هرکس به کسی دل‌بسته، من‌هم‌به‌غمت‌دل‌بستم
از هر دو جهان آزادم، تا که به دَرَت وابستم

ای جانِ جهان قربانت ، دستانِ من وُ دامانت
دور از تو ندارم آرام ، تا صبحِ خوشِ دیدارت

[ هرچه جان داشت به دستانش داد
دستِ خود را طرفی برد وُ رها کرد از بند
آستین‌پاره‌ای از او به کفِ زینب ماند
یادگاریِ یتیمی تنها
گوئیا عمه سادات صدای حسنش را بشنید
خواهرم ممنونم... بگذار او برود ]

‌
• روزی فردی مضطرب درب خانه امام حسین را زد. گفت سلام ای پسر پیامبر. فرمود: سلام بر تو، چه شده؟ گفت مولای من، بدهکارم و طلبکارها مقابل خانه‌ام جمع شده‌اند. نمی‌توانم بازگردم، گفته‌اند اگر طلبشان را ندهم، مرا خواهند کشت. حضرت فرمود: طلبشان چه قدر است؟ گفت به اندازه‌ای که اگر کل زندگی‌ام را به آن‌ها بدهم بازهم کم است. امام حسین فرمود همینجا بایست، داخل خانه رفتند و گفتند هرچه دینار داریم بیاورید. سکه‌ها را آوردند و اباعبدالله تمام سکه‌ها را به مرد دادند. سکه‌ها را که دید گفت این خیلی بیشتر از طلب آن‌هاست. آقای من، شما چه قدر کریم هستید. حضرت سر پایین انداخت و فرمود: برو ای مرد... تو کریم ندیده‌ای. این کمک من، کَرَم بود. کریم مولایم حسن است. برو و طلب‌هایشان را بده •

#SayyedanalMojtabaa
@FotrosWallpaper 🌿

‌
[ بعدِ عرضِ ادب به حضرتِ ماه
رفت سمتِ حریمِ خونِ خدا
باورش هم نبود این‌که شده
هم‌نشین وُ مقیمِ خونِ خدا

السلامُ علیک، ثارالله
السلامُ علیکَ یا عطشان
رحمت‌اللهِ واسعه، سلام
السلامُ علیک، مولاجان ]
‌

‌
@FotrosWallpaper

‌
@FotrosWallpaper

‌
[ خوش بِخَرام بر زمین، تا شِکُفند جان‌ها
تــا کـــه مَلَک بیاوَرَد، سَر ز دریچه‌ی سماء
چون که شود ز روی تو، نورِ جهنده هر دلی
دست به چشم برنَهَد، از پیِ حفظِ دیده‌ها
هرچه بیافت باغِ دل، از طَرَب وُ شِکفتگی
از پیِ این فراق شد، حاصلِ او همه هَبا
زرد شدست باغِ جان، از غمِ هِجر چون خزان
کِی برسد بهارِ تو... تا بِنَمایی‌اش نما... ]

@FotrosWallpaper