ما تاریخ قبل و بعد از ظهور ناسیونالیسم کردی و ساخت دول منطقه را در ۱۰۰سال اخیر مورد بررسی و تحلیل قرار دادیم. تمام این جنگ های احزاب کردی با دولت های منطقه و سایرین نتیجه ای جز امحا و آسمیله نمودن و سیاست "دیک ذوب" هویت گوران چیزی در پی نداشته است. این ایدئولوژی های برساخته و بی اساس موجود، جامعه ی گوران را بالکانیزه نموده اند. سپس هر قسمت را به اسم منتسب به کرد، عراقی، ایرانی منقسم و سپس از آنها نیروی "پیاده نظام بی هویت" برای منافع احزاب و جریانات خود ساختند. از سال1285هجری، از زمان انقلاب به اصطلاح مشروطیت ایران، و ظهور پدیده ی ناسیونالیسم کردی، شیرازه ی هویتی قومیت گوران و زیرمجموعه های آن منجمله: خرده فرهنگ های گوران(کاکه ای ها، جمور،باجلان،زنگنه،شبک،عبدالملکی،یارسان،۵بخش هورامان ژاورود،گاورود،تخت، لهون و شامیان و بخش اعظم کلهرهای گوران، و جاف های گوران از هم کسیخت. هر چند مواد فرهنگی و ادبی گوران به حدی قوی می باشد که تا به امروز بعنوان تنها پیونددهنده و بعنوان شاه کلید اتحاد ملی این جامعه موجود، و در مقابل این همه تحریف و  استحاله و هجمه ی ایدئولوژیک تاب آوری نموده است.
با این وجود امروز برخی از خودکردپنداران خودی و گوران زبان در دو تا چند روستای عقب مانده ی هورامان با دروغ و دغل کاری اقدام به تکرار تاریخ "ننگ پیاده نظامی" و خودکردپنداری می نمایند. هدف آنها چیز جز تبلیغ این شائبه نیست که ما بخشی از "کرد"هستیم،  با این روش می خواهند خود را در مقابل ارباب ناسیونالیسم کردی به نمایش درآورده تا شاید نقش خردسوژه ی برساخته نظام حاکم، مابین کرد و دولت ایران بازی نموده تا از این راه امرار معاش نموده و شخصیت ننگین "نان به نرخ روز خوری" به نمایش بگذارند.

بررسی و آنالیز ما از جامعه ی گوران، از دو دهه پیش با گفتمان "هورامانگرایی" در سطوح مختلف جامعه ی گوران تئوریزه گردید که به مرور با گذر زمان و رهیافت جامع تر و بنیادی تر  گفتمان سابق به اسم "خیزش گوران" تکمیل گردید. این جنبش با هدف حفظ، توسعه ی هویت، موجودیت و تمامیت قومیت گوران، پا به میدان مبارزه نهاده است.

در سالهای۱۳۸۹در فرایند شکل گیری خیزش"هورامانگرایی"افرادی خودکردپندار با سازماندهی احزاب کردی، وارد جریان شده بودند تا به امحای مختلف، در بین اعضای خیزش تفرقه بوجود آورده و  سعی در کشاندن و فرم دادن به خیزش در چهارچوب گفتمان کردایتی و خودکردپندار انگاری جامعه ی هورامان بنمایند. چندین نفر از این مزدوران ابتدا کوشش نمودند لهجه ی دهات نودشه و شرکان و دزلی را تبلیغ نموده و سپس اقدام به ساختن دستور زبان دهات خود نمودند. بعد از شناسایی این خودباختگان نوکران احزاب کردی، پشت پرده های آنها هم شناسایی گردیدند. خیزش هورامانگرایی، آنها را شناسایی این مزدوران خودکردپندار و اخراج آنها از خیزش اتفاق افتاد. آنها بعدها اقدام به جمع آوری نسخ خطی گوران و تحریف زبان و روایت آنها نمودند.
همزمان تعدادی  دیگر که از بازماندگان محمد امین هورامانی(خودفروش خودکردپندار)، ایوب رستم(نوکر حزب بعث) و جلیل عباسی(نوکر احزاب کرد) بودند فرصت را غنیمت شمردند و با استفاده از "انجمن روجیا شهرستان مریوان" اقدام به تبلیغ برای کردیسازی جامعه ی هورامان نموده و در موازات محافل کردایتی، اقدام به جریان سازی شعری و شعرسرای موهومی تحت نام شعر کردی هورامی نموده و به عنوان اهرم جهت مبارزه با خیزش هورامانگرایی و خیزش گوران عمل می کردند.

خیزش گوران، تمام دستک های این مزدوران منطقه ای را شناسایی و در زمان مناسب آنها را افشا نمود. در جدیدترین واکنش سخیف این افراد گویا جهت خودنماینده پنداری جامعه ی هورامان، خود را در لباس نویسنده هورامان و کرد درآورده و در همایش تجلیل از نویسندگان کرد در دانشگاه سنندج آنها را تحت نام کرد معرفی نمودند.

این یک حقیقت  است که این جماعت، هیچ تعلق و تعهدی به جامعه ی گوران و کرد ندارند و اینها هیچ وقت نویسنده نبوده و نیستند. همچنان که کارل مارکس بیان نموده این جماعت "تاجران قلم"هستند نه نویسندگان روشنفکر و مدافع خلق‌.

هرزگاهی دولت های منطقه در وضعیت اضطراری برای پیاده سازی سیاست های فرهنگی نظام حاکم به آنها هدایای می دهد و یا در محافل بی ربط و بی اساس با سواستفاده از مقام نویسنده از آنها سوژه های تبلیغی در چهارچوب مناسبات گفتمان قدرت حاکم می سازد و تبلیغ می نماید.

خیزش گوران، هیچ ارزشی به اعمال و افعال این  ورشکسته های اخلاقی و اربابانشان قائل نبوده و نیست. در آینده بیشتر و بیشتر این تاجران قلم را رسوا و انزوا خواهیم نمود.

https://t.me/goranshar

?پَپولەی دل?

شعر: جوانمیرگوران«کوسالان»

دَنگ: فَرهاد خُسروی

?????????

♦♦♦♦
https://t.me/JwanmirGoran1371

مکان‌ها
هیچ‌ ارزشی ندارند
وقتی که از وجود کسانی که دوستشان داریم
خالی اند..

#محمود_درویش

پی هلبجەی

#ماموسا_عثمان

@radio_goran

لازم به بحث و اثبات ندارد در کردستان و کرمانشاه جمع کثیری از مردمانی زندگی می نمایند که قبل از کردها وارد این سرزمین شده اند. این اجتماع به اسم هویتی و تاریخی خود به "گوران" مشهور هستند. بالقوه گوران می باشند.  این اجتماع به جهت ذهنیت خاص و روش های متفاوت زیست و بازنمایی های جمعی، تاریخی و وراثتی و تربیت فرهنگی خاص متفاوت از کرد و فارس می باشند. از منظر مکانیسم های حاکم بر حقوق بشر، جامعه ی گوران، صاحب حقوق سیاسی، مدنی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی مختص به خود می باشند.

بدین شرح، تنها "جامعه ی گوران" به جهت گوران بودگی"حق مطالبه و اهلیت استیفای حقوق بشر و سایر حقوق فوق الذکر را خواهند داشت نه فرد دیگر.
در مناطق کردستان، به جهت  وضعیت استثنایی و دیدگاههای تمامیت خواه ناسیونالیستی نه تنها  احترام به جامعه ی گوران و حقوق سیاسی و اجتماعی این جامعه در مناسبات روزمره نهادینه نگردیده است. بلکه حتی انجمن ادبی و انجمن های فرهنگی کردها در مراسمات و بیانیه ها و اعلان هایی به طور صریح سعی در نقض افحش و انکار هویت "گوران و مردم هورامان " می نمایند.
مضاف بر آن، تمام آثار فرهنگی از موسیقی گوران و هورامانات گرفته تا متون ادبی و فرهنگی مردم گوران را به بعنوان بخشی از سرمایه ی کردها تحریف و به سرقت می برند. و به اسم خود ثبت و منتشر می نمایند. نمونه زنده ای که حالیه می توان به آن اشاره کرد: بیانیه ی انجمن ادبی شهرستان مریوان به مناسبت فوت یکی از هنرمندان گوران زبان اهل نوسود به اسم "جمیل احمدی/ نوسودی"می باشد.

در این اطلاعیه که کاملآ آگاهانه و متعصبانه توسط "ناسیونالیست های کرد"انجمن ادبی منتشر گردیده است:
در ۱۰خط با املایی خیلی ناشیانه ۱۲بار واژه ی هنرمند "کرد" و سیاوچمانه ی کردی انشا گردیده است.
مردم عادی گوران و کرد بر این امر واقف هستند که سیاوچمانه جدا از مصادیق خود دارای بار معنایی ارزشی و فرهنگی است که حمل واژه ی کرد بر آن توهین به حافظه ی تاریخی و تحریف حقایق تاریخی جامعه ی گوران و کرد است.
البته این تحریفات آگاهانه به قدری زیاد بوده که در اینجا تنها به چند مفهوم انحرافی از آنها اشاره خواهیم نمود:
۱. ناصر رضاذی، در برنامه ی تلویزیونی بیان می نماید، که یارسان یک دین کردی است. هر چند ایشان بنا به اقرار خود یارسان را فهم نمی کند و از خواندن و درک درست آن عاجز است. و حتی ۹۰درصد کردها هم از درک متن یارسان عاجز می باشند اما آن را کردی می دانند.
واضح و مبرهن است که "کلام های یارسان"  از منظر مفاهیم،  مصادیق فرهنگی،  زبانی و هویتی هیچگونه شباهت با ذهنیت کردی و زبان کردها متاخر ندارد.
زبان کلام یارسان زبان مردمان گوران: کندوله" ژاورود" لهون" هورامان" گاورود" عبدالملکی" کاکه ای" جمور" شبک" زنگنه" باجلان و بخش اعظمی از مردم گوران موصل و کرکوک می باشد.

1. کلاش کردی: گیوه کردی یک مفهوم مجعول است. این مفهوم نه تنها هیچ بار فرهنگی را متبادر نمی کند بلکه چون وصل به کرد میشود مفهومی مبتذل دارد. گیوه کفشی ملی مختص جامعه ی گوران/هورامان می باشد. این مسئله نقض مالکیت معنوی سرمایه های ملموس گوران می باشد که نقض آشکار حقوق فرهنگی بشر است.

2. اصطلاح "یانه" که به زبان فارسی به معنای "خانه" می باشد. توسط کردها به "یانه ی توپی پی" یا اصطلاحی بی معنا به اسم " یانه ی کردواری" تحریف شده است. که اولین به معنای "باشگاه فوتبال" و دومی به معنای خانه ی فرهنگ که هر دو زایده ی ذهنی بیمار و مشتی خودکردپندار هورامان و در راستای کردیسازی جامعه گوران ساخته شده است. کلمه "یانه" برای جامعه ی گوران یک اصطلاح ساده نیست بلکه از مهمترین مفاهیم فرهنگی با مصادیق زیاد به شمار می آید.
   ۴.شاهنامه ی کردی! تحریف متون ادبی گوران و مصادره و قلمداد آنها به اسم متون کرد.
   در دانشگاههای ایران چون پژوهش علمی در کمترین جایگاه ممکن می باشد،  لذا دانشجویان ناسیونالیست کرد در دو دهه ی اخیر فرصت را غنیمت شمرده اند که ادبیات گوران را تحت نام مقاله و پژوهش دانشگاهی به اسم کرد تلقی و به چاپ برسانند. صدها نسخه خطی متون ادبی توسط ناسیونالیست های کرد تحریف و با جعل به چاپ رسیده اند. نمونه بارز شاهنامه ی گوران است که متاسفانه کردها آن را شاهنامه ی کردی معرفی نموده اند. این افراد حتی از خواندن یک بیت از شاهنامه گوران عاجز می باشند. صدها متون گوران دیگر در همین وضعیت تحریفی هستند.

3. البته این مصادره ی سرمایه های فرهنگی گوران به ارزش های فرهنگی محدود نشده بلکه امروزه ناسیونالیست کردی افرادی مزدور و خودباخته ای از "داخل خود جامعه ی گوران" ساخته است و با واریز پول و مقام موهوم جعلی کوشس در کردیسازی و کرد شدگی جامعه ی گوران می نمایند. این افراد که برای خود شخصیت مستقل ندارند  تمامآ پروژه ی "خودکردپنداری بالفعل" را به اجرا می گذارند.

https://t.me/goranshari

?ادامه

تحلیلی بر وضعیت روانشناختی خودکردپنداری در مناطق گوران/ هورامان

از گوران بودگی به کردشدگی؟

✍نویسنده: ژیار سلامتیان

هر فردی که بالقوه کرد است الزامآ نیازی به اثبات خود ندارد. چون بصورت وراثت و تربیت فرهنگی و مبتنی بر ارزش های جامعه ی خود، خود را کرد قلمداد نموده است. به صرف کرد بودن صاحب حق می باشد. چون انسان است محق است. و چون کرد است از حقوق سیاسی و مدنی(نسل اول حقوق بشر) و حقوق اقتصادی،  اجتماعی و فرهنگی(نسل دوم) حقوق بشر برخوردار میگردد. در این وضعیت تنها کرد به معنای "کردبودگی" محق بر مطالبه و اجرای حقوق مختص به کردبودگی خود می باشد.
برای مثال: اگر چهار نفر ترک در شهرستان تبریز درخواست برگزاری مراسم به زبان کردی جهت پاسداشت زبان کردی بنمایند این مجوز صادر نمی گردد چون فرد ترک زبان اهلیت درخواست یا به شکلی توانایی اجرای حق مذکور را ندارد. چون این حق مختص اجتماع کرد و حقوق جمعی و فرهنگی کردها است نه ترک.
برعکس این هم قابل اجرا است؛ مثلآ اگر چند کرد در شهرستان کامیاران درخواست آموزش به زبان ترکی با هدف پاسداشت و حفظ فرهنگ ترک را از فرهنگ و ارشاد این شهرستان بکنند. هر گونه صدور مجوزی تضییع حقوق ترک محسوب می شود.
https://t.me/goranshari

? ادامه

در یکدهه ی اخیر این خیز گوران بود که با گفتمانی نو و انقلابی به نوکران کردایتی و تمام ایدئولوژی های برساخته که نابودگر شخصیت و پیکره انسان گوران بودند و هستند "نه"گفت. ما بر سواستفادگران پفیوز مردم نما که در پی جعل و فساد مفاهیم بوده و هستند"نه" گفتیم و نه میگوییم.
خیز گوران طوفان شد و  آوار شد بر پیکره ی بی وجودشان. گوران، بی ادعا می تابد و می درخشد و می رسد. ما پرسش های پایان نیافته و بی انتهایی مطرح کردیم و مطرح میکنیم.
ما‌ عصیانگر نبوده بلکه خود عصیان هستیم.
آنان که دسته به دسته جوانان وطن گوران و هورامانات را در راه ایدئولوژی های برساخته کردایتی و سایر ایدئولوژی های دروغین و روایت های تاریخی بی سر و ته و جهان های تصنعی دینی و کمپانی های شخصیت سوز دولت_ ملت های برساخته و موهوم سوق و تشویق کردند رسوا نمودیم. و مسئولیت کیفر مشدد آنها را در آینده اعلام خواهیم نمود.

البته افراد زیادی هنوز در پی سواستفاده از جامعه ی هورامان و گوران هستند که قطعن متن و روایت گوران آنها را می بلعد و در خود محو می نماید. این برای خودباختگان و گتونشینان تاریخ نویس خائن بی وطن و بی هویت خودکرد پندار  کیفری مشدد است.

از منظر خیز گوران، جیره خوارانی که از هر قماش دکترای تاریخ، تا رفوزهای شخصیت همه مشتی "نان به نرخ روز خور"پفیوز" بوده و می باشند که حقیقتا هیچگونه اخلاق و شخصیت ندارند.
اینان چون خود بی شخصیت بوده تصور می کنند با کردی قلمداد نمودن تصنعی جامعه ی گوران تاریخ ننگین خودکردپنداری این جامعه را که نتیجه ای جز قتل عام هلبجه ی گوران و کشته شدن هزاران انسان گوران بوده را تکرار خواهند نمود. بی شک موجودیت خیز گوران نه تنها به هیچ دسته و نوکری امکان تبلیغ فساد را بر نمی دهد بلکه جامعه ی گوران در سالهای آینده بزرگترین جنبش سیاسی را بر ضد این بی وطنان خائن به منصه ی ظهور خواهد رساند.

https://t.me/goranshar

خیزگوران، خیز عصیان بر ضد مفاهیم برساخته

✍نویسنده: ژیار سلامتیان

بی شک اکثریت نئوخائنین نسل خودکردپندار هورامان، از مصادیق بیانات "حسن رستگار" بشمار می آیند. اینان بنا به تفسیر موسع بیانات حسن رستگار؛  مشتی جیره خوار فاسد تکامل نیافته ی بی وجود بیش نبوده و نیستند. از منظری متعالی، خون این زالوها و چرک های تاریخ مصرف گذشته ذهن پوسیده بوگندو مقدم بر "حسن رستگارها و ملاهلوها" مباح است. اینان نه تنها درکی از کرامت و بزرگ منشی و خود بودن نداشته و ندارند، بلکه راه را برای فساد و بی راه بردن جامعه ی هورامان هموار می نمایند.

متقابلآ: از منظر خیز گوران، جامعه ی گوران دارای "اراده معطوف به خود بوده و هیچ فرد، گروه، انجمن، حزب، و دیگری غیرگوران اهلیت تصمیم گیری برای این جامعه را نداشته و ندارد، مگر آنکه مدافع بی قید و شرط هویت، کرامت و اقتدار جامعه ی گوران باشد. خیز گوران تنها نماینده محق ملت گوران است که خود را متعهد و متعلق به مردمان، جامعه و وطن خود میداند و در مسیر خودسازی و شکوه این جامعه عصیان خواهد نمود.

انسان گورانشاری، انسانی است که درک درستی از محیط پیرامون و مفاهیمش پیدا نموده و فراتر از خوانش ها و مناسبات تصنعی و موهومی که  روح و اراده گورانی را زائل می نمایند در خیز و حرکت است. 
خیز گوران مسئله دار و مسئله ساز است. بدین خاطر روایتگر جهان خودساز خود است. از کسی مفاهیم را به عاریه نگرفته و نمی گیرد.
آنچه خیز گوران را به یک امر واقع تبدیل نموده است."بازسازی متناسب روایت گوران به مثابه ی آگاهی تاریخی" و در این راستا اقدام به مبارزه بی پایان. خودآگاهی گورانشاری، عصیانگری را رواج می دهد و این خود نمود رهایی از قید و بند مفاهیم فاسد پیرامونی است. امروز ما دیروزمان را تکمیل نمود. عمل و کنشگری نمودیم و در خدمت مردم و جامعه ی گوران و هورامان، دستک ها و نحله های خودکردپندار نوکرصفت مفلس و بی وجود را شکست دادیم. سپس انسان ویریار و ویرکار مستقل بنیاد نهادیم. آنچه که چراخ راه هدف گوران بوده اندیشه ورزی و دیالوگ است که خیز گوران با تاکید و استناد بر متن و متون گوران و بازسازی صحیح آنها را تئوریزه نمود.

فرد گوران من بعد، خود اقدام به کنشگری و پروبلماتیک سازی در جامعه می نماید. این خود نمود انسان سیاسی و تکامل یافتگی است.
انسان سیاسی و تکامل یافته، از مرز بدیهیات پا فرا می نهد و مفاهیم را بسط می دهد تا جامعه را آنچنان که خود می پندارد مفید است سازمان بدهد.
روایت گوران، اصول صیانت از کرامت و شرافت جامعه ی گوران را مسئله سازی می نماید.  بدین سان، تحلیلی جامع از ایدئولوژی های برساخته ی پیرامون را به عنوان موجودات و نیروهای نابودگر "شخصیت انسان گوران" در چند دهه ی اخیر مورد واکاوی و شناسایی  قرار داده است. در نتیجه بر ضد بنیاد آنها عصیان نموده است.
خیز گوران، در پی آن است تا برای مردمان جامعه ی خود، روایتی بر پایه ی متن و مفاهیم اقتدارگونه گوران را جایگزین روایت های بیگانه گوران سوز و متفرق "گتوساز کولی ساز"  بنماید. سپس در پی آن است این مسئله را بعنوان گفتمان  و در قالب امر عمومی در جامعه نهادینه بسازد. در این گفتمان، هر ایدئولوژی که در پی  "شی" سازی یا کردی سازی و کالاوارگی نمودن جامعه ی گوران و هورامان اقدام بنماید، خیز گوران، به مقابله با آن خواهد پرداخت.
نمونه های زنده ای که در یک دهه ی پیش خیز گوران در قالب خیز "هورامانگرایی" به مقابله با احزاب کردی پرداخت و در منطقه ی هورامان طرفداران و نوکران آنها را رسوا و شکست داد و حتی در سالهای ۱۳۹۳به بعد خیز "هورامانگرایی" برای اولین بار در تاریخ، اقدام به محکومیت احزاب کرد عراق و ایران نمود. برای اولین بار خوانشی انقلابی و گفتمانی نو، جامعه ی گوران/هورامان را درنوردید و سپس خیز گوران را وارد مرحله ای جدید از خودآگاهی سیاسی نمود.
البته بر کسی پوشیده نیست که در فرایند رهایی و خودساماندهی اجتماعی نیروهایی در خیز هورامانگرایی حضور داشتند که منافع و شخصیت آنها تاب تحمل منش خودساز و اقتدارگونه و گفتمان انقلابی و عصیانگر در مقابله با دیگری را نداشت که در نهایت "کولی وار و مفلوک و تسلیم" شدند. در نتیجه توسط خیز گوران/ هورامان شناسایی گشتند و سپس اخراج و رسوا و به پایین ترین مرتبه ی بی شرفی خود سقوط و به سطل اشغال تاریخ فراموشی ریخته شدند.
البته سوابق و بیوگرافی این اشخاص مبتذل و خودباخته نشان داد که  پدرانشان هم مشتی ولگرد و بی هویت و بیخانه و خدمتگزار بیگانگان و استعمارگران بوده اند و هر کجا منافعی را هر چند اقل بو کشیده باشند، همچون  سگان گرسنه دم خود را برای اربابشان تکان داده و  خود را بر رویش انداخته و  شکم خود را نیمه سیر کرده اند. و برایشان وطن فروشی نموده اند.
https://t.me/goranshar

ادامه?

♦روایت ایمه پی زوان و ادب گوران:

*زوان و ادب گوران، جه تمام زوانکان کلکش گیرتن تا زوان پویا و ادب ساز تحویل وردنگانش بدون.

*ادب گوران، ساختارن و محتواین دارای شخصیت ویپا و مستقلآ هر کس متاون فیرش بون.

*ادب گوران، زوان گورانش تا سقف گوران انتزاع گوزرنان و تنیا رای دروسه ادامه دای زوان و ادب گورانن و ادیبانه و عالمان نویستین.

*زوان و ادب گوران، مرز اتحاد و پیوره ژیوای تمام اقوام و ورده هویتان گوران: کلهر، جاف، لر،لک،باجلان،زنگنه،شبک،جمور،ژاورو،هورامان،لهون و گاورو و... .

خیزآور گورانشاری: کورسان و کرماشان، کرکوک و موصل و وطن ویش مزانون و ویرمان/دیسکورس گورانشاری باورمند به وطن و هویت گورانن.

♦سرنامه ی دفتر مبارزاتی خیزآوران گوران:

فرمول اول:«پیسیت بلون عالیت بیون»
اگر ادبیات کلامی زاروانه جامعه گورانمان و دروسی فام کرده بون. دوران زارویینه قاعده ویطور مبی: وخته موازم آوی بورم هر دوی دسانمان نه سر سافایی آوکه پان مکرد و همزمان مواتمان "پیسیت بلون و عالیت بیون" تا آنه انده و دس و لفظ پیسیکان سر اوکمان دور موست و تا آسوده دسمان مکرد و واردی آو تمیس و پاک، اینه فلسفەو حرکت گورانشاری ایمن که به تمامی و دس و پنجه و لفظ روبروی ناپاکی و ناحقی مبیم و باکمان جه آنی نیین ای گومی و ای آوی/ای جامعه چنده پیس و بوگنشان کرده بو. ایمه مکوشم پری پیدا کردی حقیقت و پاکی.

فرمول دوم:«تون نه جاگای ویش قورسن»
جه مناسبات جامعەی گوران، تربیتمان مکران که همیشه "زرنگ،جنگاور و جور رزمنده و ویپا و گوشندر و سختی پوش" بژیوم. پوچی ادا و بابی گوران مصداق سنگ و سنگینی و قرسیشان پیمان تاشت تا نه دلی وجود ویمان و وطنماننه قورس بیمی، خیزآور گوران همان رولی قورس و سنگین و مصداق اینن "تون نه جای ویش قورسن" پوچی نه سرنامەی دفتر ایمنه جاگای ارباب و دیگری سازی موجود نیین، سَرور گورانن.

فرمول یروم:«هر بابایشان و دره اسپاران»
فرمول زانایی و نمانای توانایکان خیزآور گوران تخصص و وانای و درک دروس پدیدکان و بینش و تبین دروسن.

فرمول چوارم:«هزار طبیب و انازی یک درددار نمزانان»
تنیا زندگی کردی نه دلی ای جامعه،  سن و سال ویارای، آما و لوای، وارده و وتی نیین. بلکم درک دروس جه بژیوانی ویمان و جهان بیرونن که ایمه گوره و گورتر مکرون. درک زندگی فراتر جه زندگی روزمره مادی وشکن. درک، نه توی تمام رنجکان و وشیکان مویرون و مانا مسازنون.
خیزآور گوران، چون خود واقعی مردمن، آنه نه که وابسته و کس نیین و تنیا و پابندی به درک دروس جه بژیوانی جامعەی گوران ویش سازان و مسازنون.

#ژیار_سلامتیان

#خیزآور
#گورانشار
#زوان_گوران

♦♦
https://t.me/goranshar
♦♦
https://t.me/JwanmirGoran1371