تاریخ و دانشنامه شمال ایران

Description
کانالی برای پژوهشگران تاریخ ، جغرافیای تاریخی ، باستان شناسی ، فرهنگ و ادبیات شمال ایران
ارسال فایل های مرتبط توسط همراهان کانال
@Hkavoosi47
Advertising
Tags
We recommend to visit

با خانواده کوئیزلت مثل آب خوردن انگلیسی یادمیگیری😍
دوره رایگان نیتیو پلاس رو داخل چنل حتما ببین😎💛

اگرم سوالی داشتی از طریق آیدی زیر بهمون پیام بدین🥰👇
👨‍💻 @Quizlet_Support

Last updated hace 6 días, 20 horas

🔥کانال تلگرامی پایه دهم🔥
🌱 بدون هیچگونه آگهی و تبلیغات آزار دهنده ☺
☎ ادمین : @nohom_robot

Last updated hace 3 meses, 3 semanas

📊 بزرگترین مرجع اطلاعات عمومی، آزمون های چالشی😉😜، هوش و سرگرمی
تبلیغات 👇👇
@QuizAdv
با داشتن این چنل نمیذاری تو جمع کسی حرف بزنه😂

Last updated hace 2 semanas, 6 días

4 months, 2 weeks ago

@diarkoo

? کنسرت هیژان
گیل ترانه
تالار وحدت ۱۴۰۳

?‌?‌?‌? ?
           تاریخ و دانشنامه شمال ایران
https://t.me/+KAwerwnqjX9mNjlk

4 months, 2 weeks ago

@diarkoo

?سرزمین پهلویان در دوره اشکانی
و ساسانی

نویسنده : امام شوشتری

?‌?‌?‌? ?
           تاریخ و دانشنامه شمال ایران
https://t.me/+KAwerwnqjX9mNjlk

4 months, 2 weeks ago

@diarkoo

? : بهار دلکش
: ملک الشعرای بهار
? : بانو ،مهین صیادی
? : درویش و مشیر همایون
? ترانه بسیار زیبا ، موسیقی اصیل ایرانی

?‌?‌?‌? ?
           تاریخ و دانشنامه شمال ایران
https://t.me/+KAwerwnqjX9mNjlk

4 months, 2 weeks ago

@diarkoo
? دکتر اصغر عسکری خانقاه
? نویسنده کتاب :
«مردم‌شناسی روستای قاسم‌آباد گیلان»
?: جمشید مقدم قاسم‌آبادی (حامی)
تاریخ و دانشنامه شمال ایران
@diarkoo

? : شعر "زادگاه من"

اُفتد اگر به سمت نگاهت نگاه من
جان را کنم فدای تو ای زادگاه من
لبخند مردمان تو از جنس عاشقی‌ست
ای کوچه‌های خلوت تو جان‌پناه من
هر دم که یاد تو به دل افتاد ، ناگهان
صدها غزل جوانه زد از اشک و آه من
مانا میان جنگل و دریا نشسته‌ای
در زیر ابرهای غزل ، پادشاه من
خاکت سرای همدلی و شعر و شاعری‌ست
روشن شد از نجابت نام تو راه من
شعرم فدای کوچه و پس کوچه‌های تو
ای افتخار مام وطن ، زادگاه من

?‌?‌?‌? ?
           تاریخ و دانشنامه شمال ایران
https://t.me/+KAwerwnqjX9mNjlk

4 months, 2 weeks ago

@diarkoo

? : اسناد میرزا عبدالوهاب خان آصف‌الدوله،
گزیده اسناد گیلان- تجارت

نويسندگان : دکتر عبدالحسین نوایی ،
و. نیلوفر کسری

?‌?‌?‌? ?
           تاریخ و دانشنامه شمال ایران
https://t.me/+KAwerwnqjX9mNjlk

4 months, 2 weeks ago

@diarkoo

حمله تیمور به مازندران
و انقراض سادات مرعشی
نویسنده : معصومه امید
تاریخ و دانشنامه شمال ایران
@diarkoo
ص-۳/

چرا که علما به حضرت شما نمی رسانند هر لحظه خون چندین گویند: لا اله الا الله و محمد رسول الله را به امر شما ریخته می گردانند و اموال را به تاراج می برند چون تیمور استماع سخنان سید نمود انگشت به دندان گرفت و اشارت کرد که ایشان را از مجلس به در برندی . امیر تیمور که انتظار نداشت که فرمانروای تسلیم شده با او این گونه بی بروا سخن گوید، خشمگین شد و دستور داد تسلیم شدگان در مقابل بارگاه او برای گردن زدن آماده شوند:
" چون آن جماعت از سیدور شنبق را از مجلس بیرون بردند و به صفها بنشاندند اسکندر شیخی زانو زد که این ها خونی من اند پادشاه به من بسپارند تا قصاص کنم " تیمور به او گفت که اینها خونی تو نیستند و از ملک طوس خواست این ها را بابت قتل پدرش قصاص کند. ملک طوس گفت: و این ها هیچ کدام از مردم ما را به عمد نکشته اند بلکه آنها همگی در صف جنگ کشته شده اند و حکم قصاص در مورد آنها صدق نمی کند وانگهی این ها سید هستند و هر که سید را بکشد در روز قیامت در کنار یزید باید پاسخگو باشد. تیمور گفت: رحمت بر تو باد که مرا از آتش دوزخ نجات دادی، اسکندر شیخی قصد فریب مرا داشت. پس دستور داد رشانیق(غیر سیدها) را گردن بزنند. بعد از آن دست به تاراج قلعه ماهانه سر زد که گنجینه های اسپهبدان خاندان باوند و چلاویان و ذخایر سادات و اموال خواجه های ساری و آمل و بازرگانان در آن بود. امیر تیمورتا پایان عمر خود اعتراف می نمود که خزاین چندین پادشاهان که به تصرف او در آمده بود، هیچ یک به اندازه
خزاین و گنجینه های مازندران نبوده است. پس به ساری رفت و آنجا را با خاک یکسان کرد و دست به قتل عام مردم زد و دستور داد سادات را به کشتی نشاندند و از طریق دریای مازندران و رود جیحون به ماوراء النهر بردند و در شهرهای سمرقند و سیران و اترار و کاشغر پراکندند.
آنگاه سید کمال الدین را با اهل و عیال در کشتی نشانده به خوارزم بردند و فرزندان سید مرتضی و
سید عبدالله را به تاشکند فرستاد. سادات تا مرگ تیمور در ماوراءالنهر بودند و پس از مرگ او شاهرخ میرزا به آنها اجازه بازگشت به مازندران داد.

?‌?‌?‌? ?
تاریخ و دانشنامه شمال ایران @diarkoo

4 months, 2 weeks ago

@diarkoo

حمله تیمور به مازندران
و انقراض سادات مرعشی
نویسنده : معصومه امید
تاریخ و دانشنامه شمال ایران
@diarkoo
ص-۲/

لاجرم قاصدان سخندان پیش سعدالدوله فرستاده حکومت ولایت رستمدار را به او باز گذاشتند و اور اسوگند دادند که پیرامن خلاف نگردد اما چون حضرت عهد و پیمان را بر طاق نیسان نهاده به اردوی همایون ملحق گردید " [ خواند میر ، حبيب السير، ج سوم ص ۳۴۴-۳۴۵ ] . در ۷۹۲ ق بار دیگر تیمور متوجه خراسان شد و آنگاه آهنگ تسخیر مازندران کرد. سید کمال الدین بار دیگر فرزندش سید غیاث الدین را با هدایا به اردوی وی فرستاد و نامه ای در مقام عذر خواهی نوشت :" ما جمعی سادات هستیم که در این جنگل مازندران مقیم گشته به دعای دولت مواظبت می نماییم و چون پدر اسکندر شیخی نسبت به ولی نعمت خود غدر کرده به قتل آورده بود و خود مرتکب قتلی گشت و استخفاف شریعت غرامی نمود تقدیر الهی بر آن جاری شد که جهت ظلم چلاویان بد کردار ولایت مازندران در ربقه اطاعت ما در آید و اهالی آن ملک را از ظلم ظالمان خلاصی پدید آید. اکنون این حقیر مدتی است که به طریق آبا و اجدادی خود در این جنگل مازندران با مردم آنچه وظیفه عدل و انصاف است مرعی داشته به دعای دولت شاهان ذوی الاقتدار مشغولیم مأمول آن که نظر عنایت مشمول حال این فقیران گردانیده از ما به جز دعاگویی چیزی دیگر توقع ندارند." [ مرعشی میر ظهیرالدین، ص ۲۲۵] .
@diarkoo
آشکار است که تیمور نمی توانست حکومتی شیعی را تحمل کند از این جهت به هدایا و باج و خراج مازندران خشنود نمی شد. اسکندر شیخی، پیرک پادشاه و ملک طوس رستمداری متحد شدند و در تیمور دمیدند تا آتش خشم او را افروخته تر کردند. سادات در ماهانه سر در شمال آمل و نزدیک دریا بر روی تپه ای قلعه ای بنانهادند و اهل و عیال و اموال و خزاین را به آنجا نقل کردند.
"به جانب ماهانه سرشتافتند و درختها از بیخ کنده و چوب و خاشاک برلایه ی ها انداخته و نمد و پلاس برآب ها افکنده، چنان راه می ساختند که سوار می گذشت." [ سمرقندی کمال الدین عبدالرزاق، ص - ۳۱۰] تیمور قصد حمله به قلعه ماهانه سر را در سر داشت. برخی از سرداران تیمور مهابت و انبوهی جنگل مازندران را به او گوشزد و بیان کردند که عبور لشکر بزرگ او غیر ممکن است اما تیمور فرمان داد : " امرا به یاساقان امر کنند تا تبر و دهره واره برداشته در پیش لشکر باشند و آهنگران را جهت تیز کردن آلات قطع درختان همراه ایشان گردانیده تا درخت ها بریده و انداخته و جوی ها که در آن موضع جاری باشد بدان سر موضع پل بسته آن مقدار راه گشاده و آماده گردانند که عساکر ظفر پیکر، قشون قشون به یاسال عبور توانندکردی۔" [مرعشی ظهیرالدین، ص ۲۲۷ ] . روز دوشنبه ۲۶ ذیقعده ۷۹۴ ق قراولان دو لشکر به هم رسیدند و جنگی عظیم روی داد : " و آن روز جنگی شد که زبان از شرح آن قاصر است، حصار بیرون مسخر شد و خصمان به قلعه گریختند. امیر تیمور فتح را جازم گشته لشگریان جنگ های سخت کردند و بعد از هشت روز محصورین عاجز شده اهالی حصار رو به درگاه فلک اقتدار نهادندی " [اعتماد السلطنه، التدوین فی احوال جبال شروین ص ۲۴۲ ] .
@diarkoo
سادات که دیدند توان ایستادگی در برابر لشکر تیمور را ندارند و اکثر یاران وفادار آنان کشته و یا مجروح شده اند آوردگاه را ترک کردند. سپاه تیمور نیز خیمه و خرگاه آنان را به تاراج بردند.
"و آتش قتال به فلک شعله زن گشت سرهای دلاوران از تن جدا گشته به خاک تیره افتاد و از دمای مسلمانان آبگیرها لاله گون گشت و دود دل های ستمدیدگان را ساکنان ملا علا لباس سوگواری خود ساختند." [ مرعشی ظهیرالدین ص ، ۲۳۰]
محاضرة قلعة ماهانه سر دو ماه و شش روز طول کشید و چون آذوقه به پایان رسیده بود، کمال الدین با مشورت یاران خود هدایایی نزد تیمور فرستاد. به عبارت دیگر اظهار اطاعت کرد. تیمور هم پذیرفت و به آنها امان داد.
حضرت صاحبقران برپا ایستاد و ایشان را تعظیم نمود و برابر خود سید کمال الدین را مخاطب کرده و گفت که من به ولایت شما جهت مال و ملک شما نیامدهام به سبب آن آمدهام که مذهب شما بد است. حیف باشد که شما دم از سیاست زنید و مذهب شما بد باشد.
سید گفت: ای امیر ما را چه مذهب است که بد است؟ امیر فرمود: شما سب صحابه می کنید و رافضی مذهب هستید. سید فرمود: ما متابعت از جد و آباء خود کرده ایم اگر مخالفان جد خود را بد گفته باشیم، غالباً عجب نباشد، اما عجب آن که شما خواهید که با وجود این فسق و فجور و سفک دماء و هتک استار مسلمانان و اخذ اموال اهل اسلام که در مجلس شما و نوکران شما هر لحظه واقع است...مرتکب امر به معروف و نهی از منکر بر خود و اتباع خود واجب است و بعد از آن بر سایر مردم چندانکه قدرتی باشد...

ادامه ? ?

?‌?‌?‌? ?
تاریخ و دانشنامه شمال ایران @diarkoo

4 months, 2 weeks ago

@diarkoo

حمله تیمور به مازندران
و انقراض سادات مرعشی
نویسنده : معصومه امید
تاریخ و دانشنامه شمال ایران
@diarkoo

هنگامی که تاریخ طبرستان رویان و مازندران اثر سید ظهیرالدین مرعشی را مورد بررسی قرار دادم ، سقوط مرعشیان به دست تیمور، توجه مرا جلب کرد. کتاب هایی که تا آن روزگار در این زمینه مطالعه کرده بودم، در مورد چگونگی لشکر کشی تیمور و سقوط مرعشیان متفق القول بودند. از آنرو که سایرین از کتاب سید ظهیرالدین مرعشی بهره گرفته و مطالب آن را بی کم و کاست نقل کرده اند. خود ظهیر الدین از نوادگان سید کمال الدین مرعشی است که در نبرد با تیمور نقش اساسی داشت و پدر نویسنده تاریخ در حمله تیمور، دوازده ساله بود.
ظاهراً ظهیر الدین مرعشی صادقانه حق مطلب را ادا کرده و منبع اصلی در این بررسی، مقایسه اثر ایشان با چند کتاب دیگر مانند:التدوین فی احوال جبال شروین، روضة الصفاء حبيب السير ومطلع
السعدین است.
@diarkoo
▫️تیمور گورکانی
تیمور در ۷۳۶ ه. ق در شهر کش در جنوب سمرقند به دنیا آمد. مدتی در رکاب امیر حسین حاکم ماوراء النهر بود و تا ۷۷۱ ق توانست بلخ و خوارزم را به تصرف درآورد. از ۷۸۲ ق در اندیشه تصرف ایران افتاد. ابتدا خراسان را فتح کرد و بعد از آن با سادات مرعشی در گیر و یورش سه ساله او از سال ۷۸۸ ق آغاز شد. در این مدت تبریز، شروان، گرجستان دشت قبچاق دیاربکر، کردستان، شیراز و اصفهان را با وحشی گری و سخت کشی به تصرف در آورد. به سمرقند بازگشت و پس از چندی در اندیشه حمله مجدد، به ایران روی آورد که به یورش پنج ساله (۷۹۹-۷۹۴هـ. ق) معروف است. به سرکوبی امرای لرستان رفت، سپس به شیراز حمله ور شد و منصور شاه مظفری را سرکوب کرد. به عراق رفت و بغداد را به تصرف در آورد. به روسیه لشکر کشید و مسکو را ویران ساخت . در پی آن یورش هفت ساله او آغاز شد و به مصر و سوریه حمله برد و بر سلطان عثمانی پیروز شد و در صدد فتح چین بود که در سال ۸۰۷ق در گذشت.
@diarkoo
▫️مرعشیان مازندران
مازندران تا ۷۵۰ ق در دست ملوک باوند از شاهان قدیم ایرانی بود، در این تاریخ شخصی به نام کیا افراسیاب چلاوی شاهک باوندی را به قتل رساند و حکومت را از آن خود کرد. همزمان با این واقعه یکی از سادات حسینی با نام سید قوام الدین مرعشی که نزد مردم مازندران از احترام خاصی برخوردار بود، طی دو سفر به خراسان با افکار سربداران که تحت قیادت سید عزالدین سوغندی بودند، آشنا شد و حسن رابطه میان این دو و جذابیت افکار سربداران، سید را مجذوب کرد. وی پس از بازگشت به مازندران گروهی را فراز آورد و حکومت شیعی مذهب مرعشیان را پی افکند . افراسیاب چلاوی که شاهک باوندی را از میان برداشته بود، در این ناحیه حکومت می کرد و همواره برای ظلم و ستم های فراوانی که در حق مردم روا می داشت با اعتراض مردم رو به رو می گردید ؛ به همین خاطر بر آن شد که در شمار مریدان شیخ در آید ولی این ارادت به کوتاه زمانی به رویارویی کشید و در ۷۶۰ ق کیا افراسیاب کشته و سید قوام الدین مرعشی رهبر مردم مازندران شد و از این تاریخ دودمان وی که به سادات مرعشی آوازه یافتند در مازندران حکومت کردند. (۱۰۰۵-۷۶۰ق) .
@diarkoo
▫️یورش تیمور
پس از آنکه امیر تیمور در ماوراءالنهر به قدرت رسید با ادعای جهانی کردن اسلام دست به جهان گشایی زد. اسکندر شیخی که کوچکترین پسر بازمانده از افراسیاب چلاوی بود به اردوگاه تیمور رفت، او تیمور و نزدیکان وی را تحریض و تحریک به تسخیر مازندران کرد. تیمور در حوالی ۷۸۵ ق به گرگان لشکر کشید و میرولی، حاکم گرگان را منهزم ساخت و ولایت استر آباد را به پیرک پادشاه سپرد.
" در این میان سید کمال الدین فرزند خود سید غیاث الدین را با تحفه و هدایا به اردوی اعلاء فرستاد و به وسیله سید برکه - که مقتدای حضرت پادشاه کامکار بود. به عز بساط بوسی مشرف گشت، اما بسیار در محل قبول نیفتاد چه بر خاطر مبارک چنان بود که چون رایات کامیاب به استر آباد نزول اجلال فرماید سید خود به خدمت مشرف گردد "[ مرعشی میر ظهیرالدین، تاریخ طبرستان،رویان و مازندران ص ۲۲۴]
@diarkoo
اما تيمور پذیرا نشد، زیرا انتظار داشت که سید کمال الدین شخصاً در استرآباد به حضور وی برسد. خواند میر گفته است :
" چون آن حضرت را توقع چنان بود که سید کمال الدین با سایر اخوان به ملازمت شتابد به نظر شفقت در سید غیاث الدین ننگریست، بلکه او را مقید ساخته کوچ بر کوچ به جانب مازندران نهضت فرمود و در آن زمان سعدالدوله طوس بن تاج الدوله زیار که از اولاد ملوک گاوباره بود در حدود رستمدار میگشت بنابر آن سادات اندیشیدند که مبادا او نیز به ملازمت امیر تیمور گورکان مانند اسکندر شیخی در تهیج غبارفتنه و فساد سعی نماید،

ادامه ? ?

?‌?‌?‌? ?
تاریخ و دانشنامه شمال ایران @diarkoo

4 months, 2 weeks ago

@diarkoo

? : بییه شو
? : محمد دنیوی
? : احمد محسن پور
@diarkoo

زنده ام
اما
به شمارِ کُشته های جانگواهِ جهان
هر جا پر سیاوشانی می روید
گور من است.

: جلیل قیصری

?‌?‌?‌? ?
           تاریخ و دانشنامه شمال ایران
https://t.me/+KAwerwnqjX9mNjlk

4 months, 2 weeks ago

دیروز، 13/مرداد/1403، در یک کانالِ تلگرامی با نامِ «تاریخ و دانش‌نامه‌ی شمال» مطلبی از زنده یاد علی اکبر مهجوریان نماری با عنوانِ «دَنگ» چاپ شد. https://t.me/diarkoo/17424

به یادِ "اودَنگ"های روستای "سوته‌کلا" افتادم که دیگر هیچ اثری از آن‌ها نیست. یادش به خیر.
از آن جا که به همراهِ این مطلب، به جز یک طرحِ نامفهوم از «دَنگ»، هیچ عکس یا سَنَدی پیوست نشده است تا «دَنگ» را به روشنی برای آن خواننده‌گانی که این دست‌گاه را هرگز ندیده‌اند نشان دهد، این ویدئوی کوتاه را از انواعِ «دَنگ» - [اودَنگ، پادَنگ، اودَنگ چپار (اودَنگ چپلاق)] -، درست کردم. البتّه همه‌ی مَلات های این ویدئوی کوتاه را از صفحه های اینترنتی گرفتم و به هم پیوست کردم.

ـــــــــــــــ

We recommend to visit

با خانواده کوئیزلت مثل آب خوردن انگلیسی یادمیگیری😍
دوره رایگان نیتیو پلاس رو داخل چنل حتما ببین😎💛

اگرم سوالی داشتی از طریق آیدی زیر بهمون پیام بدین🥰👇
👨‍💻 @Quizlet_Support

Last updated hace 6 días, 20 horas

🔥کانال تلگرامی پایه دهم🔥
🌱 بدون هیچگونه آگهی و تبلیغات آزار دهنده ☺
☎ ادمین : @nohom_robot

Last updated hace 3 meses, 3 semanas

📊 بزرگترین مرجع اطلاعات عمومی، آزمون های چالشی😉😜، هوش و سرگرمی
تبلیغات 👇👇
@QuizAdv
با داشتن این چنل نمیذاری تو جمع کسی حرف بزنه😂

Last updated hace 2 semanas, 6 días