꧁❀✰﷽✰❀꧂
In The Name Of God
تبلیغات👇 :
https://t.me/+TJeRqfNn3Y4_fteA
Last updated 5 days, 6 hours ago
☑️ Collection of MTProto Proxies
🔘 تبليغات بنرى
@Pink_Bad
🔘 تبليغات اسپانسری
@Pink_Pad
پینک پروکسی قدیمی ترین تیم پروکسی ایران
Last updated 4 hours ago
Official Channel for HA Tunnel - www.hatunnel.com
Last updated 3 months, 2 weeks ago
" و او فاقد هرکنترلی بر اشک ها و ناامیدی خویش بود "
التماسی برای خاموش نشدن شمعی در سرمای مطلق و وزش شدید-
منطقی نیست واقعا
با عطش جثه ی او را میان بازوانش فشرد و درحالیکه نفسهایش را میان ابریشم های او رها میکرد، بی توجه به داغ شدن کاسهی چشمهایش، او را از آغوشش بیرون کشید و چشم بندش را با دستهای کم توانش به ارامی باز کرد همان کافی بود تا نگاه خیس شده اش گره ی تیله های سیاهی شود…
با عطش جثه ی او را میان بازوانش فشرد و درحالیکه نفسهایش را میان ابریشم های او رها میکرد، بی توجه به داغ شدن کاسهی چشمهایش، او را از آغوشش بیرون کشید و چشم بندش را با دستهای کم توانش به ارامی باز کرد
همان کافی بود تا نگاه خیس شده اش گره ی تیله های سیاهی شود که تنها نیاز و تنها دلیل برای ادامهی زندگیاش بود
با گره خوردن نگاهش به نگاه سالم او، نفسش را با لرزش مشهودی رها کرد و بی توجه به دستهای بسته شده ی او، او را بار دیگر به آغوش کشید
-برگشتی... همونطور که قولش رو داده بودی!
"چشمهایم را فدا میکردم، اگر میدانستم کلید معما همان نگاهیست که خیره به تو خواهد مرد!"
جوری که مامانِ دوست دخترم و خودش باعث میشن حالم خوب شه>>>>>>>
دلم میخواد از شدت درد کف زمینو گاز بگیرم
واقعا جوری که اون به من بها میده و دوستم داره که هیچکس باهام اینطوری نبوده
۲۳۳۳
꧁❀✰﷽✰❀꧂
In The Name Of God
تبلیغات👇 :
https://t.me/+TJeRqfNn3Y4_fteA
Last updated 5 days, 6 hours ago
☑️ Collection of MTProto Proxies
🔘 تبليغات بنرى
@Pink_Bad
🔘 تبليغات اسپانسری
@Pink_Pad
پینک پروکسی قدیمی ترین تیم پروکسی ایران
Last updated 4 hours ago
Official Channel for HA Tunnel - www.hatunnel.com
Last updated 3 months, 2 weeks ago