القناة الرسمية والموثقة لـ أخبار وزارة التربية العراقية.
أخبار حصرية كل مايخص وزارة التربية العراقية.
تابع جديدنا لمشاهدة احدث الاخبار.
سيتم نقل احدث الاخبار العاجلة.
رابط مشاركة القناة :
https://t.me/DX_75
Last updated 1 year, 8 months ago
Last updated 2 months, 2 weeks ago
الان داشتم ترجمهای را بازبینی میکردم که به این حدیث رسیدم: «شخص همچنان و به استمرار دست [نیاز و گدایی] به سمت مردم دراز میکند تا اینکه روز قیامت در حالی حاضر میشود که در چهرهاش تکهای گوشت نیست» (بخاری و مسلم).
و این باعث شد به یاد خاطرهای از مسجد میناب و دوران امامت سید عبدالله قتالی (رحمه الله) بیفتم که یکی از دوستان خیلی نزدیکم تعریف میکرد. میگفت روزی سید بعد از نماز داشت طبق معمول برای مردم حدیث میخواند و آن روز نوبت این حدیث بود. میگفت بعد از اینکه سید این حدیث را خواند ناگهانی یکی وسط جمع شروع کرد به گریه. دیدند پیرمرد فقیری است که گاه بعد از نماز جلوی در مسجد مینشست و از مردم درخواست کمک میکرد و مردم هم به او چیزی میدادند. پیرمرد با شنیدن حدیث غمگین شده بود و میخواست توبه کند. مردم هم به او دلداری میدادند...
من آن روز البته نبودم و این خاطره را از ایشان شنیدم ولی به حال آن پیرمرد غبطه خوردم که اینگونه در برابر سخن پیامبر صلی الله علیه وسلم تسلیم بوده که به جای بهانه آوردن و ناراحت شدن از اینکه چرا این حدیث را خواندهاید فورا خودش را مورد خطاب قرار داده و برای کاری که کرده پشیمان است. چه بسا او واقعا نیازمند بوده و بهانه هم داشته اما چنین متواضعانه در برابر «قال الله و قال رسول الله» سر تسلیم فرو آورده بود. هیچ تکبری کشندهتر از تکبر در برابر وحی نیست.
پس نویس: خطاب شرع برحسب مخاطب متفاوت است. این حدیث از عادت کردن به درخواست نهی کرده و آیات و احادیث دیگری هم به این امر کرده که ثروتمندان و اهل خیر به دنبال نیازمندان واقعی باشند تا نیازمندی مجبور به درخواست نشود. اینها یکدیگر را کامل میکنند و اگر دستهای از اوامر شرع ترک شود، اجرای دستهٔ دیگر هم دشوارتر میشود، هرچند باید در حد توان انجامش داد. با این حال اگر کسی به دلیل نیازش مجبور به درخواست شود گناهکار نیست.
فرض کن تصمیم گرفتهای که زبان عربی یا انگلیسی یا برنامهنویسی یاد بگیری. کلاس و مربی خوب هم پیدا کردی و پولش را هم دادی و سر کلاس حاضر شدی. منطقی این است که از همان اول با دقت و با تلاش در کلاسها حاضر شوی و همه چیز را به خوبی یادداشت کنی و حواست به معلم باشد و... به نظر اینطور است دیگر؟ خواستهای، برایش پول هم دادهای و خودت را مقید به یک برنامه کردهای. چه از این بالاتر؟ ولی واقعیت این است که بازیگوشی انسان از همان جلسهٔ نخست شروع میشود و معلم مجبور است برای کلاسی که خودت خواستهای و برایش هزینه کردهای هم قانون بگذارد، انگار موفق شدن من خواستهٔ اوست نه من! این بازیگوشی کمابیش هست و کمتر انسانی است که حتی برای هدف خودخواستهاش منظم باشد یا عهد نخست را در میانهٔ راه به شکل موقت فراموش نکند. همین فراموشیهای موقت است که معلم دلسوز را وادار به مداخله میکند وگرنه چه کسی است که موفقیت نخواهد؟ مشکل انسان با تلاش مداوم و فراموشیهای مقطعی است.
نیت قوی اول راه و عهد محکم نخست است که باعث میشود او رهایت نکند و هر بار تو این را سختگیری دیدی. لذتها، آرزوها و استراحتخواهیهای زیاده از حدت را کنترل کرد تا وسط راه خوابت نبرد و میوهای رسیدهٔ میانهٔ راه حواست را بیش از حد پرت نکند. همیشه روز نیست و راه نیز همیشه روشن نیست و تو هم برای رسیدن، وقت بینهایت نداری. کنار درخت لذت سیم خاردار بود تا وسوسه پیاده شدن از ماشین سراغت نیاید و اسیر ببر پنهان پشت درخت لذت نشوی.
آه از این که ناکامیها بیشتر ما را آگاه میکنند تا پیروزیها، آنقدر که اثر پیروزیهای پی در پی برای برخی از شکست هم بدتر است. و شکست، این شکستهای مبارک است که برای برخی حتی طعم لذت را از بین میبرد تا جای آن را حزم بگیرد. در پایان، روزی که من به هدفم از آن کلاس رسیدم هم برای تصمیم نخست شاد خواهم شد هم برای همهٔ لذتهای نبرده. ناکامیها، همان معلم جدی هستند که موبایل را از ما گرفت تا حواسمان به چیزی باشد که خودمان خواستهایم.
﴿وَمَثَلُهُمۡ فِی ٱلۡإِنجِیلِ كَزَرۡعٍ أَخۡرَجَ شَطۡـَٔهُۥ فَـَٔازَرَهُۥ فَٱسۡتَغۡلَظَ فَٱسۡتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِۦ یُعۡجِبُ ٱلزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ ٱلۡكُفَّارَۗ وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلَّذِینَ ءَامَنُوا۟ وَعَمِلُوا۟ ٱلصَّـٰلِحَـٰتِ مِنۡهُم مَّغۡفِرَةࣰ وَأَجۡرًا عَظِیمَۢا﴾ (سوره انعام/ آیه ٢٩)
«و توصیفشان در انجیل همچون گیاهی است كه جوانهاش را برمیآورد و آن را نیرو میبخشد تا محکم گردد و بر ساقههایش استوار بایستد؛ چنان كه موجب شگفتى كشاورزان شود؛ در نتیجه، (الله) با (تقویت و پیشرفتِ) مؤمنان، کافران را به خشم میآورد. الله به مؤمنان نیكوكار (صحابه و پیروانشان) وعدۀ آمرزش و پاداشى بزرگ داده است».
یکی از بارزترین صفات اهل سنت و جماعت که آنها را از سایر فرق مبتدعه متمایز میکند، تسلیم مطلقشان در مقابل قرآن و سنت و اجماع مسلمین هست. و همچنین اعتبار و اهمیت و توجه خاصی که به اقوال و آثار سلف صالح دارند.
اما کسانی که ارزشی برای آثار و نصوص شرعی قائل نیستند و با تأثیرپذیری از فلسفه و منطق و فرهنگ کُفار، اصول اعتقادیشان را بر پایه یکسری مقدمات عقلی بنا کرده اند، اینان به کُفر خیلی نزدیک اند. چرا که وقتی شما مبنا را یکسری برداشت های عقلی قرار دادی که پُر از خطا و تناقض است و بر اساس آن به محاکمه نصوص شرعی و تراث اسلام پرداختی قطعا در جاهای زیادی مجبور میشوی نصوص را تحریف کنی اگر امکان انکار و تکذیبش را نداشته باشی.
خیلی ها هستند که ابایی از انکار سنت ندارند. زورشان به احادیث و آثار سلف میرسد و مثل آب خوردن، حجیتشان را زیر سؤال میبرند.
برخی درجه ضلالت و بدعتشان پایین تر است و در مسائل اعتقادی احادیث آحاد را حجت نمیدانند.
برخی اصلا ارزشی برای اقوال سلف قائل نیستند تا جایی که جرأت و اعتماد به سقفشان به حدی رسیده بود که میگفتند: منهج سلف أسلم و أحوطه ولی منهج خلف أعلم و أحکمه. یعنی سلف چون زیاد با عقلیات و فلسفه و تُرهات متکلمین و فلاسفه میانه خوبی نداشته اند و وارد جدل و قیل و قال و مناقشات عقلی نشده اند اینان ظاهری بوده و حَشوی هستند و اهل حدثنا و أخبرنا هستند. محتاط و محافظه کارند و مبنایشان محکم کاری است.
اما خلف متکلم و شیفته فلسفه و منطق منهجشان عالمانه تر و دقیقتر است.
حال آنکه کسی که به نصوص سلف نگاهی بیاندازد و به حجت و استدلال و سخنانشان نگاهی بیاندازد و آن را با استدلال اهل کلام مقایسه کند متوجه خواهد شد که کلام سلف از سرچشمه وحی و نبوت تغذیه و سیرآب شده است. کما اینکه در مورد اقوال حسن بصری گفته اند: کلامش شبیه کلام انبیاء است.
اما اگر سری به متون و کتب و سخنان متکلمین بزنیم، با ابهام و پیچیدگی و سخنان معما گونه و راز آلودِ تو در تو و در هم تنیده و نامنظم روبه رو میشویم و خواهیم دید که نور وحی بر آن نتابیده و آن صفای نصوص شرعی را ندارد.
بر خلاف کلام سلف که هر جایی از اعتقاد و اخلاق و سلوک صحبت کرده اند، عجین شدن قرآن و سنت در تار و پودشان را میتوانی احساس کنی.
حتی در سلوک و اخلاق و عبادت هم کلام مخالفین سلف من جمله اهل تصوف و عرفان، پُر از اصطلاحات عجیب و غریب و من درآوردی و نا مأنوس و پیچیده است.
برای همین تمسک به آثار و نصوص و دوری از حاکم کردن و مقدم دانستن عقل و ذوق و سلایق شخصی همان راه سلف است که با آن امتیاز خیر القرون بودن را گرفته اند. و سر آخر ذکر این نکته هم لازم است که هیچ وقت نصوص شرعی صحیح و صریح با عقل و ذوق سلیم در تعارض نیست.
حق باید گفته و نشر بشه
چه از زبان من چه از زبان دیگری!
چه از کانال من چه از کانال دوست دیگری!
چه توسط محتوای شخصی خودم چه توسط نشر محتوای گروه دیگری با آیدی کانال آن!
حسادت و بخیلی و خودخواهی نباید کرد!
? ترجمه تحت اللفظی
?سوره بقره از آیه ۵۸ الی ۶۱
المومنة الرشيدة
شریعت اسلام برای شرک مجازات و عقوبتهای سنگینی را قرار داده است که مهم ترین آنها عبارتند از : 1⃣ شخص مشرک وقتی که بمیرد الله متعال گناهان وی را نمی بخشد و توبه وی را نیز قبول نمی کند الله متعال می فرمايد : إنّ اللهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ ويَغْفِرُ…
نواقض اســلام اولین ناقض: شرک انواع شرک شرک بر دو نوع است که نوع اول آن عبارت است از : شرک اکبر معنای لغوی شرک اکبر: شرک در لغت به معنای همکاری و مقارنت (مشارکت) است که در نقطه مقابل انفرادی عمل کردن قرار دارد به عنوان مثال کاری که به صورت گروهی و بین…
«اللهِ رحمن» در آیات بسیاری دنیا و زندگی آن را بارها و بارها برایمان توصیف میکند و همیشه هم بحث در کوچکی و بیارزشی و طعنه به دنیاست؛ متاع قلیل، زینت، تفاخر، فانی، لهو و لعب، دار آزمایش، سرابِ موهوم و...
اما متأسفانه در اکثر موارد برایمان دنیا اصل و اساس و همهچیز است.
خودمان را مدام در نعمتهایش با دیگران مقایسه میکنیم، هدفهایمان تماما رسیدن به جایگاهها و نعمات دنیویست، دعاهایمان تماما حوائج دنیاست و جوارحمان را در راه این زیورها فرسوده میکنیم.
اما حقیقت اینست که اصلا ما به این دنیا آمدهایم تا کلید رستگاری را از طاقچهی دنیا برداریم و مشتمان را سفت ببندیم تا از این گذرگاه رد میشویم.
خبرخوب اینکه کلید رستگاری در طاقچهای در دسترس است و همهی انسانها، با هر موقعیت و سطح تحصیلات و سن و محدودیتی، به شرط خواستن دل، میتوانند به آن کلید برسند.
اما دیگر نعمتها و زیورهای جذاب دنیا در طاقچه ای بلند و پرارتفاعاند و همه فقط زور میزنند دستشان به زیورآلات بالایی برسد و خبر بد اینکه، خیلی وقتها هم بیشتر انسانها به خیلی چیزها نمیرسند و کلید را هم کلا فراموش میکنند.
در اینکه دنیا سراسر رنج و بلا و مانع و دل آشوبیست هیچکدام شکی نداریم، اما باور کنید، باورکنید اگر تنها و تنها و تنها دستاوردمان در گذر از دنیا، برداشتن آن تک کلید باشد برایمان کافیست و ما پیروز و رستگاریم، حالا دنیا هرچه که میخواهد غم و مشکل و سنگ بندازد پیش پایمان. مادامی که کلید هدایت در دستانمان باشد همهچیز را میشود گذراند و تحمل کرد.
الله رحمن هر روز وقایعی را پیش چشممان میگذارد تا یادآوری کند که دنیا خیلی بیارزش است اما ما هرروز با بیتفاوتی و سفاهت از کنار نشانه ها میگذریم؛
«خبر مرگ افراد کودک و جوان بسیار»
«تصادف و سوانح ناگهانی که مرگ را در غیرمنتظره ترین حالت تقدیم میکنند.»
«ایست قلبی یک پزشک جوان»
«بیماری لاعلاج فلان شخصیت یا همسایه و آشنا»
«زلزله و سیل و طوفان همنوعت، چند کیلومتر آنطرف تر»
«هیچ شدن لحظهای سرمایهای کلان»
«جنگ و بمباران و فوت هزاران کودک...»
«قبرهای پشتسرهم ردیف شدهای که گمان میکنی فقط برای دیگریست...»
و...
اینها بی دلیل نیست، اینها نشانههایی هستند که هر روز از طرف پروردگار برایمان میآیند تا فنای دنیا و هیچ بودناش را مثل سیلی بکوبند به صورتِ دل به خواب رفتهمان....
و هزاران هزار افسوس که ما بازهم قصد بیدار شدن نداریم...
القناة الرسمية والموثقة لـ أخبار وزارة التربية العراقية.
أخبار حصرية كل مايخص وزارة التربية العراقية.
تابع جديدنا لمشاهدة احدث الاخبار.
سيتم نقل احدث الاخبار العاجلة.
رابط مشاركة القناة :
https://t.me/DX_75
Last updated 1 year, 8 months ago
Last updated 2 months, 2 weeks ago