#رقاص_شب #part123 +این تقصیر ما نیست که از بچگی گفتن اگه یه دختری دخترونگیشو عه دست بده دیگه بدبخته این حرفا همش کیلیشه ایه و اگر تو بهشون باور داری من میتونم به مامان بگم و اگرم دوست نداری مامان بفهمه من پول دوختشو بت میدم. با حرفای پریا اروم گرفتم دیگه…

#رقاص_شب #part122 الاناست دیگه مامان از سرکار برگرده دلم میخواد همه چیو بهش بگم این سنگینی از روم برداشته بشه،ولی استرس زیادی دارم شاید باید اول با پریا درمیون بزارم این موضوع رو تو همین فکرا بودم که پریا بی پروا دراتاقو باز کرد _وات دا فاعککککککککک +هن؟…

#part121 _سلام +سلام صب بخیر دختر خوشگلم خوبی! لبخندی تحویل مامانم دادم چرا انقد مهربون بود دوست داشتم قورتش بدم _خودت خوبی مامان انگاری دیشب دیر برگشتی ! +هعیییی هانا جان سرمون این اواخر خیلی شلوغه متاسفتم که نمیتونم وقت زیادیو کنارِ دخترای قشنگم باشم سمتش…

#Pic'?✨'
‌« تُــــــوهمان
خاص و ناب و فوق‌العاده‌اى
ڪه حالم با تُـــــو عشق است..!»

⫶1…2?⫶
╰♡• T.me/Love_Is_Human •?࿐

#رقاص_شب #part120 _مامان قشنگم خوبی +خوبم عزیزکم ،همه چی رو به راهه؟ _عوهوم +چند روز مونده تا بیای پیشمون _عام انقدری سرم شلوغه که تاریخ از دستم در رفته با دیدن تاریخ چشام تا عاخرش باز شدش _مامانننننننن +چی شدههه +فقط دوتا کلاسم مونده برا شروع تعطیلاتتتتتتتتتت…

#رقاص_شب #part119 بعد خوررم صبونه به نسکیا گفتم منو ببره خونه و کلاسم نمیام نیکسا منو گذاشت خونه و کلاس رفت بیحال رو مبل لم دادم احساس عجیبی داشتم همیشه دوست داشتم بعد از اینکه پردمو عه دست دادم عین این پرونا خودارضایی کنم تموم لباس دراوردمو زمین انداختم…