You don't deserve it

Sometimes I just think what would happen if I never met you, life would be better, wouldn't it?

You are like piano keys that I have never touched

The day before-

با اینکه بیشتر وقتا دلم خواسته باهات حرف بزنم ولی جلوی خودم رو گرفتم
دوست دارم دستات رو وقتی‌که برف میاد بگیرم و گرمش کنم
دوست دارم بغلت کنم تا جایی که نفس کشیدن برات سخت بشه
اینقدر بخندیم که دلمون درد بگیره
دوستت دارم به اندازه مسیری که از هم دوریم.

Why I'm in denial that they tried the suicidal session

من متوجه تمام احساسات بیان شده بین دوتامون هستم.
تو برام مثل همون تیکه اخر پیتزایی، مثل
شکلات روی کیک مثل صدای برگی که باد جا به جاش می‌کنه مثل پیدا کردن یه هزار تومنی توی لباس قدیمیم
تو برای من پر از احساس جدیدی که برام تازگی دارن، تو برام پر از حس خوب و قشنگی.
تو برای من تصور زیبای برف پشت پنجره ای همون حس گرمای کنار شومینه.
با تمام این ها تو نیستی ولی خاطرات همیشه میمونن.
نمی‌شه به زور روح دو نفر رو به هم چسب زد. اگر یه چسب جادویی برای این کار وجود داشت، شاید با کمال میل نه، اما با‌ کمی تردید ازش استقبال می‌کردم.
من دیگه نیستم، اما هنوز توی بعضی جمله‌هات اثر خودمو می‌بینم.‌ شاید خودت نبینی اما من خودمو می‌شناسم و می‌تونم توی شلوغی پیداش کنم. اصلاً از این وضعیت خوشحال نیستم، ناراحت هم نیستم. امیدوارم به این نتیجه رسیده باشی که بعضی آدم‌ها دوست دارن درک بشن به جای اینکه دوست داشته بشن؛ و تو علی‌رغم تلاشت نتونستی درک کنی. و من هم نتونستم.
هیچوقت دلم نمی‌آد ازت بد حرف بزنم یا الفاظ رکیک کنار اسمت بیارم. شاید بخاطر این باشه که اون اوایل خجالت می‌کشیدی این‌طور جلوی من صحبت کنی.
امیدوارم نتیجه‌ی دلخواهتو گرفته باشی و خوشحال باشی، حتی بدون من.

If I was gone one more day, remember me with all the good memories we had.