somewhere

Description
he/they 06
We recommend to visit

Contact Us: @HVBook

Last updated 5 months ago

❌️پخش اول کتاب ها و جزوات کنکوری و نهایی❌️
.
.
‌.
.
‌تبلیغات (پیام به جز تبلیغات = بلاک)
@Tomir_H

Last updated 5 months, 1 week ago

?? ? ??

WE LOVE HELICOPTERS!!!

Last updated 1 year, 1 month ago

4 months, 1 week ago
4 months, 1 week ago
4 months, 1 week ago
6 months ago
somewhere
6 months ago
somewhere
6 months ago
somewhere
6 months, 1 week ago

پتو رو دورم می‌پیچم، پامو می‌ذارم روی لبه‌ی پنجره. بیرون ساکته، چراغ خیابون از پشت شیشه‌ی نیمه‌کثیف یه نور زرد پخش کرده روی دیوار اتاق. گوشیم کنارم خاموش افتاده، نه حوصله‌ش رو دارم، نه انرژی جواب دادن به کسی. لیوان چای تو دستمه، بخارش می‌ره بالا و گم می‌شه تو هوای خنک اتاق.
به چیزی فکر نمی‌کنم یا شاید دارم به همه‌چیز فکر می‌کنم. به حرف‌های نصفه‌کاره، به خیابون‌هایی که دیگه قدم نمی‌زنم، به آدم‌هایی که نمی‌دونم چرا هنوز منتظرم چیزی بگن. هوا سردتر می‌شه، شیشه‌ی پنجره کمی بخار گرفته. با انگشت یه خط می‌کشم روش، بی‌هدف، بدون اینکه شکل خاصی بشه.
کتاب کنارم بازه، یه جمله‌اش توی ذهنم گیر کرده: «همیشه فکر می‌کنی وقت هست، اما وقت همیشه نیست.» نمی‌دونم از کی یا چی دارم جا می‌مونم، فقط می‌دونم که دارم جا می‌مونم. چایم سرد می‌شه، ولی هنوز دستمو گرم کرده. به خودم می‌گم: یه جرعه دیگه، فقط یه جرعه دیگه.

6 months, 1 week ago
We recommend to visit

Contact Us: @HVBook

Last updated 5 months ago

❌️پخش اول کتاب ها و جزوات کنکوری و نهایی❌️
.
.
‌.
.
‌تبلیغات (پیام به جز تبلیغات = بلاک)
@Tomir_H

Last updated 5 months, 1 week ago

?? ? ??

WE LOVE HELICOPTERS!!!

Last updated 1 year, 1 month ago