خوانش ؛ شیرین
🌹🌹🌹🌹🌹
#بیگی_سینا_لنگرودی
@beigisinalangroudi

واقع‌گرايي تهاجمي ( رئاليسم تهاجمي) :
نظريه‌ي واقع‌گرايي تهاجمي ، براي نخستين بار از سوي پروفسور جان مرشايمر ( John Mearshimer )  استاد علوم سياسي دانشگاه شيکاگو ( آمريکا ) مطرح شد .  مرشايمر بر اين باور است که آشوب‌زدگي نظام جهاني باعث رفتار تهاجمي دولت‌ها در سياست بين‌الملل است.
جان جوزف مرشايمر با حضور در برنامه « نيوز آور‌»  شبکه‌ي « پي‌بي‌اس» آمريکا درباره‌ي ديدگاه خود در مورد مقاله‌ی «کنت والتز» که دستيابي ايران به سلاح هسته‌اي را لازمه ثبات منطقه دانسته بود، توضيح داد. مرشايمر در آغاز در باره‌ي چرايي موافقت خود با اين نظر والتز، گفت :
فکر مي‌کنم در اين هيچ شکي نيست که يک ايران مجهز به سلاح هسته‌اي موجب ثبات منطقه خواهد شد، چرا که تسليحات هسته‌اي، تسليحاتي براي صلح هستند  .
وي افزود :
آن‌ها (تسليحات هسته‌اي) به سختي ممکن است کمتر قدرت تهاجمي داشته باشند. و اگر ايران بازدارندگي اتمي داشته باشد، آمريکا و اسرائيل نخواهند توانست اين کشور را به اين دليل تهديد به حمله کنند ؛ همان‌گونه که اگر در سال 2003 صدام تسليحات هسته‌اي داشت، آمريکا به عراق تجاوز نمي‌کرد، و اگر ليبي در سال 2011 سلاح هسته‌اي داشت، آمريکا به جنگ عليه ليبي نمي‌رفت  .
مرشايمر گفت :
  از اين رو ، فکر مي‌کنم اگر خاورميانه‌اي داشته باشيم که در  آن تمام دولت‌هاي مجاور اسرائيل (که بدون دودلي ايران را نيز در بر مي‌گيرد) يک توان بازدارنده اتمي داشتند، اين منطقه بسيار صلح‌آميزتر بود اما مساله اين‌جاست که همواره احتمال استفاده از سلاح اتمي بسيار اندک است  .
وي در بخشي ديگر ازسخنانش تاکيد کرد :
ما در چند سال گذشته هرگاه در مورد ايران سخن گفته‌ايم، اين افسانه را براي خود ساخته‌ايم که هر کشوري که تسليحات هسته‌اي داشته باشد، مي‌تواند ديگر کشورها را تهديد کرده و يا از آن براي اهداف تهاجمي استفاده کند. ما پس از 67 سال اکنون نظريه ها و نيز اسناد بسيار زيادي داريم که نشان مي‌دهند هيچ کشور داراي جنگ‌افزار هسته‌اي نتوانسته ديگر کشورهايي که از خود مراقبت کرده و يا سلاح اتمي داشته‌اند را تهديد کند » .
امروز ، در جهانی که ایران از سوی دارندگان جنگ‌افزار هسته‌ای محاصره شده است ، داشتن پدآفند هسته‌ای موثر ، از نانِ شب واجب‌تر است .

احتمال افزايش صلح با گسترش جنگ‌افزارهاي هسته‌اي
پروفسور کنت نيل والتز ( Kenneth Neil  Wals ) ، استاد درگذشته‌ی دانشگاه  هابرکلی کالیفرنیا و کلمبیا در نیوبورک ، پايه‌گذار نظريه‌ي « بازدارندگي » ، بر اين باور است که گسترش جنگ‌افزارهاي هسته‌اي ، احتمال صلح بين‌المللي را افزايش مي‌دهد . نظريه او بر پايه‌ي اين زبانزد فارسي که مي‌گويد : « آب گودي را مي‌جويد » بنا شده است .
او در سال 1982 ، در رساله‌اي،  استدلال کرد که گسترش جنگ‌افزارهاي هسته‌اي ، احتمال صلح بين‌المللي را افزايش مي‌دهد . والتز در ارايه‌ي نظريه‌ي بازدارندگي هسته‌اي،  مي‌گويد :
ترس از خرابي‌هاي جنگ‌افزارهاي هسته‌اي ، پايدارترين ويژگي نظم جهان امروز است . از اين رو ، هيچ دليلي براي نگراني از گسترش اين جنگ‌افزارها در نظام جهاني وجود ندارد . همان‌گونه که در درازاي جنگ‌سرد ، بازدارندگي هسته‌اي،  به جاي خلع‌سلاح هسته‌اي،  به ويژگيِ مسلط بر روابط قدرت‌هاي بزرگ ، تبديل شد و ثبات را پديد آورد ، اين امر پس از جنگ سرد و در شرايط بحراني نيز مي‌تواند ثبات‌بخشِ روابط ميان دولت‌ها باشد .
جنگ‌افزارهاي هسته‌اي ، به دليل توان بازدارندگي که در برابر تهديدهاي بيروني به وجود مي‌آورد ، داراي اهميت است . از اين‌رو، توان بازدارندگي اين جنگ‌افزارها ، باعث ايجاد امنيت براي دولت‌ها و کاهش فشارهاي رقابتي ميان آنان و رقيبان منطقه‌اي و ايجاد ثبات راهبردي براي نظم جهاني مي‌گردد .
از ديدگاه والتز ، افزون بر کشورهاي هسته‌اي موجود ، اگر کشور ديگري نيز به جنگ‌افزارهاي هسته‌اي دست پيدا کند ، نبايد باعث نگراني گردد .  وي بر اين باور است که برعکس ، گسترش جنگ‌افزارهاي متعارف است که جنگ بر پا مي‌کند . زيرا امکان بهره‌گيري از آن‌ها از سوي دولت‌ها ، بالاست .
از ديدگاه کنت نيل والتز ، در جنگ‌ متعارف ، دولت‌ها ، تنها بيم و اميدشان  به برد و باخت  است ؛ در حالي که در جهان هسته‌اي ، نگراني دولت‌ها، ماندن يا نماندن است !

دستيابي ايران به جنگ افزارهاي هسته‌اي موجب ثبات خاورميانه .
کنت والتز ، همچنین در مقاله‌ای عنوان کرد :
دستیابی ایران به جنگ‌افزارهای هسته‌ای موجب ثبات خاورمیانه خواهد شد .
وي در بخشي از این مقاله  نوشته بود :
اکثر مفسران و سياست‌گذاران آمريکايي و اروپايي هشدار داده‌اند که ايران مجهز به سلاح هسته‌اي بدترين نتيجه‌اي است که موقعيت کنوني مي‌تواند داشته باشد. در حقيقت، احتمالا اين مي‌تواند بهترين نتيجه ممکن باشد: چيزي که مي‌تواند ثبات را به خاورميانه بازگرداند.
کنت والتز هم‌چنين مهم‌ترين عاملي را که آمريکا و اسرائيل را به مخالفت با برنامه هسته‌اي ايران واداشته، بيم از دست رفتن جايگاه رژيم صهيونيستي به عنوان تنها دارنده سلاح اتمي در منطقه مي‌داند.
چنان‌که گفته شد کنت والتز نظريه‌پرداز مشهور آمريکايي نيز اين نظريه را مطرح و عنوان کرده بود که دستيابي ايران به سلاح هسته‌اي لازمه‌ي برقرار شدن ثبات و امنيت در منطقه خاورميانه است .

یک ایران هسته‌ای ،‌موجب ثبات منطقه

پاینده ایران
‌‌‌‌‌‌‌یکصد و هژدهمین سالگرد خیزش غرور آفرین و شکوهمندِ مشروطیت ایرانی ، بر مردم و ملت بزرگ ایران  پُر سرور و مبارک باد

در سال ۱۲۸۵ خورشیدی ( ۱۹۰۶ میلادی ) خیزش مردم ایران برای برپایی مشروطیت ایرانی یعنی تحقق این اندیشه که : « ملت فرمان براند و حکومت اطاعت کند» ، به بار نشست .
اما « فرمانروایی ملت و اطاعت حکومت » را نه تنها محافلی در درون بر نمی‌تافتند ؛ بلکه استعمارگرا‌‌ن و نیروهای امپریالیستی حاکم بر جهان نیز مشروطیت ایرانی را برخلاف منافع نامشروع خود می‌دانستند و بیم آن داشتند که این الگو بتواند در جهان گسترش یافته و فراگیر گردد .

در درازی عمرِ کوتاه مشروطیت‌ ایرانی ( ۱۲۸۵ تا ۱۳۵۷ ‌‌خورشیدی ) ، هرهنگام که مشروطیت ( حتا با اما و اگر ) بر پا بود و سایه‌ی دیکتاتوری بر آن سنگینی نمی‌کرد ، نه امتیازی به بیگانگان داده شد و نه بخش یا بخش‌هایی از کشور تجزیه گردید حتا در دوران‌ اشغال کشور  در دو جنگ جهانی.

مشروطیت ایرانی ، در دوران زندگانی کوتاه ۷۲ ساله‌ی خود ، با سه کودتا با حمایت بیگانگان ، روبرو گردید و ایران دو بار در دوران مشروطیت یعنی در جریان جنگ نخست و دوم جهانی از سوی قدرت‌های استعماری روس و انگلیس اشغال نظامی شد که در اشغال ایران در سوم شهریور ۱۳۲۰ ، آمریکاییان نیز به صف اشغال‌گران پیوستند .

کودتای یکم علیه مشروطیت ایرانی ( کودتای محمدعلی‌شاه  ـ امپراتوری تزاری روس و سکوتِ همراه با رضایت بریتانیا ) ۰
این کودتا ، با خیزش مسلحانه‌ی مردم نتوانست پا بگیرد و خیلی زود درهم کوبیده شد .

در کودتای دوم ( سیدضیاالدین طباطبایی /رضاخان ـ  امپراتوری بریتانیا و سکوتِ همراه با رضایت اتحاد شوروی)  و رسیدن رضاخان به قدرت مطلقه ، آرارات کوچک و سرچشمه‌ی قره‌سو ( استان آغری در ترکیه امروزین با ۵ میلیون جمعیت ) ، از کشور تجزیه و « دو دستی » تقدیم حکومت ترکیه گردید .
هم‌چنین ، در قالب قرارداد مرزی با عراق ( حکومت ساخته و پرداخته بریتانیا بر پهنه‌ی میان‌رودان ) ، دو پروتکل ( شیوه‌نامه ) نامعتبر ۱۱۹۱ و ۱۹۱۳ مورد پذیرش حکومت کودتا قرار گرفت و در نتیجه ایالت‌های سلیمانیه و خانقین ، از ایران تجزیه شد .
دو پروتکلِ مزبور از آن‌جا که به تصویب مجلس شورای ملی نرسیده بود ، از نظر دولت ایران غیرقانونی بود ؛ اما رضا شاه ، با رسانیدن آن به تصویب مجلس شورای ملیِ مصلوب‌الاختیار ، تجزیه‌ی دو بخش مهم و حیاتی کشور را قانونی کرد و «دودستی» تقدیم حکومت زاده‌ی استعمار بریتانیا بر پهنه‌ی میان‌رودان (عراق) نمود . افزون بر آن رضاشاه ، امتیاز دارسی را به مدت ۶۰ سال تمدید کرد و  امتیاز شیلات شمال را نیز در سال ۱۳۰۶ به اتحاد شوروی واگذار کرد .
هم‌چنین برای راضی کردن حکومت افغانستان برای امضای قرارداد نافرجام سعد‌آباد ، بخش‌هایی از خاک کشور به آن حکومت واگذار گردید .

در کودتای سوم علیه مشروطیت ایرانی ( محمدرضا شاه پهلوی - آمریکا و انگلیس با سکوتِ همراه با رضایت اتحاد شوروی ) ، افزون بر دادن امتیاز کنسرسیوم بر خلاف قانون ملی شدن صنایع نفت در سرتاسر کشور به آمریکا ، انگلیس و فرانسه ، شهرستان فیروزه را « دودستی » تقدیم اتحاد شوروی کرد و سپس ، گله‌جزیره ( مجمع‌الجزایر ) بحرین را نیز از ایران تجزیه نمود .

کودتای سوم که ۲۵ سال پایید ، ریشه‌های خیزش و نیروی بازسازی مشروطیت ایرانی را چنان خشکاند که مردم این سرزمین در سال ۱۳۵۷ به پیشباز « مشروعه » رفتند ؛ مشروعه‌ای که برای به دست آوردن « مشروطه » آن را درمیدان توپخانه به دار آویخته بودند .

این در حالی است که با استقرار مشروطیت ایرانی ( حتا با اما و اگرها ) میان سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ با وجود اشغال کشور و فشار اشغال‌گران ، امتیاز نفت به آنان داده نشد ؛ تلاش اتحاد شوروی به عنوان یکی از اشغالگران برای تجزیه‌ی آذربایجان ، ناکام گذارده شد ؛ صنایع نفت در سرتا سر کشور ، ملی شد و  در سال ۱۳۳۱ ، شیلات شمال نیز ملی اعلام گردید .

باید گفت که روانِ مشروطیت ایرانی یعنی « فرمان‌روایی ملت و مردم ، همراه با اطاعتِ حکومت » هم‌چنان زنده است و ملت و مردم ایران برآنند تا دوباره ، فرمان‌روایی گرفته شده از ملت و مردم ایران را به ملت و مردم ایران بازگردانند و حکومت را وادار به « اطاعت » نمایند .
ایدون باد 
      ۱۴ امردادماه ۱۴۰۳
دفترمرکزی حزب پان‌ایرانیست
    ( هیات اجرایی / هاج )

پاینده ایران
یادداشت ۲۳۵۵
پایانی بر پایان زودرس !

حکم دادگاه کیفری بین‌المللی در باز داشت نتانیاهو و وزیر جنگ رژیم صهیونیستی ؛ شناسایی دولت فلسطین از سوی چند کشور اروپایی ، همراه با بیشینه‌ی کشورهای جهان در نشست همگانی سازمان ملل و نیز دستور توقف جنگ از سوی دادگاه بین‌المللی لاهه ، میخ‌های محکمی بود بر تابوت رژیم صهیونیستی ‌و یا پایانی بود بر پایانِ زودرس .
رژیم صهیونیستی بر خلاف تلاش آمریکا و بیشینه‌ی اعضای سازمان تروریستی ناتو ، نیروی زنده‌ ماندن را از دست داده است و دستگاه‌های تنفس مصنوعی آمریکا و برخی اندامان ناتو ، کارآیی زنده نگاه‌داشتن " گیاهی " این رژیم را ندارند و دور نیست که با خاموش کردن دستگاه‌های تنفس مصنوعی ، مرگ زودرسِ رژیم صهیونیستی نیز فرا رسد !
ایدون باد
شنبه ۵ خرداد ۱۴۰۳ - هوشنگ طالع

???
سوم خرداد ماه ، سالروز آزادی خرمشهر خجسته باد
???
#بیگی_سینا_لنگرودی
https://t.me/beigisinalangroudi

???
#بیگی_سینا_لنگرودی
https://t.me/beigisinalangroudi