#فوری

💥 چقدر تحولات شتاب به خود گرفتند...
ارتش ملی یمن به پشتوانه عربستان به حوثی‌ها حمله کرده و پیشروی‌ها ادامه دارد.

بخش دوم و آخر مناظره داغ مهدی نصیری و بیژن عبدالکریمی

جدال لفظی در مناظره ناتمام حاتم قادری و بیژن عبدالکریمی

🎈#سامان_محمدی_خیاره
در تماس تلفنی به خانواده‌اش گفته
جمهوری‌اسلامی تا چند ساعت دیگر
او را در زندان قزل‌حصار به قتل می‌رساند.

🎈این زندانی سیاسی
در حالی اعدام می‌شود که جلادان
پیشتر به خانواده‌اش گفته بودند
او با سپری‌کردن ۱۵ سال زندان
تا پیش از پایان سال جاری آزاد می‌شود.

کارشناسان نشان دادند که در صورت نصب رادار بر روی قله کوه هرمون، رادارهای اسرائیل تا عراق را پوشش خواهند داد.

دختری زیبا بود اسیر پدری عیاش، که درآمدش فروش شبانه دخترش بود!
دخترک روزی گریزان از منزل پدری نزد حاکم پناه گرفت و قصه خود بازگو کرد. حاکم دختر را نزد زاهد شهر امانت سپرد که در امان باشد اما جناب زاهد هم همان شب اول دختر را ......... .

نیمه شب دختر نیمه برهنه به جنگل گریخت و چهار پسر مست او را اطراف کلبه خود یافتند و پ...رسیدند با این وضع، این زمان، در این سرما، اینجا چه میکنی!!!؟

دختر از ترس حیوانات بیشه و جانش گفت که آری پدرم آن بود و زاهد از خیر حاکم چنان، بیپناه ماندم.
پسرها با کمی فکر و مکس و دیدن دختر نیمه برهنه او را گفتن تو برو در منزل ما بخواب ما نیز میآییم.
دختر ترسان از اینکه با این چهار پسر مست تا صبح چگونه بگذراند در کلبه خوابش برد.صبح که بیدار شد دید بر زیر و برش چهار پوستین برای حفظ سرما هست و چهار پسر بیرون کلبه از سرما مردند!
باز گشت و بر در دروازه شهر داد زد که:

از قضا روزی اگر حاکم این شهر شدم،
خون صد شیخ به یک مست فدا خواهم کرد،
وسط کعبه دو میخوانه بنا خواهم کرد،

تا نگویند مستان ز خدا بیخبرند!
زین سپس با دگران عشق و صفا خواهم کرد
همچو تو یکسره من ترک وفا خواهم کرد
زین سپس جای وفا چون تو جفا خواهم کرد
ترک سجاده و تسبیح و َردا خواهم کرد
گذر از کوی تو چون باد صبا خواهم کرد
هرگز این گوش من از تو سخن حق نشنید
مردمان گوش به افسانهَ زاهد ندهید
داده از پند به من پیر خرابات نوید
کز تو ای عهد شکن این دل دیوانه رمید
شِکوه زآیین بدت پیش خدا خواهم کرد
درس حکمت همه را خواندم و دیدم به عیان
بهر هر درد دوایی است دواها پنهان
نسخهَ درد من این بادهَ ناب است بدان
کز طبیبان جفا جوی نگرفتم درمان
زخم دل را ز میِ ناب دوا خواهم کرد
من که هم می خورم و دُردی آن پادشهم
بهتر آنست که اِمشب به همانجا بروم
سر خود بر در خُمخانهَ آن شاه نهم
آنقدر باده خورم تا زغم آزاد شوم
دست از دامن طناز رها خواهم کرد
خواهم از شیخ کشی شهره این شهر شوم
شیخ و ملاء و مُریدان همه را قهر شوم
بر مذاق همه شیخان دغل زهر شوم
گر که روزی زقضا حاکم این شهر شوم
خون صد شیخ به یک مست روا خواهم کرد
زکم و بیش و بسیار بگیرم از شیخ
وجه اندوخته و دینار بگیرم از شیخ
آنقدر جامه و دستار بگیرم از شیخ
باج میخانهَ اَمرار بگیرم از شیخ
وسط کعبه دو میخانه بنا خواهم کرد
وقف سازم دو سه میخانهَ با نام و نشان
وَندَر آنجا دو سه ساقی به مهروی عیان
تا نمایند همه را واقف ز اسرار جهان
گِرد هر چرخ به من مهلتی ای باده خواران
کف این میکده ها را زعبا خواهم کرد
هر که این نظم سرود خرٌم و دلشاد بُود
خانهَ ذوقی و گوینده اش آباد بُود
انتقادی نبود هر سخن آزاد بُود
تا قلم در کف من تیشهَ فرهاد بُود
تا ابد در دل این کوه صدا خواهم کرد
سروده ای از اشعار کارو دردریان ❤️

🥰🥰🥰 از همه جالب تر 27 هزار تن نیروی پاسدار و بسیج سپاه و فاطمیون هنوز در سوریه و زیر حملات بی امان اسرائیل هستند . گفته شده رژیم توانسته 4 هزار تن از آنها را برگرداند . امید است اسرائیل باقی مانده آنها را روانه دوزخ نماید .💪✌️👏🤲🤩👌

بیان آن مصیبتی که در آن روزهای اشغال ایران با ماندن دو هزار نیروی ارتش سرخ و تشکیلات جهنمی آن سه سازمان تجزیه طلب داخلی بیگانه پرست بر شاهنشاه که تا ته قضیه نیات و برنامه های شوروی را بدرستی می خواند ، گذشت از توان قلم خارج است اما از آنجا که یک نیروی مرموز نامریی همیشه نگهدارنده این سرزمین بوده در این سو نیز امکاناتی فراهم بود که چندان به چشم نمی آمد، نخست اراده مقاومت خلل ناپذیر شاه که متأثر از یک نیروی معنوی یا فر ایزدی می بود دوم تجلی بهترین سیاست ها و در واقع سیاست نوابغ دنیا در وجود اشخاص میهن پرستی چون حسین علا، سیدحسن تقی زاده و بعد تدابیر درخشان احمد قوام (قوام السلطنه) نخست وزیر در کنار استحکام میهن پرستی تیمساران بنام، رزم آرا و ارفع و غریزه میهن پرستی مردمان کُرد و آذری در مخالفت با گروه های تجزیه طلب منطقه ای در داخل و در خارج از ایران، پتانسیل وحشت اتمی شوروی از ایالات متحده آمریکا که با قاطعیت تمام دو بمب اتمی را در ژاپن بکار برده و جنگ در جبهه شرقی را خاتمه داده بود درست در زمانی که هنوز اتحاد شوروی به قدرت اتمی تبدیل نشده هشدار روشن هاری ترومن رئیس جمهور ایالات متحده به شوروی برای خارج کردن نیروهای ارتش سرخ همه دست بدست هم داده و شوروی را ناگزیر از بازگرداندن ارتش سرخ به کشورش کرد بلافاصله و حتی پیش از گسیل ارتش ایران به آذربایجان، پیشه وری و همپالکی های بی بته و بی ریشه اش فرار را بر قرار ترجیح داده و گریختند و در مهاباد قاضی محمد در میدان مرکزی شهر با اقدام مقامات محلی و مردم به دار آویخته شد.
نتیجه گیری مهم و حیاتی:
آنچه از کلیات این نوشتار برای امروز ایران مهم است آگاهی از توطئه های بیگانه در دو حکومت فاشیست ترکیه عثمانی زیر رهبری رجب ناپاک اردوغان و جمهوری آذربایجان به ریاست الهام علیف است که با تمام توان در پی فتنه گری و ایجاد نهضت های شوم پانترکی و جدا کردن آذربایجان در فردای سرنگونی جمهوری اسلامی هستند. آنها حتی از دو سال پیش برای محاصره ایران از جنوب غربی تا شمال شرقی ایران با کشورهای جعلی استعمار ساخته پاکستان و امارات متحده عربی مانور مشترک بر علیه ایران انجام دادند! شکی نیست که این موجودات شبه انسانی در صورت احساس قدرت خود و فقدان یک ارتش مجهز و مقتدر در ایران در هنگام سرنگونی اهریمن اسلامی فعلی، از شمال و جنوب در پی تصاحب آذربایجان و جزیره های سه گانه خلیج فارس بر آیند .

حتی شش سال پیش از پیروزی انقلاب بلشویکی ۱۹۱۷ سوسیالیستی اکتبر در روسیه، حزب "مساوات" آذربایجان ظاهراً توسط چند تن آذری در سال ۱۹۱۱ تأسیس شده بود. پشت این حزبِ همیشه توطئه گر، ترکیه عثمانی قرار داشت که بنوبه خود زیر استیلای فراماسونری جهانی به مرکزیت لندن فعالیت می کرد. این حزب در ظاهر با نام و هدف ایدئولوژی مساوات دموکراتیک مسلمانان (بعدها در کنار گروهک اخوان المسلمین که آنهم شاخه خاورمیانه ای فراماسونری جهانی است) برای تحریک مسلمان ها و در پشت پرده هماهنگی عملیات منافع منطقه ای بریتانیای کبیر تلاش می کرد. به قدرت رسیدن کمونیست ها در روسیه که منافع لندن را به خطر می انداخت و موجب لشکرکشی غربیها به رهبری انگلیس در جنگ با بلشویکها برای پشتیبانی از باقی مانده ارتش تزاری موسوم به نیروهای سفید به فرماندهی ژنرال کولچک و بروز جنگ های داخلی چهارساله در روسیه شده بود و از هم گسیختگی اوضاع برای بلشویک ها ، ریشه حزب را در باکو مستحکم کرد به نحوی که حتی با پیروزی کامل کمونیست ها بر غربیها و نیروهای سفید تزاری با پایان جنگ های داخلی در ۱۹۲۳ و بدنبال آن مبارزه بی امان دستگاه های اطلاعاتی شوروی از چکا تا اِن کا وی دی و ک گ ب ، حزب مساوات ریشه کن نشد بلکه در هر زمان خود را با وضع جدید سازگار کرد و حتی شاخه مهم فاشیست پان ترکی در حزب زیر نفوذ حیدر علیف رهبر سابق حزب کمونیست آذربایجان در دوره شوروی و رئیس جمهور بعدی آذربایجان پس از فروپاشی آن، که امروز رسالت او را پسرش الهام علیف رئیس جمهوری آذربایجان بر عهده دارد، همیشه بر محور دشمنی با ایران و داشتن چشم طمع به دو استان آذربایجان شرقی و غربی ایران قرار داشته که از طرف آنها به نام آذربایجان جنوبی خوانده می شود! ترکیه عثمانی چه در دوره رهبری کمال پاشا آتاتورک و چه دوره های بعدی تأمین کننده قدرت و نفوذ این حزب فتنه جو بوده و می باشد. در سال های بعد از جنگ جهانی دوم، نفوذ این حزب در کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوروی با برنامه توسعه طلبی ارضی استالین هماهنگ شد و طمع آنها را برای جدا کردن آذربایجان های ایران با ظاهر گسترش کمونیسم زیر اتوریته استالین که قهرمان جنگ دوم شده بود، برانگیخت و برای رسیدن به این نیت پلید، با توطئه حزب کمونیست منطقه ای آذربایجان ، شوروی فرقه دموکرات آذربایجان را برپا کرد و دو وطن فروش به نام های غلام یحیی و میرجعفر پیشه وری عهده دار اجرای نیات آن شدند. ظاهر کار برای فریب مردم این استانها، رسیدن به برابری و آزادی و خودمختاری از حکومت مشروطه پادشاهی ایران بود که در آن دوران مصادف با آغاز به کار محمدرضا پهلوی شاه جوان هم شده بود شاهی که در ۲۲ سالگی در ۲۵ شهریور سال ۱۳۲۰ و در اوج جنگ مسئولیت خطیر پادشاهی را در میان دو اشغالگر طماع بیگانه بدست خود گرفته و از تجربه و تدبیر یکی از نوابغ میهن یعنی محمدعلی فروغی بهره می برد. در سال های منتهی به پایان جنگ، در حالی که اتحاد شوروی بیش از ۲۰ کشور بزرگ و مهم را یا اشغال کرده یا حکومت های دست نشانده کمونیستی در آنجا برقرار کرده بود، برنامه های بزرگی نیز برای بلعیدن ایران و تسلط بر خلیج فارس داشت. استالین با زیرکی نه تنها هواداران و اعضای سه سازمان مسلح کمونیستی خطرناک در ایران (برای عطف توجه دوباره یادآور می شویم سه سازمان مسلح کمونیستی) ، حزب توده، فرقه دموکرات آذربایجان و جمهوری خودمختار مهاباد را در دست گرفته بود به نحوی که همه این افراد او را همچون خدا می پرستیدند، بلکه حتی تمام رهبران حزب توده از عبدالصمد کامبخش تا ایرج اسکندری فریفته این گرجی سرخ (ژوزف استالین) شده بودند که به اظهار وینستون چرچیل،، قهرمان مقتدر جنگ دوم جهانی بود! این فریبندگی لااقل تا ۵۵ سال آزگار ادامه داشت چنان که در سال ۱۳۷۴ بود که ایرج اسکندری (از گروه موسوم به ۵۳ نفر و نوه سلیمان میرزا اسکندری شاهزاده قاجاری مؤسس حزب اعتدالیون یا همان حزب سوسیالیست ایران) تازه انگار متوجه شده و در کتابش به نام خاطرات ایرج اسکندری که در همان سال در جمهوری اسلامی به چاپ رسیده بود، نوشت : ما از اینکه می دانستیم شعار معروف لنین تشکیل حزب واحد طبقه کارگر (حزب توده ایران) هست ولی شوروی بیشتر از حزب توده از فرقه دموکرات آذربایجان حمایت می کند و آنقدر توان و دسترسی نداشتیم که دلیل منطقی این موازی کاری و دوگانگی در رفتار آنها را از بالاترین مرجع قدرت در شوروی یعنی پولیت برو یا دفتر سیاسی حزب کمونیست اتحاد شوروی که هیچ، حتی از کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی جویا شویم، بناچار خود را با توجیهات ابلهانه مقامات درجه دوم حزب کمونیست آذربایجان شوروی دلخوش می کردیم! (بیش از نیم قرن حماقت محض از سوی کسانی که خود را نخبه و پیشاهنگ طبقه کارگر ایران قلمداد می کردند !) ادامه در ستون دنباله 👇