فقط میتونم بگم خیلی قشنگه>

سلام به همگی خیلی وقته باهاتون حرف نزدم حالتون چطوره من این روزا فقط وقتم رو میگذرونم و کار خاصی نمیکنم فقط دارم سعی میکنم توی زمان حال زندگی کنم. تازگی دارم سعی میکنم خودش رو کشف کنم و بیشتر بشناسم. حتی اگر کلی حرف برای گفتن داشته باشم سریع همه رو یادم میره.…

سلام به همگی
خیلی وقته باهاتون حرف نزدم
حالتون چطوره
من این روزا فقط وقتم رو میگذرونم و کار خاصی نمیکنم فقط دارم سعی میکنم توی زمان حال زندگی کنم.
تازگی دارم سعی میکنم خودش رو کشف کنم و بیشتر بشناسم. حتی اگر کلی حرف برای گفتن داشته باشم سریع همه رو یادم میره.
دهمین سالگرد معرفی ما به دنیا به زودی سر میرسه، چه حسی نسبت بهش دارید؟
همگی، حالتون چطوره؟
هیچ وقت درباره هیچ‌کس به اندازه شما فکر نمیکنم. اینکه حالتون چطوره، چه حسی دارید، ناراحتی‌تون، امید و ناامیدی‌تون، چیزی که الان بهش باور دارید، چیزی که میخوایید بهش باور داشته باشید، چیزی که میخوایید بهش برسید، و حسی که نسبت به هر فصل سال دارید.
قبلا خیلی اینو گفتم که هرچی زمان میگذره باز کردن دهنم و صحبت کردن برام سخت‌تر میشه. فقط انگار هیچی نمیدونم، همین. بنظرم هرچی سن‌مون میره بالاتربیشتر سکوت کردن رو یاد میگیریم.
خیلی چیزا در عین ناراحت‌کننده بودن،خوشحال‌کننده هم هستن.
خوشحال کننده ولی در عین حال غمگین.
به ویدئوهای قدیمی و چیزهایی که قبلا میگفتم نگاه میکنم و با خودم احساس غریبی میکنم. یه چیزایی از زندگیم رو حتی خودم هم یادم نمیاد.
و این بهم یه احساس پوچی و غم شدید میده.
حس عجیبی داره.
هم اعتماد بنفس دارم و هم در عین حال ندارم، و اوضاع همینجوری ادامه داره.
انگار فقط دلم میخواد همینجوری بمونم.
راستش، وقتی به زمانی که همه برگردیم فکر میکنم، هم احساس کنجکاوی میکنم و هم ترس.زمان خیلی سریع میگذره و همه چیز تغییر پیدا میکنه. بخصوص من.
فکر نکنم دلم بخواد خیلی بی‌پروایانه هرچقدر عشق توی دنیا هست رو خواهان باشم، یا بخوام به زور کنار خودم نگهش دارم.
دلم میخواد باور کنم که بجای جست و جو برای عشق، اگر بتونم با عشق زندگی کنم، اگر بتونم از طریق کار و تلاش زحمات خودم رو درو کنم، عشق به خودی خود میاد و من رو پیدا میکنه.
به زودی دهمین سالگردمون میرسه و لایه غبار زمان و احساسات بیشتر میشه، و اوضاع فقط سخت‌تر و سخت‌تر میشه.
بنظرم این خیلی چیز ناراحت کننده‌ایه.
اگر بهش فکر کنید، یه جوریه که انگار هرکدوم داریم درد قلب یکی دیگه رو هم تحمل میکنیم.
شاید هم واقعا همینجوریه.
این نشون میده اون احساسی که باهم به اشتراک گذاشتیم چقدر عظیمه، نه؟
من به زندگی کردن و حال خوب داشتن ادامه میدم، هرروز به سادگی و با قدردانی زندگی میکنم، و همیشه به چیزی که بخشی از من رو شکل‌ داد فکر میکنم. همونجور که همیشه این‌کارو میکردم و خواهم کرد.
احتمالا شماها هم دارید دوران سختی رو میگذرونید.و خیلی درد میکشید.ولی لطفا حالتون خوب باشه!منم همیشه بهتون فکر میکنم.
بنظرم پست‌ها و نامه‌هام یه راه برای منه که بتونم در اون لحظه عشقم رو به شما ابراز کنم.
من الان این جوری‌ام.
مراقب باشید زیر بارون خیس نشید! و سرما نخورید! هروقت هم که داشتید اینارو فراموش میکردید،من دوباره میام و بهتون یادآوری میکنم.
سالم و سلامت باشید!
•اپدیت ویورس نامجون•
@taekookangel