چهار زانو می‌شینم و زانوهامو بغل می‌گیرم تا شبیه کاغذ مچاله‌ی گوشه‌ی اتاق بشم؛ اون جایی برای نوشتن نداره و من قصه‌ای برای گفتن.

Looney

بسیار آدم "میشه کتابخونه ات رو ببینم؟"ی هستم.

حساب کردم روزی ۱۰۰ تومن قهوه میخورم به عبارتی ماهی سه میلیون به تعبیری سالی ۳۶ میلیون به عابری ده سالی ۳۶۰ میلیون به معبوری قرنی ۳ میلیارد و ۶۰۰ میلیون.یعنی صدساله دیگه هم قهوه نخورم نمیتونم باهاش ی خونه بخرم پس هر روز میخورم.ممنون

خانم دل ری این سدنس فقط مختص سامرتایم نیست، پس من امتیاز اینو به خانم هایده میدم که گفت غم با من زاده شده منو رها نمیکنه. باختی.

هوا یجوریه که هرچی میپوشم اشتباهه.

عزیزکم متوجه‌م که چقدر ناامنی و نمی‌تونی احساس تعلق به محیط و آدما کنی و همینطور از معلق بودن خسته‌ای و نیاز به‌ سکون داری.

یه جوری از همه‌جا نوتیف میاد "تخفیفات بلک فرایدی رو یادت نره?" انگار مشکلم فراموش کردن تاریخشه، مشکل من پوله کسکش پول.

تو 99درصد مواقع یه دختر همینطوری تلاش میکنه بهترین ورژن رو از یه پسر بسازه و گس وات؟
‏باید تحویلش بده دست دختر بعدی.

عزتی که در «هیچ» هست رو به همه «کم» ها و «نصفه و نیمه»ها ترجیح میدم.