Я не могу забыть тебя на ночь.
Я не могу отпустить тебя на ночь.

0:14

ایـن هـم از پـسـت آخـر خـونـه‌ی مـن.

قرار نبود اینجا دوباره این خونه‌ی من هم خاک بگیره، اما شد. هنوز یکسال نشده اینجارو درست کردم ولی با افراد جدیدی آشنا شدم و روزای خوبی رو کنار هم داشتیم.

عاشقشم..

ماه امشب رو دیدید چقدر قشنگه؟

«این روزها‌ بیشتر از همیشه بهت فکر می‌کنم.
داشتم‌ فراموش‌ می‌کردم، نامه‌های‌ قبلی که برات
فرستادم رو خوندی پسرکِ من؟
بیا امیدوار باشیم که خط‌به خط‌شون‌ رو خوندی.
شاید، شاید وقتشه آخرین نامه‌ام‌ رو هم برات
بفرستم اما اینبار فرق می‌کنه.
اینکه‌ کی و چه روزی سراغ تموم‌ خاطراتِ‌ من‌
میری و تموم دلنوشته‌هام‌ درمورد‌ِ خودت رو میخونی‌ مشخص نیست؛ اما باید بدونی مدت زیادی برام‌ باقی نمونده و سهم نفس کشیدن من هم رو به پایانِ.
به امید دیدارمان‌ در جهانی دیگر؛ کیم تهیونگ.»