در سلسله‌ی زلفِ توام نام نهادند
آشفته، سیه‌روز، گرفتار، پریشان

پیج هایی که تو اینستاگرام دنبال میکنم به نظرم خیلی مفید هستن و در کنار سرگرمی مباحثی رو مطرح میکنن که داخل ذهنم جرقه میزنه برای فکر کردن و جست و جوی بیشتر.
اما امان از اکسپلور! حالت غرقگی ایجاد میکنه و به خودت میای میبینی نیم ساعته داری ریلز میبینی و همه جور محتوای مبتذل و سبک بهت نشون داده شده. اگر یه امکانی وجود داشت که میشد اکسپلور رو غیر فعال کرد من حتما و قطعا ازش استفاده میکردم.

آدمیزاد محکومه به پذیرفتن، کنار اومدن و ادامه دادن؛
چی از این غم‌انگیزتر؟
-ما ققنوس‌هایی که هزاران روز و شب آتش می‌گیریم و خاموش می‌شویم و مجدد از خاکسترمان متولد می‌شویم؛
زیبا، استوار، غمگین.

هلیا طعم تلخ پوست آن انارها یادت هست ؟
تو از صدای غربت ، از فریاد قدرت می ترسی ؟
هلیا!برای دوست داشتن هر نفس زندگی ، دوست داشتن هر دم مرگ را بیاموز.
و برای ساختن هر چیز نو ، خراب کردن هر چیز کهنه را
و برای عاشق عشق بودن ، عاشق مرگ بودن را.
می توان به سوی رهایی گریخت ، اما بازگشت به اسارت نابخشودنی است.
ولی بازگشت، محبت را خراب نمی کند.

_نادر ابراهیمی

این روزا انقد اینارو گوش کردم که دیگه نمیتونم اهنگ دیگه ای گوش کنم✨?

?✨✨✨