'𝐍𝐨𝐢𝐫𝐜𝐮𝐞𝐫'

Description
Advertising
We recommend to visit

جایی برای خالی کردن افکار بیهوده .

Last updated 2 months, 3 weeks ago

کانال یوتیوب :
youtube.com/@bass_musics2

لینک بوست کانال :
t.me/Bass_musics2?boost

تبلیغات:
@bass_musics_ad

پیج اینستاگرام
Instagram.com/Bass.musics

آهنگ درخواستی:
telegram.me/HarfBeManBot?start=Mzc3OTc0MTg2

Last updated 6 days, 4 hours ago

اللهم اكفني شر عبادك
- @ssaif
https://instagram.com/t_0_k5

Last updated 1 month, 1 week ago

4 months, 1 week ago
4 months, 1 week ago
4 months, 1 week ago

آنگاه‌که‌دیگرمن‌ازدنیا‌رفته‌ام
آوریل‌موهای‌خیس‌ازبارانش‌را‌پریشان‌میکندوتو‌دل‌
شکسته‌برروی‌پیکربی‌جان‌من‌خم‌
میشوی‌و‌من‌اهمیتی‌نمیدهم‌چرا که‌میخواهم‌درآرامش‌به‌سربرم‌به‌سان‌درختان‌
سرسبز‌هنگامی‌که‌قطرات‌
باران‌شاخه‌های‌نازکشان‌راخم‌میکند
و‌من‌ساکت‌‌تروسنگدل‌ترازاکنونِ‌تو‌خواهم‌بود؛

4 months, 1 week ago
4 months, 1 week ago

♫﹕ ???? ┆︎ ? . ???????? .

4 months, 1 week ago
10 months, 1 week ago

The end of story.

10 months, 1 week ago
10 months, 1 week ago

بیدار شد،بینا شد،شنوا شد،حالش خوب شد اما خنثی شد.
صدای تلفن‌اش به صدا درآمد و نمیدانست چرا ساعت تلفن‌اش را کوک میکرد در حالیکه خواب به چشم نداشت.
روتختی روی تنش‌ را کنار زد و از روی تخت بلند شد.
به سمت قهوه ساز کنج اتاق‌اش رفت و قهوه‌ی تازه دمی درست کرد،بوی قهوه‌ی تازه دم داخل اتاق پیچید اما حتی حسی به قهوه‌ی موردعلاقه‌اش هم نداشت میشود گفت که دوباره خنثی شده بود چون چند ماه پیش.
قهوه‌اش را روی میز گذاشت و به سمت کمدش رفت تا آماده شود برای برنامه‌ی روزانه‌اش اما باید قبلش به کتاب نیمه‌ی خالی خودش سر می‌زد.
سپس سمت میزش رفت و بلاخره پشت میزش نشست تا شروع به نوشتن کند،اول تاریخی طبق عادت همیشگی‌اش بالای صحفه‌ی خالی نوشت:
_2024/1/16
تاریخ همان روز را نوشت.
زیر لب زمزمه کرد:
فکر کنم هروقت چیز جدیدی تجربه کنم میام سراغت برعکس بقیه که هروقت خاطره میسازن میان سراغت؟آره؟
خودکار همرنگ زندگی‌اش را به دست گرفت و به نوشتن زیر تاریخ ادامه داد.
_گاهی فقط معشوق و عاشق بودن کافی نیست جوری که به خودت میایی میبینی مرده!
حس‌،مرده.
برعکس بقیه افراد من تشکر کردن‌رو انتخاب میکنم.
چون تجربه‌ی جدیدی به تجربیاتم اضافه میشه.
این چند مدت حس درون بهشت‌رو تجربه کردم.
و در آخرین لحظات این بهشت یاد گرفتم که هر آشنایتی غریبگی داره،بدون شک!
ساعت‌های ارزشمند،دقایق ارزشمند،ثانیه‌های ارزشمند.
از بدو تولد تا الان تجربه‌های زیادی به دست آوردم اما این تجربه کمی متفاوت بود.
چون همزمان چندین احساس درونت خودشو جا میداد.
«هرچه که بود آغازی شیرین اما پایانی تلخ داشت»
آدما با صفات پاک آشنایتی ندارن چون قاتلن قاتلای خیلی معروفی هستن.
وقتی جسمی دچار مرگ‌حس بشه درواقع دچار شکنجه‌ی‌سفید میشه‌.
نه تاریکی نه روشنایی.
همون‌طور که تاریکی می‌تونه بکامت شیرین بشه روشنایی هم می‌تونه بکامت تلخ بشه.
اما حس من فقط زخمی شد،نمیشه با یه زخمی سر کرد پس زنده زنده دفنش کردم،اسمش مرگ خاموش میشه،درسته؟
از خواب بیداری به همراه خوشحالی تا خنثی‌اییت به اندازه‌ی تاریکی شب.
از دو نیمه تا دو غریبه‌ی آشنا.
مردم میگن شروع جدید همه چیو حل می‌کنه،اما من از داستان غم‌انگیز خوشم نمیاد بخصوص اگه شخصیت اولش خودم باشم پس پایان بهتری رقم میخوره با منه جدید.
پس آرزوی موفقیت؟
متاسفم من آرزوی موفقیت نمیکنم بجاش تشکر میکنم برای درس جدید.
خواست تا خودکارش را بر سر جای قبلی‌اش بگذارد که انگار چیزی را از قلم انداخته دوباره به روی صحفه‌ برگشت و آخر چهار صحفه‌ای که نوشته بود با خط لاتین و زیبایی نوشت:
_The end of story.

We recommend to visit

جایی برای خالی کردن افکار بیهوده .

Last updated 2 months, 3 weeks ago

کانال یوتیوب :
youtube.com/@bass_musics2

لینک بوست کانال :
t.me/Bass_musics2?boost

تبلیغات:
@bass_musics_ad

پیج اینستاگرام
Instagram.com/Bass.musics

آهنگ درخواستی:
telegram.me/HarfBeManBot?start=Mzc3OTc0MTg2

Last updated 6 days, 4 hours ago

اللهم اكفني شر عبادك
- @ssaif
https://instagram.com/t_0_k5

Last updated 1 month, 1 week ago