاطرات، تنوعِ استراتژیهای تامین منافع و امنیت ملی و وسیع تر کردن دوایرِ تحرک و اثرگذاری در روابط خارجی هستند.
عربستان هم زمان با آمریکا، روسیه و چین روابطِ تودرتو ایجاد کرده است. مکزیک، هم با آمریکا روابط استراتژیک برقرار کرده و هم با چین. ویتنام هم به صورت گسترده با چین مراوده دارد و هم با آمریکا و اتحادیه اروپا. هند، هم افزایش حضور سیاسی و اقتصادی در آسیا را دنبال میکند و هم در غرب اروپا و آمریکای شمالی. اندونزی با فکر و برنامه ریزی و اندیشۀ درازمدت، توازنی میان روابط غرب و شرق خود بنا کرده است.
اگر مقیاسِ کوچک و بزرگ را در نظر نگیریم، و به کیفیت و عمق توجه کنیم، موفق ترین کشور غیر غربی جهان در Hedging امارات متحده عربی است. نه دیپلماسی انرژی با مسکو را فراموش کرده، و نه خرید سهام قابل توجه از صنعت باطریسازی چین را، نه ابتیاع یک کارخانۀ تولید تسلیحاتی برزیلی را، نه سرمایهگذاری مالی در غرب اروپا را و نه Silicon Valley را. مانند آنها که وقتی در بورس سرمایه گذاری میکنند به صورت Portfolio investment عمل میکنند.
اگر دانشجویی در یکی از دانشگاههای مهمِ دولتی، لیسانس در مهندسی یا علوم انسانی بگیرد، یک سطح از توانایی، فرصت و Hedging را به دست آورده است. اگر در رزومۀ خود بنویسد: تسلط به زبانهای انگلیسی و چینی، سطح Hedging افزایش پیدا میکند. اگر در سه کنفرانس مهم بین المللی، مقاله ارائه کند، Hedging چند برابر میشود.
ریسک بیکاری را اینگونه کاهش میدهد و در پیدا کردن کار در short list قرار میگیرد و سپس میتواند انتخاب کند. با افزایش توانایی، دانش و مزیت، ریسک های زندگی خود را جنبۀ نزولی می بخشد. اگر در شغلی که انتخاب می کند رضایت نداشت، فرصتها برای او فراوان است. در این جهان متکثر و متنوع، چه فرد، چه بنگاه اقتصادی، چه نهادها و چه دولتها عموماً در حال کاهش ریسک، حفاظتِ از خود و افزایشِ فرصتها هستند.
معلوم نیست سیاست خارجی ایران در عرصههای اقتصادی و سیاسی، Hedging دارد یا خیر؟ کدام کالا، فرآورده و یا خدماتِ ایران، در اقتصادِ منطقهای یا بینالمللی، خاص و ممتاز است و مصرفکنندگان خارجی به آنها وابستهاند؟ زعفران اسپانیا، پتروشیمی عربستان، خاویار روسیه، نفت عراق، پستۀ آمریکا، فرش هند و گاز قطر به وفور یافت می شوند و سهم ایران از بازار جهانی را کاهش دادهاند.
در جهان امروز، شرکت ها و کشورها تلاش میکنند دیگران را در مزیتی که در اختیار دارند به خود وابسته کنند: کارگر ارزان در ویتنام، پیچیدهترین تشکیلات تولید تراشه در تایوان، سوبسید انرژی و اجاره در چین، مالیات بسیار پایین شرکتها در تکزاس، فضای کسب و کار مساعد در امارات نسبت به دیگر کشورهای عربی خلیج فارس، فرصت سرمایه گذاریهای فراوان در ترکیه، همکاری های فنآوری در کره جنوبی و ژاپن. عموماً همه در حال ایجاد آلترناتیو و بهره برداری از فرصتهای ممکن و افزایش Leverage و یا اهرم هستند.
اقتصادِ ایران تا کنون چنین استراتژی درازمدتی را با توجه به سرمایه ها و مزیتهای فراوان کشور ایجاد نکرده است. اقتصادِ ایران در کورانِ راهروهای تولید، سرمایهگذاری و فنآوری جهان نیست چون به نظر میرسد تلقی از مدیریت اقتصادی، عمدتاً تامین ارزاق عمومی است. جدول زیر معرفِ جهت گیری سرمایهگذاریها در دهۀ 2020 است.
پرسش کلیدی این است که ایران خود را در این شبکه بهم تنیدۀ جهانی چگونه تعریف میکند؟
فهم آمریکایی از جنگ غزه
💎استیون والت
🔹آیا جنگ اخیر غزه، پیامدهای گستردهای خواهد داشت؟ بهعنوان یک قاعده، من فکر میکنم که تحولات ژئوپلیتیکی نامطلوب معمولاً توسط انواع مختلفی از نیروهای متقابل، متعادل میشوند و رویدادها در بخش کوچکی از جهان، تأثیرات گستردهای در سایر مناطق ندارند.
🔹بحرانها و جنگها اتفاق میافتند، اما معمولاً میانهروها و عاقلترها غالب میشوند و پیامدهای بحران را محدود میکنند. اما همیشه اینطور نیست و جنگ کنونی غزه ممکن است یکی از این استثناها باشد.
🔹من فکر نمیکنم که ما در آستانه جنگ جهانی سوم باشیم. در واقع، حتی تبدیل شدن جنگ کنونی به یک درگیری منطقهای بزرگتر نیز چندان محتمل نیست.
🔹من این احتمال را بهطور کامل رد نمیکنم، اما تاکنون هیچیک از دولتها یا گروههای نزدیک به درگیری (حزبالله، ایران، روسیه، ترکیه و غیره)، مایل به دخالت مستقیم نیستند و مقامات آمریکایی نیز در تلاش هستند تا درگیری به سایر مناطق گسترش نیابد.
🔹از آنجایی که درگیریهای منطقهای، بزرگتر، پرهزینهتر و خطرناکتر خواهد بود، همه ما باید امیدوار باشیم که این تلاشها به نتیجه برسد. اما حتی اگر جنگ به غزه محدود شود و بهزودی به پایان برسد، پیامدهای قابل توجهی در سراسر جهان خواهد داشت.
🔹جنگ غزه، چوب لای چرخ تلاشهای آمریکا برای عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل گذاشته است (و تقریباً بهطور قطعی میتوان گفت، توقف پیشرفت این تلاشها یکی از اهداف حماس بود).
🔹البته این جنگ ممکن است نتواند بهصورت کامل مانع این توافق شود، زیرا پس از پایان جنگ همچنان انگیزههای اصلی طرفین برای توافق وجود خواهد داشت.
🔹جنگ غزه، با تلاشهای ایالات متحده برای صرف زمان و توجه کمتر به خاورمیانه و معطوف کردن توجه و تلاش بیشتر به شرق آسیا، تداخل خواهد کرد.
🆔@mousavi2025
روزنامه هم میهن
جنگ و اقتصاد آزاد
🖋موسی غنینژاد
🖇کارل فون کلاوزویتس متفکر نظامی اهل پروس سده نوزدهم میلادی سخن معروفی درباره جنگ دارد، به عقیده وی «جنگ ادامه سیاست است با وسایل دیگر». معنای این سخن توجیه یا تکریم جنگ نیست، بلکه ناظر بر واقعیتی عینی است که شاید بسیاری از اذعان به آن اکراه دارند. سیاست عرصه تولید و توزیع قدرت در جوامع انسانی است همچنانکه اقتصاد عرصه تولید و توزیع ثروت است.برای پی بردن به رابطه میان اقتصاد و سیاست باید به منطق حاکم بر سازوکارهای این دو عرصه توجه کرد.
🖇 دوگانگی حاکم بر منطق اقتصاد و سیاست در دنیای جدید نکته بسیار مهمی است که اغلب نادیده گرفته میشود. منطق حاکم بر اقتصاد آزاد، براساس یافتههای علم اقتصاد، منافع عمومی در سطح بینالمللی را در حذف موانع بر سر راه تجارت آزاد، از قبیل موانع تعرفهای و سیاستهای حمایتی، میداند؛ حال آنکه منطق سیاسی یا دقیقتر بگوییم منطق ناظر بر منافع سیاستمداران الزاما موافق این اصل نیست. اگر زمانی دونالد ترامپ جمهوریخواه با اهداف روشن پوپولیستی و برای محبوبالقلوب شدن نزد عوام با انتقاد از جهانی شدن اقتصاد، بازگشت به سیاستهای حمایتی و تعرفهای را توصیه میکرد، امروزه، سیاستمدار دموکراتی مانند جیک سالیوان در مقام مشاور امنیت ملی ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا همان سیاستها را تحت عنوان «راه سوم» پیشنهاد میکند و میگوید: «تعصب به بازار آزاد امنیت ملی کشور را تضعیف کرده است.»
🖇 اشاره او به مسائل ناشی از زنجیره تامین برخی کالاهای استراتژیک است که با برونسپاریهای ناظر بر منطق اقتصادی، گویا امنیت ملی ایالات متحده آمریکا را بهویژه در برابر جمهوری خلق چین آسیبپذیر کرده و به مخاطره انداخته است. «راه سوم» پیشنهادی سالیوان در حقیقت نوعی بازگشت به سیاستهای دوران جنگ سرد است که پس از فروپاشی اتحاد شوروی، با اولویت دادن به تجارت آزاد و روند جهانی شدن اقتصاد، کم و بیش کنار گذاشته شده بود. به نظر میرسد آنچه این مشاور کاخ سفید عامدانه مورد غفلت قرار میدهد این است که پایبندی به تجارت آزاد و گسترش جهانی شدن اقتصاد تا چه میزان به افزایش سطح رفاه عمومی در مقیاس جهانی کمک کرده و موجب عقبنشینی فقر اقتصادی شده است. این غفلت ناشی از سهو نیست، بلکه حکایت از اولویت متفاوت سیاستمداران دارد که به بهانه مسائل امنیتی، خواهان اختیارات و قدرت تصمیمگیری بیشتر برای خود هستند.
🖇 به لحاظ نظری و عملی، همچنانکه تجربه تاریخی نشان داده است، اقتصاد آزاد گرچه سطح رفاه عمومی را بالا میبرد، اما در عین حال اختیارات تصمیمگیری سیاسیون را به همان مقیاس محدودتر میکند. بنابراین دور از ذهن نیست که سیاسیون به هر بهانهای منتقد «تعصب به بازار آزاد» یا به اصطلاح «بنیادگرایی بازار» باشند. بنیادگرایی بازار اصطلاح تحقیرآمیزی است که ایدئولوژیزدگان سیاسی برای فرافکنی رویکرد ایدئولوژیک و غیرقابل دفاع خود به اصولگرایی علمی مدافعان اقتصاد آزاد نسبت میدهند. آنچه امنیت ملی را به مخاطره میاندازد پایبندی به اصول اقتصاد آزاد نیست، بلکه ابزاری کردن روابط اقتصادی توسط سیاستمدارانی است که بیش از آنکه نگران سطح رفاه مردمان باشند به فکر تحکیم قدرت و اختیارات خود هستند. سیاسیون برای تامین اهداف تنگنظرانه خود حاضر به راه انداختن جنگ هم هستند؛ چراکه به قول کلاوزویتس، «جنگ ادامه سیاست است به روشهای دیگر».
⛷مسیر توسعه ویتنام چگونه هموار شد؟
✍حسن توکلی (تحلیلگر اقتصاد)
داستان جنگ طولانی آمریکا با ویتنام با آن همه جنایتی که رخ داد و در نهایت با شکست ابرقدرت بزرگ به پایان رسید، یکی از درسآموزترین داستانهای تاریخ معاصر به حساب میآید اما مهمتر از آن، داستان آشتی دو کشور است که نشان میدهد دیپلماسی چه دست معجزهگری دارد.
ایرانیان زیادی هستند که وقتی با کالاهای ویتنامی از جمله کالاهای ورزشی مواجه میشوند، این پرسش در ذهنشان نقش میبندد که کشور فقیر ویتنام چگونه به جرگه کشورهای در حال توسعه پیوست؟
پاسخ به این پرسش را میتوانید در کتاب «هیچ چیز غیرممکن نیست» بیابید که «تد اوسیوس» سفیر سابق ایالاتمتحده در ویتنام نوشته و «علیرضا قاسمی» دانش آموخته روابط بینالملل، آن را به زبان فارسی ترجمه کرده است. نویسنده در این کتاب، صلح دو کشور را معجزه اقتصاد آسیا میداند و باور دارد اقتصاد که ویتنام میتواند در زنجیره رشد سریع اقتصاد دیجیتال آسیا، به بالاترین رشد و کمترین میزان تورم برسد.
در این کتاب 12 فصلی نشان داده میشود که دیپلماسی چگونه در تغییر نگاه شهروندان و سیاستمداران دو کشور نقش داشته و پیچیدگی و تضاد منافع بین گروههای سیاسی و باندهای قدرت را در تعامل با دو کشور حل و فصل کرده است. کتاب همچنین به خوبی توضیح میدهد که فرماندهان سابق جنگ و سناتورها از جمله جان مککین و جان کری، دو کهنهسرباز ویتنام چگونه اختلافهای خود را برای هدفی بزرگتر کنار گذاشتند تا دو کشور که سالها علیه هم جنگیدند، به صلح و آشتی برسند.
جنگ ویتنام را که از سال 1955 آغاز شد شاید بتوان یکی از طولانیترین و خونبارترین جنگهای تاریخ معاصر با هدف پیشگیری از توسعه کمونیسم قلمداد کرد. آمریکا در سال 1955 به ویتنام حمله کرد و جنگی خونین میان دو کشور آغاز شد. این جنگ تا سال ۱۹۷۵ ادامه یافت و هزاران انسان جان خود را از دست دادند. 32 سال پیش در چنین روزهایی آمریکا برای نخستینبار پس از پایان جنگ ویتنام، اولین دفتر دولتی را در هانوی تاسیس کرد. همزمان، دولت ویتنام برنامه جامع اصلاحات دیپلماسی و اقتصادی را پیش برد که در سال 1995 منجر به گشایش روابط دیپلماتیک و در سال 1999 به روابط تجاری دو کشور منتهی شد.
پس از آشتی ویتنام با آمریکا و خروج از وضعیت جنگی و استقرار کشور در مسیر ثبات، امنیت و آرامش؛ ویتنام بهتدریج شروع به بازسازی و تثبیت اقتصاد خویش کرد. در اواخر دهههای 1980 و 1990، ویتنام با گذر از اقتصاد متمرکز کمونیستی، اصلاحات اقتصادی موسوم به «دویموی» را اجرا کرد که منجر به باز شدن درهای اقتصاد به روی اقتصاد این کشور شد.
یکی دیگر از پایههای اصلاحات در ویتنام، بازنگری در سیاست خارجی بود. این کشور در دهه 1980 عادیسازی روابط خود با کشورهای دیگر را آغاز کرد. این اصلاحات در کنگره ششم حزب کمونیست ویتنام در سال ۱۹۸۶ به تصویب رسید. براساس تصمیم این کنگره، «وان لین» قدرت را در دست گرفت و به دبیرکلی حزب کمونیست ویتنام رسید. او زمینهساز تحولات اقتصادی و سیاسی در ویتنام شد.
برخلاف بسیاری از اعضای حزب، لین از اتکای هرچه بیشتر به مکانیسمهای بازار و کاربرد ساختارهای آن، بهویژه در حوزه صادرات، حمایت میکرد و بهشدت مخالف اتخاذ یک دستورالعمل انعطافناپذیر و ازپیشتعیینشده بود. همچنین او خواستار آزادی عمل هرچه بیشتر واحدهای اقتصاد محلی و به حداقل رساندن دخالتهای دولت مرکزی در تجارت روزانه محلی بود. براساس چنین نگرشهایی، برنامه اصلاحات اقتصادی آغاز شد و در این راستا، ویتنام همانند چین اصلاحات خود را با از میان بردن کشاورزی اشتراکی شروع کرد. همچنین تغییراتی در قوانین داده شد تا جذب سرمایههای خارجی توسط این کشور تسهیل شود. در این مقطع حزب کمونیست ویتنام اولویت خود را از تقویت نظامی به توسعه اقتصادی و دیپلماسی و در عین حال همزیستی مسالمتآمیز با چین، آسهآن و آمریکا تغییر داد.
در نهایت ویتنام در سایه اصلاحاتی که در پیش گرفت، از یک کشور منزوی وابسته به بلوک شوروی به کشوری که روابط دوجانبه و چندجانبه خود را گسترش داده، تغییر یافته و منافع اقتصادی زیادی از پیوستن به بازارهای جهانی دست آورده است.
🆔@mousavi2025
بمباران مکان هایی که در عرف بین المللی غیرنظامی محسوب شده و مطابق استانداردهای جهانی از حمله مصون هستند؛ جنایت جنگی و شرمندگی مضاعفی بر تارک بشریت محسوب می شوند.
اسرائیل احمقانه تصور می کند معضلی که بستری سیاسی دارد را با بمباران های کور و مشمئزکننده می تواند،فیصله دهد.
این گرهِ کور صرفاً راه حلی سیاسی دارد و آن هم تن دادن به پروژهٔ «دو دولتی» است.
تا همین جای کار، اسرائیل بازنده ی این تحرکات بوده و هر آنچه در قالب پروژه ی عادی سازی روابط با کشورهای عربی به زحمت صورت داده بود، دود شدند و به هوا رفتند.
اظهارات وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی هم اگر فراتر از بلوف و بازدارندگی دیپلماتیک باشد، تأمین کنندهی منافع ملی ایران نخواهد بود و بسط زیان بار درگیری و شاید آرزوی نتانیاهو برای رویارویی بیشتر جمهوری اسلامی و آمریکا باشد.
جان استوارت میل؛فیلسوف آزادی!
ما هم باید داشته باشیم
روابط جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی بعد از انقلاب فراز و فرودهای فراوانی داشت. منطق این فراز و نشیبها دارای آبشخورهای داخلی و خارجی بودند.
در ابعاد خارجی دو آیتم حضور بازیگران فرامنطقهای و الزامات توازن قدرت منطقهای موجب اصطکاک می شد و در بُعد داخلی رقابت جناح های قدرت سمت و سوی روابط را تحت تاثیر قرار می داد.[حمله به سفارت و کنسولگری عربستان در دولت روحانی]
با این وجود طرفین در تلاش بودند که ضمن حفظ توازن، از دست یازیدن به حرکات مخاطره آمیز اجتناب بورزند. بر همین اساس خصومت ها در فایل های رسانه ای و نیابتی دنبال می شد تا اخیرأ که با وساطت برخی از کشورهای منطقه،روابط شان از سر گرفته شد.
اگر چه هر دو کشور بنا به ملاحظاتی سعی میکنند تا مواظب باشند اقداماتی انجام ندهند که باعث آسیب به روابطِ شکنندهٔ از سر گرفته شده شود اما بدون تردید منطق قدرت و مؤلفههای واقعگرایی سیاسی همچنان آنها را در فاز رقابت نگاه خواهد داشت.
شاهد مثال آن پاسخ ولیعهد عربستان سعودی به سؤال خبرنگار در مورد امکان دستیابی جمهوری اسلامی به سلاح هسته ای می باشد.
"اگر آنها به بمب هستهای دست پیدا کنند، ما نیز به دلایل امنیتی و به خاطر موازنه قوا در خاورمیانه باید به آن دست پیدا کنیم. اما ما نمیخواهیم شاهد چنین چیزی باشیم".
همین امر باعث می شود تا عربستان بالقوه و در صورت ضرورت بالفعل خودش را مؤتلف هر بازیگری بداند که مخالف هسته ای شدن ایران است. روند عادی شدن روابط با اسرائیل تا اندازهی زیادی از همین زاویه دیده می شود.
🆔@mousavi2025
تعرفه تبلیغات:
@ava_tab
آدرس ما در پیام رسان روبیکا:
https://rubika.ir/khabar_fureii
آدرس ما در پیام رسان سروش:
https://splus.ir/khabar_furei
Last updated 1 week, 3 days ago
ارتباط با ما
@Tasnimcontact
تبلیغات در اینستاگرام
@NardebaneHonar
تبلیغات در تلگرام
@planagency
اینستاگرام
instagram.com/TasnimNews_Fa
توییتر
twitter.com/TasnimNews_Fa
پیامرسانهای داخلی
@TasnimNews
ورزشی
@TasnimSport
جهان تسنیم
@JahanTasnim
Last updated 13 hours ago
اخبار اعتراضات
برای پیام های مهم: @bashoma
Last updated 2 months, 2 weeks ago