تو آبی بپوش،من دریا رو فراموش میکنم

پروف جدید چونکه قراره فصل زیبایی ها از راه بیاد و کلی حالمون خوب بشه :>

نشست تو ماشین، دستاش می‌لرزید
بخاری رو روشن کردم...
گفت: ماشینت بوی دریا میده!
گفتم: ماهی خریده بودم.
گفت: ماهیِ مُرده که بوی دریا نمیده!
گفتم: هر چیزی موقع مرگ بوی جایی رو میده که دلتنگش می‌شده.
گفت: یعنی من بمیرم بوی تورو میدم؟

دوست دارم فرار کنم و بیوفتم تو یه لونه خیلی عمیق و بزرگ خرگوش، فرار کنم داخل قصه کتابا، برمم داخل فیلما، برم تو اهنگا بشم یک نت موسیقی! گاهی دوست دارم خیال باشم پرستیده بشم، اهنگ باشم نواخته بشم، کتاب بشم نوشته بشم هرچیزی که چند سواهی بتونم از زندگی مرخصی بگیرم.

«کجا، بودنت را صرف می‌کنی که این‌چنین
از من دریغ شده‌ای؟»

آرز‌وی هر انسانی هم اینه که درک بشه :)

اشکال نداره اگه یه روزایی دلت بخاد بمیری …