✨ تبلیغات پر بازده [ @tabligat_YaSiNoli ]
- منمو هدفونم فقط میخوام چِت کنم 🎧
فرشتــهی موسیقی💙"
- موسیقی تَپیت و نتها در رگ ها جریان یافتند و من زنده ماندم . .
#تبلیغات با بهترین #بازدهی : [ @AMEOOaW ]
•• 🎧🖤📀🔐••
╰) ایران موزیک♪ (╯
"ما بهتریـنها را براے شما بـہ اشتراڪ میـگذاریـم✘"
تبلیغات و ثبت موزیک :
@AdIranMusic94
https://t.me/joinchat/AAAAAEJUQdS1VAUvjUXyPA
Telegram
•نقطہ مقابل°
به نام خدا آدمک هر کجا می نگرم باز تورا می بینم سوی پرچین،پشت پرده به درون دل خود آتشی ساخته ای تا بسوزد بدنم و بسویت هر دَم همچو پروا امیدوارم خوشتون بیاد نویسنده: @parimahasadi***💁🏻*** ادمین،وجهت تبلیغات: @Saraw\_ye***🙋🏻***
یه پاک در اورد با دیتای کوچیکش بهم داد
-دوووست دارم
بعد چشاشو بست
+پریماههه خانومیییی جشاتو باززز کنننن منووو نگاهه کن غلطط کردممم گوه خوردممم پاشوووو تورووو به علیی پاشوو
الان من باید به جای تو باشم چرا این کارو کردی پاشو پاشووو تورووو خدا پریماه چشاتووو بازز کن غلط کردم اورژانس امد پریماه برد
حالم خیلی بد بود عشق من به خاطر من...
لعنتی یعنی ماشین به جسم ظریف پریماه خورده
من چقدر احمقممم که نذاشتم از خودش دفاع کنه
رسیدیم بیمارستان
۵ساعت گذشت پریماه هنوز تو اتاق عمل
بود یاد پاکت افتادم بازش کردم
سلام
خوبی؟
من داغونم سورن میدونم از دستم ناراحتی اما باور کن اون روز رادین دس مو کشید که افتادم رو پاهاش دوستم عکس انداخت و بقیه اون همه فوتوشاپ بود
سورن ای کاش کمی بهم اعتماد داشتی یا یا حداقل بهم حق دفاع میدادی اما خوب
این نامه رو نوشتم دوست داشتم خودم بهت بدم چون بد این نامه میریم زیر خاک خوب میدونی تو هم جای مامانم بودی خواهرم داداشم بابام عشقم همسرم دوست جای همه اینا دیگ
میدونی خوب من نمیتونم ببینم تو با یکی دیگ...
اصلا وللش
شاید وقتی داری این نامه رو میخونی من زیر خروار ها خاکم
کاش بهم فرصت میدادی اما خوب..
دوست دارم سورنم
چاکرخاتم پریماه
اشکام روی گونه هام میریخت
تو پاکتو نگاه کردم عکسای دونفرمون
با حلقه ای که بهش دادم حتی اون دستمالی که روز اول بهش دادم
لعنتی
دکتر از اتاق عمل امد بیرون
+چی شد دکتر
-اوه متاسفم اقا ایشون رفتن تو کما
پاهام سست شد چی گفت
چشام سیاهی رفت
۱۰ماه بعد
+خانومی پاشو دیگ ۱۰ماه ۱هفته۱۵ساعته خواب پاشو تبل پاشو اذیتم نکن به خدا اتقدر گریه کردم کمرم خم شده اخه دلت میاد پاشو پاشو باهام بریم بیرون کاکو بخرم واست بریم لباس عروس بخریم
دکتر:اقای راد بهوش امدن ایشون امکان پذیرنیست ایشون مثل یه مریض مرگ مغزین و هیچ وقت بهوش نمیان بهتر ازش خدافظی کنین
دکتر رفت
دست خودم نبود زدم زیر گریه
منی که نمیدونستم گریه چجوری حالا
+ببین پاشوو من از دیدنت محروم نکن
پاشووووووووو
پرستار امد منو برد بیرون سروم به دستم وصل کرد
پرستار:اقا همسرتون بهوش امد معجزه
با شنیدن این حرف خدارو هزار بار شکر کردمو رفتم پیش پریماه
+سلام
-سورن
+جان دلم
-منو بخشیدی باور کردی؟
+تو باید منو ببخشی عزیزم
پریماه زد زیر گریه اون روز خیلی خوشحال بودیم قرار بود فردا مرخص بشه
×پریماه×
باورم نمیشه ۱۰ماه مرده بودم اما صداهای سورن تو گوشمه که هروز باهام حرف میزد اما خوب نمیتونستم دستمو تکون بدم
یا کاری کنم
خیلی خوشحالم سورن منو بخشید
سورن رفت کارای مرخصی انجام بده
هوف میترسم حالم اصلا خوب نیست
صدای در بود گفتم سورنه اما در کمال تعجب پارمیدا بود
پارمیدا:سلام
+سرم
پارمیدا:اجازه هست
+اهوم
پارمیدا زد زیر گریه
پارمیدا:دلمممم برات به ذره شدهها بودممم نمیدونییییی چی کشیدممم تلفنت خاموش بودم امدم ایران پیدات نکردم
باورم نمیشد پارمیدا این کارا
پارمیدا:خوبی
+اره
پارمیدا:میشه باهام حرف بزنی به خدا من خیلی دنبالت گشتم
دلم طاقت نیودو بغلش کردمو کلی عر زدیم
و حرف فهمیدم یه پسر ۵ساله داره
و زندگی خوبی داره یورن امد تو یلام اینا کرد
دولا شد پیشونیمو بوس کرد
-خوبی خانومم
حالا منو میگی بی جنبه نیشم باز شد اره
پارمیدا:من برم که ماهان خونه رو الان خراب میکنه فقط پریماه فردا میام دنبالت بیا خونه ما بعد چند وقت پیشم بمونین بعد برین ایران
+باوشه
+سورن
-جانم
+۱۰ماه اینجاییی چطوری مرخصی گرفتی اصلا چی شد
+چیه حسودیت میشه
نازی:وای سپهر سرمممم رفت بسه
سپهر:چشم خانومم
رسیدیم
منو نازی همو بغل کردیم نازی گریه میکرد
نازی:عنتر اصلا بدون تو نمیشه
+مرسی محبت
رفتیم با سورن سوار هواپیما شدیم
+سورن من میترسم
-خانوم من که انقدر ترسو نبود یادته من کتک زدی
+حالا تو هی اینو بگو
خندید ازاون خندها که دل لامصبومو جر میده
+سورن اینجوری نخند
-چی؟
+اینجوری میخندلی دلم میخواد بیام درسته قوررتت بدم
یهو یه قهقه بلتد زد
-دیونه دنیا بر عکس شدهاا
+حالا شده یا نه شده به من چه گفتم حواست باشه
بلخره رسیدیم میترسیدم خیلی
با سورن رفتیم یه ذره استراحت کردم بعد رفتیم پیش مامانم یه شلوار پاچه گشاد زرد با ی گفش پاشنه بلند یه مانتوی گشاد مشگی روسری زرد مشکیمم پوشیدم
مامانم تا منو دید سری امد پیشمو بغلم کرد
مامان:وای دلم برات تنگ شده بود
+ععع واقعا چه خوب
مامان با سورن خیلی بد رفتار کرد
مامان:پریماه جون تو میدونی چقدر دوستت دارم
+اره میدونم میدونم وقتی۱۵سالم بود ولم کردی ب خواهرم رفتی اره میدونم میدونم
مامان:من همیشه پیگیرت بودم عزیزم
حتی به رادینم گفتی اینجایی
+چییی چییییی کارررر کردییییی هااان مگ نمیبینی من شوهر دارم
مامان:اما من موافق نیستم تو و رادین باید باهام باشین
+مامان کم چرتو پرت بگو سورن پاشو بریم
سورن:اما
+عزیزم اما داره؟میبینی چجوری داره رفتار میکنه؟هه نمیدونه تو منو بزور اوردی و من هیچ علاقه به دیدنش ندارم
سورن به حرف پاشد رفتیم
دوروز میشد که در خونه رو زدن درو باز کردم لعنتیییی رادیننن بوددد
زبونم بند امده بود
لبخندی زد:سلام عشقم
+چی کار داری؟
رادین:امدم عشقمو ببینم
+خفشوو
رادین امد تو
رادین:یادت رفته منو تو عاشق همیم پریماه من عاشقتم
+خفشو من شوهر دارم
رادین:میدونم اما میره پریماه میره من خیلی دنبالت گشتم من واقعا عاشقتم هروز تو اون خونه لعنتی با یاد تو سر کردم من واقعا بدونه تو نمیتونم درک کن لعنتی تو منو وابسته خودت کردی غلط کردم باباته همه اون مغرور بازیام من عاشقتم خوشبخت ترینت میکنم
+اوسکل نمیفهمی؟من شوهر دارم اون هیجا نمیره
رفتم درو باز کردم
+خوش امدی
رادین:مال من میشی اون دوست نداره میره ببین
+خفه برو بیرون عوضی من مال سورنم فقط
پوزخندی زد سورن به زودی ترکت میکنه
بعد رفت
چند روز بعد از این موضوع گذشت
که سورن بهم زنگ زد
+جانم
-سری بیا اینجایی که میگم ....
بعد قطع کرد تعجب کردم
تاکسی گرفتمو رفتم
تعجیب کردم رادین اونجا بود
دست سورنم یه چیزایی بود
چهره ای عصبانی سورن باعث ترسم شد
امد بغلم
سورن:توف توروی اون هرزت بره عوضی
مات حرفش موندم چی گفت این؟
بعد یه چیزی پرت کرد رو صورتم عکسای مت رادین بغلش بودم شمال لعنتی
+سورنننن بزار توضیح بدم برات زود قضاوتتت نکن
سورن:خفشو
بد رفت بیرون با حالت زار رفتم دونبال سورن سری
نشستم کف زمین زارر زدم
غرورمو شکوند بهم گفت هرزه نذاشت حرف بزنممم خدایاااا چرا با من این کارو کردددد رادیننننن عوضی رادینن امد کنار نشست
-دیدی بهت گفتممم اگ یه ذره بهت اعتماد داشت ابن کارو نمیکرد
+خفشوووو لعنتیییییییییی عشقمممممممووو گرفتی ازم بزور بلند شدم شروع کردم
قدم زدن
اون روز یکی از بدترین روزای عمرم بود درسته یادمه
گریه میکردم به حال روزم از اولم تنها بودم چرا سورن رفتت
چرا بهم اعتماد نداشت سوختم داغ شدم
تلفنم زنگ خورد نازی بود چی بهش میگفتم؟
جواب ندادم
۳روز گذشت سورن نذاشت باهاش حرف بزنم
امروز تصمیم خودمو گرفتم رفتم دم هتل داشت میرفت اونور خیابون صداش کردم سورن برگشت سمتم خدایا چقدر دلم براش تنگ شده بود
صدای ماشین امد دیدم با سرعت داره میاد سمت سورن خدا جونم کمک کن با تموم قدرت توی وجودم سورن هل دادم
×سورن×
حالم بد بود اون عکسا داغونم کرده بود دوست نداشتم پریماه توضیح بده نمیدنم چرا
حاضر شدم برم قدم بزنم که صدای پریماه شنیدم که صدام کرد محو صداش شدم که با سرعت دوید سمت منو هلم داد صدای بدی ایجاد شد
پریماه کف خیابون با کلی خون مات موندم که صدای بی جونشو شنیدم با سرعت رفتم پیشش
با صدا بی جون گفت:خ خ یلی ن امردی نزاشتی توضیح بدم
+هیسس تو رو به علی قسم چیزی نگو
+ م م م من عاشقم یادت با باشه
-هیجیییی نگو لعنتی
خه میدونی به من میگ چیه به این میگ جانممم به این نیم وجبی
✨ تبلیغات پر بازده [ @tabligat_YaSiNoli ]
- منمو هدفونم فقط میخوام چِت کنم 🎧
فرشتــهی موسیقی💙"
- موسیقی تَپیت و نتها در رگ ها جریان یافتند و من زنده ماندم . .
#تبلیغات با بهترین #بازدهی : [ @AMEOOaW ]
•• 🎧🖤📀🔐••
╰) ایران موزیک♪ (╯
"ما بهتریـنها را براے شما بـہ اشتراڪ میـگذاریـم✘"
تبلیغات و ثبت موزیک :
@AdIranMusic94