𝑩𝒊𝒃𝒍𝒊𝒐𝒑𝒉𝒊𝒍𝒆 📚

Description
محل اشتراک‌گذاری «کتب ارزشمند📚»
همراه با چاشنی «فیلم🎭» و «موسیقی🎼»

📬دالان ارتباطی:
@Bibliophilbot (در دست تعمیر)
@MobinDorost

📌https://t.me/Bibliophile_files
منوی کانال:
https://t.me/Bibliophile_mums/914
Advertising
We recommend to visit

✨ تبلیغات پر بازده [ @tabligat_YaSiNoli ]

- منمو هدفونم فقط میخوام چِت کنم 🎧

فرشتــه‌ی موسیقی?"
- موسیقی تَپیت و نت‌ها در رگ ها جریان یافتند و من زنده ماندم . .

#تبلیغات با بهترین #بازدهی : [ @AMEOOaW ]
‌‌‌•• ????••

╰) ایران موزیک♪ (╯

"ما بهتریـن‌ها را براے شما بـہ اشتراڪ میـگذاریـم✘"


تبلیغات و ثبت موزیک :
@AdIranMusic94

6 months, 3 weeks ago

آهنگ خوب دارید که تا امتحان هوشیار نگهم داره روانه کنید پیوی حتی اگر تکراریه یا قبلا فرستادید مهم نیست اگر دو تا کانالو دنبال کرده باشید حداقل ۱۵۰۰ ترک تو این یک سال فرستادم پس بدونید زبان و ژانر و ... برام محدودیت حساب نمیشه

6 months, 3 weeks ago

This isn't a song, This is a vibe, a feeling, a whole great experience

6 months, 3 weeks ago

If I was to walk away
From you my love
Could I laugh again?

7 months ago

Count it as "Morning song"
Use it anytime you wanted.

#Music
#chefpoor

7 months ago

دوازده سال از تبعیدم می‌گذشت. شهری بود کوچک و غریب در میان کوهستان، و مردمی غریب تر داشت. صبح ها با گرمترین سلام و احوالپرسی به سمتش می‌شتافتند گویا در انجا زاده شده و کل عمرش را با آن ها سر کرده است اما به محض معرفی خود به افسر و گرفتن کار روزانه دیگر برای…

7 months ago

دوازده سال از تبعیدم می‌گذشت. شهری بود کوچک و غریب در میان کوهستان، و مردمی غریب تر داشت. صبح ها با گرمترین سلام و احوالپرسی به سمتش می‌شتافتند گویا در انجا زاده شده و کل عمرش را با آن ها سر کرده است اما به محض معرفی خود به افسر و گرفتن کار روزانه دیگر برای هیچکس وجود خارجی نداشت.
شاید به این دلیل بود که ساکن نوانخانه بود و مردم این شهر احترام زیادی برای فقرا قائل بودند؛ پس تا وقتی که خستگی کار بر آن ها غلبه نکرده بود تظاهر به مهربانی می‌کردند. این نوانخانه کمترین شباهات را به نامی که بر آن نهاده بودند داشت؛ در اصل تبعیدگاهی بود که خواص را به آن می‌فرستادند تا در شهری دورافتاده زندگی حقارت باری را در میان عوام تجربه کنند. آن ها حق مالکیت بر هیچ چیز را نداشتند، در ازای کار روزانه خود دو وعده غذا و سالانه دو دست لباس مندرس دریافت می‌کردند.
شاید گاهی مردم شهر چیزی به آن ها می‌بخشیدند ولی بلافاصله آن را با بهترین مشروبات در دسترس معامله می‌کردند تا دمی را بدون درد بیاسایند.
اکثر آن ها خانواده و معشوق و عمارت خود را ترک گفته بودند تا تقاص آن چه کرده اند را بدهند. هیچ پایانی بر این خفت تعیین نشده بود و شب ها به این امید که این بار به خواب ابدی می‌روند می‌خوابیدند...
_م.د

7 months, 1 week ago

ولی اگر گوش کردید و حسش کردید بنده رو فراموش نکنید)))

7 months, 1 week ago

بابت تعدد آهنگا معذرت. به زودی پاک میشن

7 months, 1 week ago

Do you ever wonder why you were left alone??

As your heart grew colder and finally turned to stone...

7 months, 2 weeks ago

#آگهی کسی که بتونه وادارم کنه درس بخونم رو استخدام میکنم با حقوق کافی

We recommend to visit

✨ تبلیغات پر بازده [ @tabligat_YaSiNoli ]

- منمو هدفونم فقط میخوام چِت کنم 🎧

فرشتــه‌ی موسیقی?"
- موسیقی تَپیت و نت‌ها در رگ ها جریان یافتند و من زنده ماندم . .

#تبلیغات با بهترین #بازدهی : [ @AMEOOaW ]
‌‌‌•• ????••

╰) ایران موزیک♪ (╯

"ما بهتریـن‌ها را براے شما بـہ اشتراڪ میـگذاریـم✘"


تبلیغات و ثبت موزیک :
@AdIranMusic94