" ر اه گمشده "

راه گم کردی گمانم قافله سالار ما

کی شود گم کرده راهان را دوا تنها دعا

هرچه گفتی کرده ایم هرچه داریم از شماست

اندکی هم رهروانت را نگر اندر قفا

بار بستیم از دیار و همسفر با تو شدیم

راه ما از چه شده از یک دِگر حالا جدا؟

این چه رسم قافله سالاری و ره بردن است

کاروان سر گشته و گیج است و افتاده زِ پا

با قرار عاشقی پا در رکاب تو شدیم

مانده ایم از هم جدا اندر بیابان بلا

ساربان و پیر ما این راه راهی امن نیست

رهزنانش بی شمارند و همه اندر خفا

رجعت از این راه بی پایان بد فرجام کن

یا که راه دیگری را بهر ما پیدا نما

پروا
https://telegram.me/amirrezaparva

Amirreza Parva:
عطر و بوی پادشاهی می دهد
جان اگر از او بخواهی می دهد
رنج بسیار است در کار پدر
پینهء دستش گواهی می دهد
پروا

هر لحظه ی آن خوردنِ خون جگر است

سختی و عذاب زندگی مستمر است

یک خنده کنی ، هزار غم آید پیش

شاید که جهان دوزخ ِ جایی دگر است

پروا

https://telegram.me/amirrezaparva

پاییز زیبا آمد و فصل خزان شد
از هرطرف درکوچه ها بادی وزان شد
از تن در آورده لباسش را درختی
روز وداع برگ و شاخه شد به سختی
اینک دگر حال و هوا هم عاشقانه ست
بوسیدن روی نگاران بی بهانه ست
حالا دگر هنگام بوسه زیر چتر است
در زیر باران هر شمیمی بوی عطر است
گیسو پریشان می کند آن بید مجنون
رقصی کند با شاخه هایش روی جیحون
سرخی روی برگها از روی شرم است
چون بوسه های عاشقانه گرم گرم است
پاییز آمد تا که ابر و باد و باران
انگیزه ای گردد برای عشق یاران
پروا

شعاری بر لبِ رندانِ شهر است

نوشته بر سرِ دُکّانِ شهر است

سراغش را گرفتم ، هاتفی گفت

که آزادی فقط "میدانِ" شهر است

پروا

https://telegram.me/amirrezaparva

دوباره شهر شد مهمان پاییز

نشسته صف به صف برخوان پاییز

به روی سقفِ خانه دلنشین است

صدای بارش بارانِ پاییز

پروا
https://telegram.me/amirrezaparva

" هفت شین"

بانگ بلبل از درختان بهاری می رسد

چهچه زیبای قمری و قناری می رسد

باد نوروزی وزان شد با شمیم سنبلان

عطر گلها از دل هر لاله زاری می رسد

قاصدک بارقص خود پیغام شادی میدهد

نو گلی بر قامت هر شاخساری می رسد

آسمان طغیان کند بارعد و برقی ناگهان

از میان کوه ساران آب شاری می رسد

می نوازدآنچنان مطرب که ازبانگ خوشش

پیچ و تابی بر تن هر گلعذاری می رسد

هفت شینی گُستَرواز هرشرابی نوش کن

کز شراب کهنه دلها را قراری می رسد

همچو "پروا"غصهء دیروز و فردارا مخور

روزگاری هم تورا سنگ مزاری می رسد

پروا

https://telegram.me/amirrezaparva