بتخم ترین و ازاد ترین زندگی ممکنو داشتم،
حالا جوری سر خودمو شلوغ کردم که حتی تعطیلات هم باز نتونم تکون بخورم. =)

Tú te fuiste y yo me puse triple M
Más buena, más dura, más level !

You left, and I wen’t triple ‘m’
Much hotter, much tougher, much more class! 💕💅🏼

انگار بذر غصه سحرآمیز کاشته باشم.

همیشه خوشرو بودنم خوب نیست. وقتی در تمامی شرایط و حالات روحی سعی بر این باشه که در ارتباط با دیگران تمام ملزومات شخصیتی و تربیتی رو رعایت کرد، دیگران فکر می‌کنن شما نه آدم‌اید، نه احساس دارید و نه چیزی رو می‌فهمید. از یه جایی به بعد از این نزاکت اون شخص سواستفاده می‌کنن و بنا رو میذارن سر اینکه خب اون آدم که تو اوج بدبختی‌هاشم خوشرو بوده، دوتا لگدم بذار ما بزنیم بهش؛ نمی‌فهمه که!!

Dear April, just let us be.

قبلا بدن ارزشمند بود
کسی راحت با کس دیگه شریکش نمیشد
ولی خب الان فرق کرده ، بنظرم از این همه عمومی شدن نتیجه خوبی به دست نمیاد...

نمیدونم انسان چطور میتونه هم حوصلش سر بره هم حوصله کسیو نداشته باشه. اما خب شد دیگه.

خیلی بچه مچه بودم
کتابی از صادق هدایت میخوندم که درتلاش بود خودش رو بکشه،
بارها اقدامش ناموفق بود،
یکسره زندگی رو لعن میکرد و برام سوال بود چیشده که انقدر دست کشیده که انقدر هیچ کور سویی از امید نداشت.
حالا اما به آدم ها ، به زندگی ، به ترتیب امور نگاه میکنم و نهایتا میفهمم چرا.

[شببخیر که متاسفانه] به تو حاصلی ندارد غم روزگار گفتن
که شبی نخفته باشی به درازنای سالی

از زندگی تو شیراز خسته شدم، دلم میخواد برم رشت بزی ام.