کانال پریسا صالحی

Description
ما از خودمان هم می‌ترسیم
وگرنه این همه راه فرار
درصورت‌هامان چه می‌کرد؟!

اینستاگرام:Http://instagram.com/parisa_salehi123
Advertising
We recommend to visit

Contact Us: @HVBook

Last updated 1 month, 2 weeks ago

?? ? ??

WE LOVE HELICOPTERS!!!

Last updated 7 months, 3 weeks ago

Last updated 3 months ago

2 недели, 5 дней назад

در اساطیر ایرانی دیو زمستان، یکی از چهار سپهبد اهریمن است که از آبان ماه بر ایران‌ویج می‌تازد و در دی‌ماه اوج می‌‌گیرد. این دیو سرما و تاریکی را بر جهان حاکم می‌کند و گرسنگی و مرگ از پی میاورد. جشن یلدا در دلِ این زمستانِ دیوداد است که اهمیت می‌یابد.
یلدا که واژه‌ای سریانی به معنای زایش است، گرامیداشت تولد ایزد مهر یا میترا، خداوندگار  خورشید است. جشنی برای امید بستن به پایان  یورش زمستان و بازگشت نور. ایزد مهر همزمان خدای عهد و پیمان و ایزد سلحشوری است. نیاکان ما در اوج تسلط زمستان تولد مهر را جشن می‌گرفتند و این جشن عهدی بود با خورشید که ما با وجود تسلط ترس به فردا مومن می‌مانیم و با اهریمن می‌جنگیم زیرا می‌دانیم که تو باز خواهی گشت. یلدا پیمان‌بستن است با ایزد مهر برای همراهی او در نبردش علیه تاریکی؛ یلدا ایمان به تولد خورشید است در دل طولانی‌ترین شب و یلدا امیدوار ماندن است به فردا وقتی که زندگی سخت سرمازده و سهمگین می‌نماید.
گمان می‌کنم ما مردمان ایرانشهر در کمتر سالی به اندازه امسال محتاجیم به این تجدید میثاق با مهر و کمر بستن به نبرد با تاریکی.

یلدایتان مبارک

3 недели, 4 дня назад

در خاطرات هر کس چیزهایی هست که برای همگان برملا نمی‌کند مگر شاید برای دوستان. برخی دیگر را حتی برای دوستان هم برملا نمی‌کند و فقط برای خودش حفظ می‌کند، آن هم در خفا. در نهایت دسته‌ی دیگری هم هست که حتی برای خودش هم می‌ترسد برملا کند و هر انسان شریفی از این دست خاطرات در چنته دارد. راستش حتی می‌توان گفت هر چه شریف‌تر باشد، تعداد بیش‌تری از این خاطرات خواهد داشت.

#داستایوفسکی
یادداشت‌های زیرزمینی
ترجمه‌ی علی مصفا

3 недели, 6 дней назад

گناه ما چه بود؟!
اگر درد را از پستان مادر مکیدیم
و روی پاهای خسته‌ی پدر
خواب یک گهواره ندیدیم

لیلا،
رنج مثل دعاهای اول صبح مادر
تکراری است
مثل دست های سنگین پدر، تازه
بگذار آن ساعت از آن شب را
از قلبت بیرون بکشم
ما مست اندوه نیستیم
و اگر خاکمان کنند
خون در رگ‌هامان تلو تلو می‌خورد

لیلا،
خواب گهواره بزرگ‌تری دیده‌ام
ما مرده‌ایم
و دیگر زمین نمی‌تواند پسمان بزند

#پریسا_صالحی

4 месяца назад

«من فکر نمی‌کنم که اندوه یک آدم به هنگام ترک چیزی ناشی از این باشد که دارد چیزی را که دوست دارد ترک می‌کند. اندوه آدم ممکن است ناشی از نقطه‌ی مقابلش باشد. آدم احساس می‌کند که پیوند‌ها چه آسان پاره می‌شود، و نیز این‌که دیگران چه آسان از آدم جدا می‌شوند..
آدم با اندوه شبه‌روابطی را به یاد می‌آورد که شکل گرفته بودند، و اندوه پیشاپیش شبه‌روابطی را می‌بیند که شکل خواهند گرفت. در واقع آدم هم به آزادی نیاز دارد و هم به وابستگی، اما هر کدام بجای خود، و آدم با ناراحتی درمی‌یابد که جاها را با هم قاطی کرده است.»

نامه از فرانتس کافکا به فلیسه باوئر؛

4 месяца, 2 недели назад
5 месяцев назад

من اطمینان را انتخاب کرده بودم، و نامیرا پنداشتن خودم در حقیقت درست بود، پیشاپیش خود را کشته بودم، چون درگذشتگان یگانه کسانی هستند که از نامیرایی بهره‌مند می‌شوند.

#ژان_پل_سارتر
کتاب #کلمات
ترجمه #ناهید_فروغان

6 месяцев, 1 неделя назад
6 месяцев, 3 недели назад

بعضی چیزها نمی‌توانند ادامه داشته باشند، اما هیچ‌گاه نیز به پایان نمی‌رسند.

#آلبر_کامو

6 месяцев, 3 недели назад

Cinnamon in my teeth
مزه دارچین زیر زبونم
From your kiss, you're touchin' me
از بوسه ی تو روی لبام، تو منو لمس کردی
All the pills that you take
تمام قرصایی که مصرف میکنی
Violet, blue, green, red to keep me at arm's length don't work
تمام اون قرصای بنفش، آبی، سبز و قرمزی که برای دور شدن از من میخوری، بی فایده ن
You try to push me out
تو سعی میکنی منو بیرون کنی
But I just find my way back in
ولی من راهمو به درون پیدا میکنم
Violet, blue, green, red to keep me out
بنفش، آبی، سبز، قرمز. برای فراموش کردن من
I win
من می بَرم
چیزایی هست که میخوام بهت بگم
But I'll just let you live
اما من میزارم که زندگیتو بکنی
Like if you hold me without hurting me
اگه در آغوشم بگیری بدون اینکه بهم آسیب بزنی
You'll be the first who ever did
اولین نفر خواهی بود (همه روابط گذشته ش بهش آسیب زده)
There's things I wanna talk about
چیزایی هست که میخوام راجع بهشون صحبت کنم
But better not to give
اما بهتره که بهت نگم
But if you hold me without hurting me
اگه بغلم کنی بدون این که بهم آسیب بزنی
You'll be the first who ever did
اولین نفر خواهی بود (همه روابط گذشته ش بهش آسیب زده)
[Post-Chorus]
Ah, ah, ah, ah, ah, ah
اه اه اه اه اه
Hold me, love me, touch me, honey
بغلم کن، دوسم داشته باش، لمسم کن عزیزم
Be the first who ever did
اولین کسی باش که اینکارو میکنه
Ah, ah, ah, ah, ah, ah
اه اه اه اه اه
Ah, ah, ah, ah, ah, ah
اه اه اه اه اه
Hold me, love me, touch me, honey
بغلم کن، دوسم داشته باش، لمسم کن عزیزم
Be the first who ever did
اولین کسی باش که اینکارو میکنه
[Verse 2]
Kerosene in my hands
بنزین توی دستام
You make me mad, I'm fire again
باعث میشی عصبی شم، دوباره عصبانیم
تمام قرصایی که مصرف میکنی
Violet, blue, green, red to keep me at arm's length don't work
تمام اون قرصای بنفش، آبی، سبز و قرمزی که برای دور شدن از من میخوری، بی فایده ن
[Chorus]
There's things I wanna say to you
چیزایی هست که میخوام بهت بگم
But I'll just let you live
اما من میزارم که زندگیتو بکنی
Like if you hold me without hurting me
اگه در آغوشم بگیری بدون اینکه بهم آسیب بزنی
You'll be the first who ever did
اولین نفر خواهی بود (همه روابط گذشته ش بهش آسیب زده)
There's things I wanna talk about
چیزایی هست که میخوام راجع بهشون صحبت کنم
اما بهتره که بهت نگم
But if you hold me without hurting me
اگه بغلم کنی بدون این که بهم آسیب بزنی
You'll be the first who ever did
اولین نفر خواهی بود (همه روابط گذشته ش بهش آسیب زده)
[Post-Chorus]
Ah, ah, ah, ah, ah, ah
اه اه اه اه اه
Ah, ah, ah, ah, ah, ah
اه اه اه اه اه
Hold me, love me, touch me, honey
بغلم کن، دوسم داشته باش، لمسم کن عزیزم
Be the first who ever did
اولین کسی باش که اینکارو میکنه

8 месяцев, 2 недели назад

خورشید از بالای دروازه ی شهر بالا آمده مالنا‌. این‌ صبح‌ با صدای ناقوس کلیسا به هم آمیخته است. جهان در یک سو به خواب رفته و این سوی زمان مژه های تو بر صورت غمگین ات قرار گرفته اند. آیا اندام لاغر گلدان هایت را دیده ای؟ برخیز و با چیزهایی مبارزه کن که قلب ات را شکسته‌اند. برخیز و کیف دستی ات را به هم بریز. گوشواره ات را به لاله ی نرم و رنگ خون ات گره بزن. چشم های من منتظرند. چشم های من اشک و خون را تصفیه می کنند.‌ تنها برای تو مالنا که دوست داری همه چیز شسته رفته باشد. صدای ریل های قطار گوش خیابان را پر کرده است. صدای فریاد کودکان در انتظار، پیرمردهای در انتظار و زنان وفادار به شوهر هایشان کرختی این شهر را کم کرده است. چیزهایی مانده از عشق و حتی آرزو هستند که‌بعد از جدایی می‌تواند رخوت و دلتنگی را آرام کنند. برخیز مالنا و وفادار باش به قصیده های رفتن. قصیده هایی که راه را بر ما آشکار می کنند و بی راهه ها را به دریا می ریزند. ما بی پناهیم مالنا، بر پیکره ی بی کران این شب که تا چشم کار می کند ماه را نمی بیند....

#گفتگو_با_مالنا
#ایمان_سیدی

We recommend to visit

Contact Us: @HVBook

Last updated 1 month, 2 weeks ago

?? ? ??

WE LOVE HELICOPTERS!!!

Last updated 7 months, 3 weeks ago

Last updated 3 months ago