💸 سیگنال های فول تخصصی با در دست داشتن رکورد سود در ایران.
@Reza_kamiar🔝
Last updated 5 days, 8 hours ago
Last updated 2 days, 16 hours ago
نوبیتکس نخستین بازار حرفهای مبادله ارزهای دیجیتال در ایران؛ بیواسطه و بهسادگی بیتکوین و سایر رمزارزها را بخرید و بفروشید
Website: Nobitex.ir
Mag: @NobitexMag
Instagram: https://www.instagram.com/Nobitex_Market/
Last updated 2 months, 3 weeks ago
تفاوت Authority, Authoritative و Authoritarian:🔥🔥🔥
🌟 Authoritarian:مستبد، خودکامه
An authoritarian government
یک حکومت مستبد
🌟Authoritative:
مستبدانه، مقتدر
the authoritative rules:
قوانین مستبدانه
an authoritative tone of voice
لحنی [صدایی] مقتدر
the most authoritative book on the subject
معتبرترین کتاب در باب این موضوع
🌟Authority
/əˈθɔrəti/
قدرت اقتدار، اختیار
معادل ها در دیکشنری فارسی: اختیار اقتدار قدرت
مترادف و متضاد
influence, jurisdiction power
to have the authority
قدرت این را داشتن
Today a monarch does not have the authority he once enjoyed.
امروزه یک پادشاه دیگر آن قدرتی را که روزگاری از آن لذت میبرد ندارد.
to have the authority to do something
قدرت انجام کاری را داشتن
No one should have the authority to dictate our career choice.
هیچکس نباید قدرت دیکته کردن انتخابهای شغلی (به) ما را داشته باشد.
the authority to
اختیار چیزی
The Supreme Court is entrusted with the authority to interpret our Constitution.
به دادگاه عالی این اختیار داده شده که قانون اساسی ما را تفسیر کند.
2 کارشناس متخصص
مترادف و متضاد
connoisseur expert specialist
authority on something
کارشناس چیزی بودن
She’s an authority on criminal law.
او کارشناس حقوق کیفری است.
3 مقام، مسئول
Local authorities: مسئولین محلی
سلام و وقت همگی بخیر
یک دوره آموزش Oxford Word Skills ویرایش جدید هر سه جلد کتاب ها هست که با تخفیف این دوره در جشنواره قرار گرفته که برای یکی از اساتید من هست
اگر کسی خواست pv پیام بده تا بهش راجب دوره بگم.
@Fakhradini83
یادگیدی انگلیسی با پادکست:
What is the difference a sociopath, a psychopath and a narcissist?
تفاوت بین جامعه ستیز، بیمار روانی و خودشیفته چیه؟
Here to answer this intense question is Dr.Romney. Help us out here.
دکتر رامنی اینجاست که به این سؤال سخت پاسخ بده. لطفاً بهمون در این مورد کمک کنین.
Well, it's, you know, again, there's a lot of overlap:
راستیتش، این...، عرضم به خدمتتون، دوباره عرض می کنم، وجه های مشترک زیادی بینشون هست.
But the fact is a lot of people are using these terms interchangeably:
اما حقیقت اینکه افراد زیادی این عبارت رو به جای هم استفاده دارن می کنن.
And should they be?
و باید این کار رو کنن؟
No, they shouldn't. They're different things.
نه نباید اینکار رو بکنن. این عبارات چیزای مختلفی هستن.
One rule of them to remember right off the bat:
یک قانون که باید از همین ابتدای کار راجع بهشون یادمون باشه اینکه
Every psychopath is narcissistic but not every narcissist is psychopathic:
هر بیمار روانی خودشیفته هست ولی هر خود شیفته ای بیمار روانی نیست.
Makes sense? There is your key difference.
متوجه شدین؟ تفاوت اصلیشون اینه.
A narcissist to somebody who lacks empathy is grandiose, is entitled, is constantly seeking validation, is arrogant. It's a disorder of self-esteem and they have trouble regulating their self-esteem.
خودشیفته کسیه که همدلی نداره، خود بزرگ بینه، همیشه حق باهاشه، دائماً دنبال تأییده، مغروره. این یه اختلال عزت نفسه و این افراد خودشیفته در کنترل احساس عزت نفسشون مشکل دارن.
But when a narcissist does a bad thing, they feel a fair amount of guilt and shame. More shame than guilt frankly because they're concerned about how other people view them.
ولی وقتی یه خودشیفته کار بدی می کنه،احساس عذاب وجدان و شرم زیادی بهش دست می ده. حقیقتش بیشتر شرم تا عذاب وجدان چون که خودشیفته ها نگران این هستن که چطوری تو چشم مردم دیده می شن.
Shame is a public emotion. So they don't like being viewed negatively in the public eye or by other people that's where the shame comes from. But they'll feel a little bad like if they cheat on their wife, I probably shouldn't have done that. Yeah.
خجالت یه احساس عمومی هست. آدمای خودشیفیته دوست ندارن در انظار عمومی یا تو چشم دیگران بد به نظر برسن و شرم از این قضیه سرچشمه می گیره. اما اونا یه ذره احساس بدی می کنن اگه مثلاً به زنشون خیانت کنن. با خودشون می گن: می شد این کار رو نکنم. که این طور.
Psychopaths are different animal. They're all of those things except no guilt no shame. They don't feel remorse when they do something bad. So, they're great serial killers, oh, higher assassins, people who are gonna go in and literally sort of gut a business. These are your guys.
بیماران روانی نوع متفاوتی هستن. اونا همه ی این موارد هستن فقط احساس عذاب وجدان و شرم ندارن. اونا وقتی کار بدی انجام می دن احساس پشیمونی نمی کنن. به خاطر همین، بیماران روانی قاتل های سریالی عالی ای می شن، عجب، آدم کشای اجیر شده ی حرفه ای تری می شن، کسایی که دست به کار خواهند شد تا به معنای واقعی کلمه تقریباً شرکت رو فرو بریزن.
They're like I don't care who gets hurt. They'd say that and they'd mean that. Okay? where a narcissist is like I hope no one gets hurt. Okay? The difference between a psychopath and a sociopath is the one where most people get confused 'cause the sociopath is a lot like the psycopath. they do bad things and they don't care. Here's the key difference. A Psychopath is born and a sociopath is made. Ummmmm.
می گن برام مهم نیست کی آسیب می بینه. اونا این حرف رو می زنن و واقعی هم می گنش. درست شد؟ در حالی که آدم خودشیفته می گه: امیدکارم هیچکی آسیب ندیده باشه. صحیح؟ فرق بین بیمار روانی و جامعه ستیز موردی هست که بیشتر مردم راجع بهش گیج می شن چون جامعه ستیز خیلی شبیه بیمار روانیه. اونا کارای بدی می کنن و اهمیت نمی دن. تفاوت اصلی اینه: بیمار روانی متولد می شه، جامعه ستیز ساخته. آهااااان.
https://t.me/PAWSOG_bot/PAWS?startapp=VPUbC3UP
بچه ها این یکی از ایردراپ های (توزیع رایگان ارز دیجیتال) معتبره و عین داگ هست و مالک بلوم از اون حمایت کرده و چند روزه به ۶ و خورده ای میلیون بازیکناش رسیده. نیاز به وقت گذاشتن نداره و وقتتون رو هم نمی گیره و براساس این که چه مدت اکانت تلگرامتون رو داشتین پاداش می ده که هر چه بیشتر بهتر. حتماً روی این لینک بزنین.
🌟 تفاوت Free-spirited با Free-spirit و تفاوت envelope با envelop:
Free-spirited:
(صفته) و به معنی (از هفت دولت آزاد، ولنگار، آزاد منش) هس. هم بار معناییش می تونه موفق باشه و هم مثبت.
He is a free-spirited son:
اون پسر ولنگاری هست.
Free-spirit:
(اسم) هست و به معنی (آدم از هفت دولت آزاد، انسان ولنگار، فرد آزاد منش) هست.
مثال:
He is a free-spirit.
اون آدم آزاد منشیست.
The free-spirit is talking to him:
اون شخص ولنگار داره باهاش حرف می زنه
تفاوت envelope و envelop:
Envelope:/ˈenvəloʊp/:پوشش
Envelop:/ɪnˈveləp/:
پوشاندن، محاصره کردن
نکته ی تلفظی:
1. Absent:/ˈæbsənt/ adjective
E.g. : A limitation of this procedure is that the ability to imitate a given sound accurately right after hearing it may not match the ability to produce it with similar precision when the model is absent.
محدودیت این روش این است که توانائی تقلید عیناً از صدائی معین درست بعد از شنیدن آن، با توانائی تقلید همان صدا و بهمان خوبی پس از آنکه دیگر محرک آن صدای معین زائل شده است برابری نمیکند.
E.g : I absented myself from the meeting:
من از حضور در جلسه امتناع کردم.
نکته ی گرامری: قبل یه صفت نباید از a استفاده کنین، چون صفات به تنهایی اصلاً قابل شمارش نیستند. حالا اگه یه اسم غیر خاص داشته باشین و اون اسم قابل شمارش و مفرد باشه باید بعدش از a استفاده بشه.
مثال:
🌟 اگه اسم مفرد و قابل شمارش بیاد:
She's a nurse.
🌟 اگه اسم غیرقابل شمارش بیاد:
It's pairing time:فصل جفت گیریه
توجه: pairing time یک فعالیت هست.
🌟اگه یه صفت داشته باشین:
She's beautiful.
🔥 حرف تعریف The هم پشت اسامی شناخته شده یا تکرار شده و غیر خاص میاد.
نکته: استفاده از حرف تعریف The هم بستگی داره آیا به گروه یا زیرمجموعه ی خاصی از اشیاء اشاره می کنین یا نه. اگه بخواین به چیز خاصی اشاره کنین معمولاً بعد یا قبلش به جزئیات بیشتری راجع بهش اشاره می کنین. مثل مثال های زیر:
Definite Reference: If you are referring to a specific group or subset of things, you would use "the." For example:
⦁ "The books on the shelf are mine."
⦁ "The teachers at our school are very supportive."
General Reference: If you are speaking about a general category or plural objects in general, you typically wouldn't use "the." For example:
⦁ "Books are important for learning."
⦁ "Teachers play a vital role in education."
اصطلاحات مهم:🌟🔥🔥🌟
How can I ever repay you?:
نمی دونم واقعاً چطور لطفت رو جبران کنم؟
Right under your nose:
درست جلوی چشمات
Don't bust my chops:خرده نگیر
They get a bad rap:
اسمشون بد دررفته
Thanks for squeezing me in:
ممنونم با اینکه سرت شلوغ بود برام وقت گذاشتی
Low-hanging fruit:دم دستی
They're ten years apart:
اونا با هم ده سال اختلاف سنی دارن.
I'm just trying to break in these new shoes:
فقط دارم سعی می کنم این کفش های جدید جا باز کنن.
You want to get your ass whipped?
کونت می خاره؟
You want some beef?
دنبال شر می گردی؟
Are you looking for trouble?
سرت درد می کنه واسه دعوا؟
What are you looking at?
ها، نگاه می کنی؟
Yo, what's up?
مشکل داری؟
I'm busting my ass to do it:
دهنم داره سرویس می شه.
Damn it:دهنت سرویس
Meter maid:مأمور جریمه ی پارکینگ
Quadcopter/ˈkwɒd.kɒp.tər/ یا Quadrotor/ˈkwɑːdroʊtər/:
کوادکوپتر یا چارگَرد
Unapologetic:
US/ˌʌn.ə.pɑː.ləˈdʒet.ɪk/
بدون عذرخواهی، بی تعارف، بی رودربایستی
Grassroots:مردمی
Knull:پادشاه سیاه پوش
Stop this from happening:
جلوی این اتفاق رو بگیرین
To tip one's hat to someone else for something:
کلاه را به نشانه ی احترام برای کسی به خاطر کاری از سر برداشتن
💸 سیگنال های فول تخصصی با در دست داشتن رکورد سود در ایران.
@Reza_kamiar🔝
Last updated 5 days, 8 hours ago
Last updated 2 days, 16 hours ago
نوبیتکس نخستین بازار حرفهای مبادله ارزهای دیجیتال در ایران؛ بیواسطه و بهسادگی بیتکوین و سایر رمزارزها را بخرید و بفروشید
Website: Nobitex.ir
Mag: @NobitexMag
Instagram: https://www.instagram.com/Nobitex_Market/
Last updated 2 months, 3 weeks ago