-

-

قبل اومدنت به زندگیم فکر میکردم که رسیدم به ته خطُ و دیگه هیچ چیزی باعث نمیشه دنیای سیاسفید دورمو رنگی ببینم، اصلا میدونی من فراموش کرده بودم که گلا رنگ دارن بو دارن، آسمون آبیه، خورشید زرده و پر نوره یا حتی فراموش کرده بودم بوی دریاو رنگ آبی ملیحشو؛ ولی وقتی که قدم گذاشتی تو زندگیم، انگار که از هر رد پای تو گلای بابونه رشد کردن و رنگ و گرما بخشیدن به قلب یخ زدم
تو چسب روی زانو های زخمی منی.
تو امید بین همه ی حسای بدمی.
تو آرامش موقع مشکلاتمی.
تو مخفیگاه و پناهگاه منی.تو؟ تو قشنگ ترین عضو زندگی منی
اونقدر قشنگی که بیا برای زیبایی هات اشک بریزم.
تو پناهگاه امن منی تو این ساحل طوفانی.
تو بوسه رو دردای منی.
یه شونه برای خوابیدن من.
همونی هستی که میتونم راجب هرچیزی باهاش حرف بزنم
حتی اگه اختلاف نظر باشه و تهش بزنیم توسرهم
هر موقع که به یکی احتیاج دارم که احساساتتمو باهاش درمیون بذارم میام سراغ تو.
می‌دونم که عصبیت می‌کنم، اذیتت می‌کنم، از دستت عصبی میشم، ولی رفاقتمون هيچ‌وقت به‌خاطر این چیزا از هم نمی‌پاشه
میخوام بهم قول بدی پر نور تر ادامه بدی و بدرخشی.
بهت افتخار میکنم و میدونم اونقدر قوی هستی که حقیقی شدن رویاها تو روزی دو دستی از دنیا میگیری
از خدا میخوام پر نور ترین ستاره ی آسمونشو امشب برای برآورده کردن آرزوهات بیدار کنه و به اندازه ی وسعت قلبت عشق برکت و ثروت واقعی وارد زندگیت کنه
تولدت مبارک اخرین ذوقم :)??

من اگه جات بودم هرلحظه به یه دختر به این بانمکی تکست میدادم نمیدونم تو چه مرگته.

تو خانواده منی و همونقدر که اعضای خانوادم برام اهمیت دارن واسم با ارزشی. همونقدر می تونم توی همه ی شرایط روت حساب کنم، همونقدر محکم بهت اعتماد دارم، همونقدر بهت وابستم و دلم برات تنگ می شه. همونقدر روت حساسم و اگه آسیبی بهت برسه انگار به من رسیده. همونقدر ازت مطمئنم و بهت احترام می ذارم و هواتو دارم. توی خانواده بحث هست، دعوا هست، فحش هست، قهر هست ولی جدایی برای همیشه نیست. اگرم باشه محاله همو فراموش کنن و دیر یا زود بهم بر می گردن یا از دور حواسشون به هم هست. تو به طرز خیلی جدی ای خانواده منی و من هیچ وقت قرار نیست ازت جدا شم یا فراموشت کنم باشه؟??‍⬛

‏وقتی میگم روزت چطور بود، برام یه رمان بنویس، من میخونمش ??

??

سری بعدی پیم یکی لبخند بیاره رو لبم بلاکش میکنم چون حوصله دراماهای بعدشو ندارم :)