بمون چایی دم کردم ☕️
تعرفه تبلیغات: @radiosmoking
Last updated 2 years, 7 months ago
Канал находится в топе жца на 6 месте?
?Предложка @opmanicure_bot ??
По всем вопросам @docu_lui (оплата)
Менеджер: @Maksim_rek0 @aleksander_manager
Last updated 2 months, 1 week ago
﷽
[موضوع داشتن یک دوربین بزرگ نیست بلکه باید بینش بزرگی داشت??]
Last updated 2 years, 4 months ago
?૰ ࣶ
یه نامهی دیگه از طرف میحا?
جزئیاتش زیادی قشنگن و خب حسودیم میشه به اون کسی که یه نامه تهکوک داره?
بوسه میزنم به دستهات دختر زیبا❤️
یک نامهی دیگر/ تهکوک
این اولین نامه از دورهی فروردینماه بود که ساختم، دونهدونه ستارههاشو با عشق چسبوندم، برای یک آدم خاص.
#نامهها
Look, you had a beautiful friendship.
Maybe more than a friendship.
You're too smart not to know how rare.
How special what you two had was.
I remember evrything...
https://t.me/c/1303297415/124288
بچههایی که فیکشنهای من رو میخوندن، این هم از اولین فیکشن من توی چنل ویکوکپلنت. تیزرش آپ شده.
اگه دوست دارید حمایت کنید فندقها❤️
دیدن نامههای میحاء، من رو یاد خودم میندازه. خیلی سال پیش کارت پستال درست میکردم و برای کسایی که عاشق بودن پست میکردم. دلم تنگ شده برای این کار. شاید یه روز دوباره انجامش دادم.?❤️
میحاء نامههات شگفتانگیزن.
هربار که نِگاهت میکنم، جملهای آشنا، به ذهنم خطور میکند. در اين سرزمين، چيزی هست كه ارزش زندگی كردن دارد. چیزی شبیه تو...!
-اون فقط یه نقاشیِ کوک! چرا انقدر بزرگش میکنی؟
به قلمی که بین انگشتهای کشیدهاش جا خوش کرده بود خیره شد و دست نگه داشت. برای لحظهای به خطوط کشیده شده روی کاغذ نگاه کرد و بدون اینکه جواب دوستش رو بده، شروع کرد به سایه زدن.
جونگکوک عاشق نقاشی بود، مخصوصا نقاشی مردی که رویای هرشبش شده بود.
نمیدونست کیه، نمیدونست کجاست، یا اصلا وجود خارجی داره یا نه. فقط هرشب بهخوابش سرک میکشید و با لبخندهای زیبایی که صورت بینقصش رو تزئین میکردن، دل جونگکوک رو میبرد.
تارموهای افتاده روی پیشونیاش رو با ظرافت و دقتی وسواسگونه میکشید و گاهی لبخند روی لبهای خودش نقش میبست. جیمین که با چشمهایی گرد شده به دوستش نگاه میکرد، ضربهای به پیشونیاش کوبید و روی تخت وِلو شد.
- رسما رد دادی بچه!
جونگکوک بیتفاوت به حرفهای دوستش، به نقاشیاش ادامه داد؛ انگار توی این دنیا حضور نداشت. جایی، حوالیِ رویای هرشبش گم شده بود. جایی حوالیِ خطوط لبخند لبهای مردی غریبه. بین کهکشون چشمهاش سرگردون بود و عطرِ بینظیر شبگونِ موهاش رو نفس میکشید.
- شاید فقط یه نقاشی نباشه، شاید داره یه گوشه از این کرهی خاکی نفس میکشه و من در حسرت لبخندش ازش دورم. شاید...
دست از کشیدن برداشت. تراشههایی که از مداد روی کاغذ بهجا مونده بود رو تکوند اون رو بالا آورد. مقابل چشمهاش گرفت و نگاهش رو به عمق اون زیبایی دوخت. جونگکوک مطمئن بود مرد رویاهاش یهجایی از این دنیاست. داره نفس میکشه، روزمرگیهای خودش رو داره و دل به زندگی سپرده؛ اما ایکاش، میتونست برای یکبار هم شده، عطرِ نفسهاش رو نفس بکشه و چشمهای خندونش، توی قاب نگاهش ثبت بشه.
????????? ✶
رشد از جایی شروع میشه که خودت رو قربانی رنجهات نمیدونی بلکه میگی: رنج و درد وجود داره، من یا باید راه حلی پیدا کنم و اگه راه حلی وجود نداره به پذیرش برسم و رهاش کنم...
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
✨ @Saudade_1995
بمون چایی دم کردم ☕️
تعرفه تبلیغات: @radiosmoking
Last updated 2 years, 7 months ago
Канал находится в топе жца на 6 месте?
?Предложка @opmanicure_bot ??
По всем вопросам @docu_lui (оплата)
Менеджер: @Maksim_rek0 @aleksander_manager
Last updated 2 months, 1 week ago
﷽
[موضوع داشتن یک دوربین بزرگ نیست بلکه باید بینش بزرگی داشت??]
Last updated 2 years, 4 months ago