برای نوشتن شعری
که سیاسی نباشد
باید گوش سپرد به صدای پرندگان
و برای شنیدن صدای پرندگان
باید قطع شود صدای این جنگنده.

— مروان مخول

جنون آدمی، اغلب اوقات گول زننده و پرمکر است. وقتی فکر می کنی که رفته، ممکن است فقط به قالبی ظریف تر و زیرکانه تر تغییر شکل داده باشد.

موبی دیک – هرمان ملویل

مرا با خودت ببر. من عشقی محکوم به فنا می‌خواهم. من خیابان‌های شب هنگام، باد و باران را می‌خواهم؛ اینکه هیچ کس نخواهد بداند که کجا هستم.

ساعت‌ها – مایکل کانینگهام

"برای نوشتن یک کتاب بزرگ،باید ابتدا خودتان آن کتاب را زندگی کنید."

نقاشی با اکرلیک>>>>>>>

- تو با بقیه فرق داری، مگه نه؟
+ نمیدونم، شاید. گمون کنم آدمایی که متفاوت هستن خودشون این رو نمیدونن، چون معیاری ندارن که خودشون رو باهاش مقایسه کنن.
- درسته، تو متفاوتی.
+ چی من رو از بقیه متمایز می‌کنه؟
- نمی‌دونم، فقط یه حسیه که دارم. انگار که تو یه دریاچه‌ی ساکن عمیق زیبا، وسط دنیای مادی هستی!
+ واقعا؟ اینکه خیلی عجیبه!
- خب تو یه جورایی عجیبی دیگه! البته از نوع خوبش.

— ? Bates Motel

ولی اگه بین سفر به آینده و سفر به گذشته میتونستم یکیو انتخاب کنم قطعا سفر به گذشته رو انتخاب میکردم و سفر میکردم به دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی...