اینجا خیلی راحت روزی 200 لغت انگلیسی یاد بگیر.
هر روز تست بزن و فولِ فول شو >>>>
.
.
اگه اطلاعات بیشتر در مورد 14 تا دوره جامع میخوای
لطفا به آیدی زیر پیام بده
👇🏻
t.me/karavani_class
.
تبلیغات: @Advlearn
Last updated 2 weeks, 6 days ago
کانال رسمی آموزش زبان استاد آرش نیا
اینستا گرام
https://www.instagram.com/rezaarashnia.club
دوره مکالمه و گرامر
👇
https://t.me/RezaArashniaConversation/1675
مشاوره تلفنی و واتس اپ👇
0912 088 2098
مشاور ثبت نام👇
http://T.me/Reza_Arashnia_admin
Last updated 1 month ago
جهت ثبتنام دوره های استاد آرش نیا به آیدی زیر پیام بدین
T.me/arashnia_javad
مشاوره تلفنی برای ثبتنام 09119655020
مدیر کانال و ثبت نام کلاسهای آنلاین و آیلتس و تافل
👇🏻
@Gitifaran
گت انگلیش #برند است.
اینستا
https://instagram.com/_u/lezzateenglisi
Last updated 1 month, 1 week ago
?ترجمهورزی (۲۰۷)
?ترجمهٔ فارسی
?مدرسهٔ آنلاین ترجمه
▫️گامهایی کوتاه اما سودمند و مؤثّر در تمرین عملیِ ترجمه
ترجمهٔ متن انگلیسیِ منتشرشده در پُست #ترجمهورزی شمارهٔ ۲۰۷:
?متن انگلیسی:
IF men’s minds were as easily controlled as their tongues every king would sit safely on his throne, and government by compulsion would cease; for every subject would shape his life according to the intentions of his rulers and would esteem a thing true or false, good or evil, just or unjust, in obedience to their dictates.
However, we have shown already that no man’s mind can possibly he wholly at the disposition of another, for no one can willingly transfer his natural right of free reason and judgment, or be compelled so to do.
For this reason, government which attempts to control minds is accounted tyrannical, and it is considered an abuse of sovereignty and a usurpation of the rights of subjects, to seek to prescribe what shall be accepted as true, or rejected as false, or what opinions should actuate men in their worship of God. All these questions fall within a man’s natural right, which he cannot abdicate even with his own consent.
?ترجمهٔ فارسی:
اگر ذهن آدمیان، همانسان مهارپذیر میبود که زبان ایشان، همۀ فرمانروایان بر اریکۀ فرمانرواییشان، ایمن مینشستند، و حکمرانی با قهر پایان میگرفت. زیرا هریک از تابعان، در سازگاری با خواستهای فرمانروا زندگی میکرد و به پیروی از فرمانهای او، آنچه را وی حق و باطل، خیر و شر، عادلانه و ناعادلانه میدانست، پذیرفتار بود و ارج مینهاد.
امّا، چنان که پیش از این، نشان دادهام؛ ناشدنی است که ذهن انسانی بهطور کامل در اختیار دیگری نهاده شود. زیرا کسی قادر نیست، به دلخواه و یا از روی اجبار، حق طبیعی آزاداندیشی و داوری خود را، به دیگری واگذار کند.
بنا بر این دلیل، دولتی که قصد مهار اندیشهها را بکند، دولت جابری است. و قدرت حاکمهای که برای تابعانش مقرر کند که حق چیست و باطل کدام است و یا بر اساس کدامین باورها میباید خداوند را پرستید، از حاکمیتش سوءاستفاده میکند و حقوق تابعانش را زیر پا میگذارد. اینها، تمامی از حقوق طبیعی فرد به شمار میآید، و هیچکس نمیتواند آنها را از خود سلب کند، حتی اگر خود چنین بخواهد.
▪️اسپینوزا، باروخ (۱۳۸۸). «باب بیستم رسالهٔ الهی ـ سیاسی اسپینوزا: آزادی اندیشه و آزادی گفتار در یک حکومت آزاد». ترجمهٔ سیروس آرینپور.
پیشنهاد:
ترجمهٔ خودتان را با ترجمهٔ زندهیاد سیروس آرینپور مقایسه کنید و با مشخص کردنِ اشکالات ترجمهٔ خود، نکتهها و شِگِردها و تکنیکهای مربوط به ترجمهٔ این پاراگراف را یاد بگیرید.
توضیح بیشتر دربارهٔ #ترجمهورزی?
https://t.me/Translation_School/1303
?عضویت در کانال مدرسهٔ آنلاین ترجمه ? @Translation_School
?ترجمهورزی (۲۰۷)
?متن انگلیسی
?مدرسهٔ آنلاین ترجمه
▫️گامهایی کوتاه اما سودمند و مؤثّر در تمرین عملیِ ترجمه
سه پاراگراف کوتاه زیر را ترجمه کنید و ترجمهٔ خود را در دفترچهٔ ترجمهورزی، یا در فایلهای وُرد مخصوص #ترجمهورزی بنویسید. برای ترجمهورزی، نباید به ترجمهٔ ذهنی اکتفا کرد؛ پس، حتما ترجمهٔ خود را روی کاغذ بنویسید، یا آن را تایپ کنید.
✔️متن زیر، قطعهای از رسالهٔ الهی ـ سیاسی اسپینوزا است:
?متن انگلیسی:
IF men’s minds were as easily controlled as their tongues every king would sit safely on his throne, and government by compulsion would cease; for every subject would shape his life according to the intentions of his rulers and would esteem a thing true or false, good or evil, just or unjust, in obedience to their dictates.
However, we have shown already that no man’s mind can possibly he wholly at the disposition of another, for no one can willingly transfer his natural right of free reason and judgment, or be compelled so to do.
For this reason, government which attempts to control minds is accounted tyrannical, and it is considered an abuse of sovereignty and a usurpation of the rights of subjects, to seek to prescribe what shall be accepted as true, or rejected as false, or what opinions should actuate men in their worship of God. All these questions fall within a man’s natural right, which he cannot abdicate even with his own consent.
پیشنهاد:
پیشنهاد میکنیم، اول، متن انگلیسی را چند بار با دقت بخوانید و سپس معنیِ واژههای دشوار را با مراجعه به فرهنگهای لغت بیابید. پس از آنکه معنی و مفهوم جملهها را بهخوبی فهمیدید، آنگاه نوشتنِ ترجمه را آغاز کنید. وقتی ترجمهٔ خودتان را نوشتید، بارها برگردید و نثر فارسیِ ترجمهتان را ویرایش و حکّ و اصلاح کنید و بکوشید ترجمهٔ نهایی با نثری کاملا سلیس و روان و قابلفهم و بدون هیچ گیر و گرهی باشد.
⏰ تا چند ساعت دیگر، ترجمهٔ این متن را در پُستی جداگانه در کانال مدرسهٔ آنلاین ترجمه منتشر میکنیم تا بتوانید ترجمهٔ خودتان را با آن مقایسه کنید و با مشخص کردنِ اشکالات ترجمهٔ خود، برخی شِگِردها و تکنیکهای ترجمه را یاد بگیرید.
?از اکنون، ۸ ساعت فرصت دارید این سه پاراگراف را ترجمه کنید. انگیزه و اعتماد به نفس داشته باشید و ترجمه را با قدرت شروع کنید. سخت نگیرید و کمالگرا نباشید. از اشتباه کردن هم نترسید. سعی کنید مفهوم جملههای انگلیسی را در قالب جملههای سادهٔ فارسی بنویسید. مسیر ترجمهآموزی، با برداشتنِ همین گامهای کوتاه طی میشود.
توضیح بیشتر دربارهٔ #ترجمهورزی را از اینجا بخوانید?
https://t.me/Translation_School/1303
?عضویت در کانال مدرسهٔ آنلاین ترجمه ? @Translation_School
?نثرخوانیِ فارسی (۸۲)
?مدرسهٔ آنلاین ترجمه
▫️اندر چراییِ سرهگویی و سرهنویسی
▪️میرجلالالدین کزازی
زبان شکرین و شیوای پارسی که میتوانیم بی درنگ و دودلی، آن را نغزترین و توانمندترین زبان زیباشناختی در جهان بدانیم، سرشت و ساختاری دوگانه و ناسازوارانه دارد: از سویی زبانی است بسیار سوده و ساده، نغز و نازک، با زنگ و آهنگی دلاویز و خُنیایی و گوشنواز؛ از دیگر سوی، زبانی استوار و سختجان و پایدار که توفانها و تندبادهایی سهمناک و ستیزآمیز را از سر گذرانیده است و در درازنای سدهها و هزارهها، برجای و برپای مانده است و باری گران و تنفرسای و توانکاه و پشتشکن را بر دوش کشیده است که فرهنگ گرانسنگ و نازشخیز ایرانی است. این زبان، بهرهجوی از تواناییها و دلاویزیهای خویش، همواره امروزیان ایران را به دیروزیان و پسینیان را به پیشینیان و نوادگان را به نیاکان پیوسته است و رشتهای سخت و استوار و ناگسستنی بوده است که گذشته ایران را اکنونی و روزآمد گردانیده است و پایگاه و پایبندان پیوستگی و یکپارچگی فرهنگ و تاریخ ایران گردیده است. [...]
آسیب واژگان بیگانه به بافتار نازک و دلاویز و آهنگین زبان پارسی
یکی از هدفهای سرهگویی ـ سرهنویسی این است که از زیانهایی که واژگان بیگانه به ساختار آوایی و گوشنواز زبان پارسی و همچنین رسایی، پختگی و استواری آن وارد میکنند، جلوگیری کنیم. اینکه زبان پارسی نمیباید وامواژهها را در خود راه دهد، دیدگاهی دانشورانه و بر پایه برهانهای زبانشناختی است.
زبان پارسی بسیار پیشرفته است. زبانی بوده است بسیار پویا. از دید زبانشناسی تاریخی، پیشرفتهترین زبان کنونی است. این از آنجاست که زبان آیینه فرهنگ است. فرهنگی که پویاست، زبانی همسنگ و همساز با خویش را پدید میآورد. فرهنگ ایرانی چون فرهنگی پویا و پیشتاز بوده است، زبان پارسی هماهنگ با آن بسیار دگرگون شده و پیشرفت کرده است.
زبان پارسیِ امروز، ساختاری دارد که با بسیاری از دیگر زبانهای جهان همروزگار نیست. به سخن دیگر، آن زبانها از دید کاربردهای سرشتین و بنیادین، در روزگاران و ساختارهایی ماندهاند که دیری است زبان پارسی از آنها گذشته است. دیگر زبانهای جهان با پارسی دری یا همان پارسی نو، همروزگار نیستند. برای نمونه با پارسی میانه سنجیدنیاند، حتا با پارسی باستان. اگر زبان پارسی که بسیار پیشرفته است، از این زبانها که در سنجش با آن هنوز کهن ماندهاند، واژه بستاند، بر خود زیان زده است. این واژهها با ساختارها، هنجارها و رفتارهای زبان پارسی سازگار نیستند. از این روی آنها را گزند میرسانند و برمیآشوبند. [...]
خواست سرهنویسان بازگشت به زبان زمان فردوسی نیست؛ اگر نوشته و سرودههای پارسیگرایانه امروز به زبان فردوسی میماند، از آن روی نیست که آن نویسنده یا سراینده، آن زبان را به کار میگیرد یا میخواهد به شیوهٔ فردوسی بسراید، از آنجاست که زبان پارسی بدان سان که استاد توس یا سعدی به کار گرفته است، از دیدی دیگر، نزدیکترین زبان به زبان سرشتین پارسی است. هنگامی که ما میکوشیم به این زبان برسیم، خواهناخواه، آنچه به دست میآوریم، نزدیک فردوسی خواهد بود.
زبان پارسی زبانی است توانمند و بینیاز. اگر گاهی به وامواژهها نیاز دارد، این نیاز در همان مرز و اندازه است که هر زبان میتواند داشت و حتا بسیار کمتر از بسیاری از دیگر زبانها نیازمند وامواژه است. این توانمندی در زبان پارسی، برمیگردد به سامانه و دستگاه واژهسازی در این زبان که بسیار نیرومند و کارآمد و آفرینشگرایانه و بیکرانه است. ما میتوانیم بیشماره در پارسی، واژه بسازیم. زبان پارسی مانند بسیاری از زبانهای جهان کالبدینه نیست؛ بدینسان که پیمانهها و ریختهای از پیش نهاده برای واژهسازی در این زبان نمیبینیم. زبان پارسی بسیار نرمشپذیر است؛ به موم میماند. هرچه مایه و توان و دانش شما در زبان پارسی بیشتر باشد، این زبان را آسانتر و مایهورتر میتوانید به کار بگیرید. [...]
▪️منبع: وبسایت پارسیانجمن#نثرخوانی_فارسی
?عضویت در کانال مدرسهٔ آنلاین ترجمه ? @Translation_School
?شعرخوانی انگلیسی (۴)
?مدرسهٔ آنلاین ترجمه
▪️The Laughing Heart
▫️Charles Bukowski
your life is your life
don’t let it be clubbed into dank submission.
be on the watch.
there are ways out.
there is light somewhere.
it may not be much light but
it beats the darkness.
be on the watch.
the gods will offer you chances.
know them.
take them.
you can’t beat death but
you can beat death in life, sometimes.
and the more often you learn to do it,
the more light there will be.
your life is your life.
know it while you have it.
you are marvelous
the gods wait to delight
in you.
?عضویت در کانال مدرسهٔ آنلاین ترجمه ? @Translation_School
?شعرخوانی انگلیسی (۳)
?مدرسهٔ آنلاین ترجمه
▪️Solitude
▫️Ella Wheeler Wilcox
Laugh, and the world laughs with you;
Weep, and you weep alone;
For the sad old earth must borrow its mirth,
But has trouble enough of its own.
Sing, and the hills will answer;
Sigh, it is lost on the air;
The echoes bound to a joyful sound,
But shrink from voicing care.
Rejoice, and men will seek you;
Grieve, and they turn and go;
They want full measure of all your pleasure,
But they do not need your woe.
Be glad, and your friends are many;
Be sad, and you lose them all-
There are none to decline your nectared wine,
But alone you must drink life's gall.
Feast, and your halls are crowded;
Fast, and the world goes by.
Succeed and give, and it helps you live,
But no man can help you die.
There is room in the halls of pleasure
For a large and lordly train,
But one by one we must all file on
Through the narrow aisles of pain.
?عضویت در کانال مدرسهٔ آنلاین ترجمه ? @Translation_School
?نثرخوانیِ فارسی (۸۱)
?مدرسهٔ آنلاین ترجمه
▫️در هجو هستی
▪️مجتبی عبداللهنژاد
حافظ در ظاهر هیچ کس را هجو نکرد. در شعر او هجو به معنای متعارف وجود ندارد. دو سه باری که دشنام میدهد و شعر او لحن هجو پیدا میکند، راجع به صوفیه حرف میزند: [...]
«صوفی شهر بین که چون لقمۀ شبهه میخورد/ پاردمش دراز باد این حیوان خوشعلف».
ولی از جهتی کل شعر او چیزی نیست، جز هجو هستی. جز سبکسری و بازیگوشی و دست انداختن هستی در همه سطوح. حافظ برای هجو هستی به چه ابزاری متوسل شد؟
قبل از همه دست به انقلاب مفاهیم زد. انقلابی در ساحت خود زبان به وجود آورد. عناصر زبان حافظ همان عناصری است که در گذشته هم وجود داشت. ولی آن عناصر در شعر حافظ قلب ماهیت پیدا کردند و معنای جدیدی یافتند. چیزی که به شعر حافظ رنگ طنز میدهد، همین قلب مفاهیم است. نماز و روزه و شب قدر و بهشت و حج و تسبیح و استخاره و سجاده و خرقه و توبه و صوفی و زاهد و واعظ و محتسب و پیر مغان و خانقاه و خرابات و نظایر اینها در شعر او معنای دیگری پیدا میکنند. نماز در شعر او آن نمازی نیست که قبلاً میشناختیم. کاری از آن نماز ساخته نیست. مستیِ شبانۀ خود او خیلی بیشتر از آن نماز کارایی دارد:
«حافظ چو از نماز تو کاری نمیرود/ هم مستی شبانه و راز و نیاز من.»
شب قدر آن شب قدری نیست که سراغ داریم. این شب قدر مزیت دیگری دارد:
«شب قدری چنین عزیز و شریف/ با تو تا صبح خفتنم هوس است».
حتی عقل در شعر او قلب ماهیت میدهد و با آن عقل متعارفی که میشناسیم فرق دارد:
«حاشا که من به موسم گل ترک می کنم/ من لاف عقل میزنم این کار کی کنم».
در مورد بقیۀ مفاهیم هم همینطور. خرقه در گرو میخانه است. صوفی باده میخورد. محتسب سبو به دوش میکشد. امام شهر از غایت مستی روی پای خودش بند نیست و او را در خیابانهای شهر بر دوش میبرند. فقیه مدرسه مست است. واعظان در خلوت کارهای دیگری میکنند. مشایخ شهر نشان اهل خدا ندارند. خرقهها میآلود است. میوههای بهشتی در مقابل زنخدان شاهدان زیبارو جلوهای ندارد. بهشت در مقایسه با میخانه به چیزی نمیارزد…. تقریباً تمام مفاهیمی که در زبان متعارف سراغ داریم در شعر حافظ تغییر ماهیت میدهند و به ضد خود تبدیل میشوند و از اینجاست که گاهی شعر او حالت طنز پیدا میکند. به عقیدۀ دوبونو، فیلسوف و روانشناس انگلیسی، ذهن دستگاه الگوسازی است و اساساً از طریق شناسایی اخبار و رفتارها و قرار دادن آنها در الگوهای آشنا کار میکند. به عبارتی سعی میکند بین آموختههای قبلی و آنچه تازه میشنود رابطۀ منطقی پیدا کند. اگر این رابطۀ منطقی وجود نداشته باشد و در الگوهایی که ذهن از پیش برای خودش ساخته اختلال ایجاد شود، طنز به وجود میآید. کار حافظ همین است. در الگوهای ازپیشساختۀ ذهنی اختلال ایجاد میکند و خواننده را به پوزخند و شگفتی وامیدارد. این پوزخند و شگفتی نتیجۀ انقلاب در مفاهیم است.
هجو هستی در لایه مابعدالطبیعی حافظ را به شاعر زندیق و دهریمسلکی تبدیل میکند. هجو هستی در لایۀ سیاسی از او چهرۀ یک مبارز فعال سیاسی ترسیم میکند. هجو هستی در لایۀ اجتماعی از او مردی ملامتی میسازد. ولی حافظ نه زندیق بود، نه ملامتی، نه فعال سیاسی. مشکل حافظ با خود هستی بود. هستی در تمام لایهها. به نظرش انسان موجودی بود گرفتار در شبکه پیچیدۀ مناسبات هستی. این پیچیدگی را بهصورت شبکههای معناییِ تودرتویی که ایجاد کرد در شعر خودش هم نشان داد. ولی اهل آه و افسوس نبود. برعکس، راهی که انتخاب کرد، راه مماشات بود. راه پوزخند. راه سبکسری. به نظرش هیچ چیز آنقدرها جدی نبود. حتی مرگ را هم جدی نمیگرفت. مرگ به نظرش همان قدر مسخره بود که بقیۀ مسائل زندگی:
«پیاله بر کفنم بند تا سحرگه حشر/ به می ز دل ببرم هول روز رستاخیز»
یا
«مهل که روز وفاتم به خاک بسپارند/ مرا به میکده بر در خم شراب انداز»
این رویکرد او به هستی باعث شد تعریف دیگری از انسان طبیعی و سالم داشته باشد و برای توصیف این انسان راهی نداشت، جز اینکه اسطوره جدیدی خلق کند و تمام خصایلی را که از انسان آرمانی در نظر داشت در او مجتمع کند: اسطوره رند و رندی. رند البته، هم در معنای لغوی و هم در معنای اصطلاحی، از صدها سال قبل از حافظ در شعر فارسی سابقه داشت. ولی حافظ آن را به اسطورۀ انسان سالم تبدیل کرد. انسان طبیعی. انسان بهظاهر متناقض و در باطن متعادل. جمع همه اضداد، ترکیبی از عناصر نامتجانس، خالی از افراط و تفریط، رها از همۀ تعلقات (حتی تعلقات فکری و مسلکی) اهل شک، اهل مماشات، اهل مدارا و گذشت. قلندر، عاشق، نظرباز، به دور از تزویر و ریا، بیگانه با زهد و صلاح و تقوی و توبه، اهل خوشدلی و خوشباشی، دوستدار شادنوشی و بادهگساری. این بود تصویر انسان آرمانی حافظ.
▪️منبع: وبسایت خانهٔ شاعران جهان#نثرخوانی_فارسی
?عضویت در کانال مدرسهٔ آنلاین ترجمه ? @Translation_School
?ترجمهورزی (۲۰۶)
?ترجمهٔ فارسی
?مدرسهٔ آنلاین ترجمه
▫️گامهایی کوتاه اما سودمند و مؤثّر در تمرین عملیِ ترجمه
ترجمهٔ متن انگلیسیِ منتشرشده در پُست #ترجمهورزی شمارهٔ ۲۰۶:
?متن انگلیسی:
It was the best of times, it was the worst of times, it was the age of wisdom, it was the age of foolishness, it was the epoch of belief, it was the epoch of incredulity, it was the season of Light, it was the season of Darkness, it was the spring of hope, it was the winter of despair, we had everything before us, we had nothing before us, we were all going direct to Heaven, we were all going direct the other way. In short, the period was so far like the present period, that some of its noisiest authorities insisted on its being received, for good or for evil, in the superlative degree of comparison only.
?ترجمهٔ فارسی:
بهترین روزگار و بدترین ایام بود، دوران عقل و زمان جهل بود، روزگار اعتقاد و عصر بیباوری بود، موسم نور و ایام ظلمت بود، بهار امید بود و زمستان ناامیدی، همهچیز در پیش روی گسترده بود و چیزی در پیش روی نبود، همه بهسوی بهشت میشتافتیم و همه در جهت عکس ره میسپردیم. الغرض، آن دوره چنان به عصر حاضر شبیه بود که بعضی مقامات جنجالی آن، اصرار داشتند در اینکه مردم باید این وضع را، خوب یا بد، در سلسلهٔ مراتب قیاسات، فقط با درجهٔ عالی بپذیرند.
▪️دیکنز، چارلز (۱۳۷۷). «داستان دو شهر». ترجمهٔ ابراهیم یونسی. تهران: مؤسسهٔ انتشارات نگاه.
پیشنهاد:
ترجمهٔ خودتان را با ترجمهٔ زندهیاد ابراهیم یونسی مقایسه کنید و با مشخص کردنِ اشکالات ترجمهٔ خود، نکتهها و شِگِردها و تکنیکهای مربوط به ترجمهٔ این پاراگراف را یاد بگیرید.
توضیح بیشتر دربارهٔ #ترجمهورزی?
https://t.me/Translation_School/1303
?عضویت در کانال مدرسهٔ آنلاین ترجمه ? @Translation_School
?شعرخوانی انگلیسی (۲)
?مدرسهٔ آنلاین ترجمه
▪️Thinking
▫️Walter D. Wintle
If you think you are beaten, you are;
If you think you dare not, you don't.
If you'd like to win, but you think you can't,
It is almost a cinch you won't.
If you think you'll lose, you've lost;
For out in this world we find
Success begins with a person's will
It's all in the state of mind.
If you think you're outclassed, you are;
You've got to think high to rise.
You've got to be sure of yourself before
You can ever win the prize.
Life's battles don't always go
To the stronger or faster man;
But sooner or later the person who wins
Is the one who thinks he can!
?عضویت در کانال مدرسهٔ آنلاین ترجمه ? @Translation_School
?ترجمهورزی (۲۰۶)
?متن انگلیسی
?مدرسهٔ آنلاین ترجمه
▫️گامهایی کوتاه اما سودمند و مؤثّر در تمرین عملیِ ترجمه
پاراگراف زیر را ترجمه کنید و ترجمهٔ خود را در دفترچهٔ ترجمهورزی، یا در فایلهای وُرد مخصوص #ترجمهورزی بنویسید. برای ترجمهورزی، نباید به ترجمهٔ ذهنی اکتفا کرد؛ پس، حتما ترجمهٔ خود را روی کاغذ بنویسید، یا آن را تایپ کنید.
✔️متن زیر، قطعهای از یک رمان است:
?متن انگلیسی:
It was the best of times, it was the worst of times, it was the age of wisdom, it was the age of foolishness, it was the epoch of belief, it was the epoch of incredulity, it was the season of Light, it was the season of Darkness, it was the spring of hope, it was the winter of despair, we had everything before us, we had nothing before us, we were all going direct to Heaven, we were all going direct the other way. In short, the period was so far like the present period, that some of its noisiest authorities insisted on its being received, for good or for evil, in the superlative degree of comparison only.
پیشنهاد:
پیشنهاد میکنیم، اول، متن انگلیسی را چند بار با دقت بخوانید و سپس معنیِ واژههای دشوار را با مراجعه به فرهنگهای لغت بیابید. پس از آنکه معنی و مفهوم جملهها را بهخوبی فهمیدید، آنگاه نوشتنِ ترجمه را آغاز کنید. وقتی ترجمهٔ خودتان را نوشتید، بارها برگردید و نثر فارسیِ ترجمهتان را ویرایش و حکّ و اصلاح کنید و بکوشید ترجمهٔ نهایی با نثری کاملا سلیس و روان و قابلفهم و بدون هیچ گیر و گرهی باشد.
⏰ تا چند ساعت دیگر، ترجمهٔ این متن را در پُستی جداگانه در کانال مدرسهٔ آنلاین ترجمه منتشر میکنیم تا بتوانید ترجمهٔ خودتان را با آن مقایسه کنید و با مشخص کردنِ اشکالات ترجمهٔ خود، برخی شِگِردها و تکنیکهای ترجمه را یاد بگیرید.
?از اکنون، ۶ ساعت فرصت دارید این پاراگراف را ترجمه کنید. انگیزه و اعتماد به نفس داشته باشید و ترجمه را با قدرت شروع کنید. سخت نگیرید و کمالگرا نباشید. از اشتباه کردن هم نترسید. سعی کنید مفهوم جملههای انگلیسی را در قالب جملههای سادهٔ فارسی بنویسید. مسیر ترجمهآموزی، با برداشتنِ همین گامهای کوتاه طی میشود.
توضیح بیشتر دربارهٔ #ترجمهورزی را از اینجا بخوانید?
https://t.me/Translation_School/1303
?عضویت در کانال مدرسهٔ آنلاین ترجمه ? @Translation_School
?شعرخوانی انگلیسی (۱)
?مدرسهٔ آنلاین ترجمه
▪️Be the Best of Whatever You Are
▫️Douglas Malloch
If you can't be a pine on the top of the hill,
Be a scrub in the valley — but be
The best little scrub by the side of the rill;
Be a bush if you can't be a tree.
If you can't be a bush be a bit of the grass,
And some highway happier make;
If you can't be a muskie then just be a bass —
But the liveliest bass in the lake!
We can't all be captains, we've got to be crew,
There's something for all of us here,
There's big work to do, and there's lesser to do,
And the task you must do is the near.
If you can't be a highway then just be a trail,
If you can't be the sun be a star;
It isn't by size that you win or you fail —
Be the best of whatever you are!
?عضویت در کانال مدرسهٔ آنلاین ترجمه ? @Translation_School
اینجا خیلی راحت روزی 200 لغت انگلیسی یاد بگیر.
هر روز تست بزن و فولِ فول شو >>>>
.
.
اگه اطلاعات بیشتر در مورد 14 تا دوره جامع میخوای
لطفا به آیدی زیر پیام بده
👇🏻
t.me/karavani_class
.
تبلیغات: @Advlearn
Last updated 2 weeks, 6 days ago
کانال رسمی آموزش زبان استاد آرش نیا
اینستا گرام
https://www.instagram.com/rezaarashnia.club
دوره مکالمه و گرامر
👇
https://t.me/RezaArashniaConversation/1675
مشاوره تلفنی و واتس اپ👇
0912 088 2098
مشاور ثبت نام👇
http://T.me/Reza_Arashnia_admin
Last updated 1 month ago
جهت ثبتنام دوره های استاد آرش نیا به آیدی زیر پیام بدین
T.me/arashnia_javad
مشاوره تلفنی برای ثبتنام 09119655020
مدیر کانال و ثبت نام کلاسهای آنلاین و آیلتس و تافل
👇🏻
@Gitifaran
گت انگلیش #برند است.
اینستا
https://instagram.com/_u/lezzateenglisi
Last updated 1 month, 1 week ago