رسانه خبری _ تحلیلی «مثلث»
News & media website
تازهترین اخبار ایران و جهان
ارتباط با ما :
@pezhvakads
اینستاگرام ?
https://instagram.com/mosalas_tv?igshid=MzRlODBiNWFlZA==
Last updated 2 months ago
( اَلـفـبای تِکنولژے وَ ترفَنـد )
آمـوزش ، تـرفـند ، ابـزار
𝘼𝙙𝙨 : @mobsec_ads
𝙎𝙪𝙥 : @sudosup_bot
Last updated 1 month ago
ژن، ژیان، ئازادی
مهدی پناهجویی افغانستانی و کمشنوا و معلول ذهنی است. این رفتار ماموران، رویهای عادی و مرسوم در پلیس جمهوری اسلامی است و همواره علیه معلولان و پناهجویان با شدت بیشتری اعمال میشود.
مرگ بر جمهوری اسلامی
? نامه و دفاعیهی وریشه مرادی، زندانی سیاسی کورد برای «اطلاع افکار عمومی»
⚪️ داعش سر میبُرد، جمهوری اسلامی نیز سر به دار میکِشد
▪️#وریشه_مرادی، اهل سنندج و عضو جامعه زنان آزاد شرق کردستان (کژار) که در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ توسط نیروهای امنیتی در سنندج بازداشت و به «بغی» متهم شده است، اعلام کرده است که در اعتراض به صدور حکم اعدام برای #شریفه_محمدی و #پخشان_عزیزی از حضور در دومین جلسه دادگاه خود که قرار بود، «امروز ۱۴ مرداد» در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران برگزار شود، خودداری کرده است.
وی از بند زندان زنان اوین، دفاعیهای را برای اطلاع افکار عمومی نوشته که برای انتشار در اختیار #بیدارزنی قرار گرفته است.
▪️متن دفاعیه: «احکام ناعادلانهی اعدام فعالین زن (شریفه محمدی و پخشان عزیزی) در فاصلهی کمتر از یک ماه، اقرار جمهوری اسلامی به ناکارآمدی و درماندگیِ سیاسیاش است. تظاهر به قدرتمند بودن دولت جدید، ایجاد رعب و وحشت و گسترش سرکوب در آستانهی انقلاب ژن، ژیان، آزادی، خیالی باطل بیش نیست. در همین راستا من به جرم زن بودن، کورد بودن و جستجوی حیات آزاد، به «بغی» متهم شدهام. هماکنون نیز پس از گذشت یک سال از بازداشت موقت، در صف انتظار برای برگزاری دومین جلسهی دادگاه، در شعبهی ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی صلواتی در تاریخ ۱۴ مرداد، قرار دارم. اگر چه میدانم عدم حضور در دادگاه، شاید به عدم خواست دفاع از خویش تعبیر گردد، اما به نشانهی اعتراض به صدور حکم اعدام برای رفقایم شریفه محمدی و پخشان عزیزی، به دادگاه نخواهم رفت ~~و~~ چنین دادگاهی را که حکم عادلانهای در آن صادر نمیگردد، به رسمیت نمیشناسم. بارها در شرایط دشوار بازجوییها و بازپرسیها دفاعیاتم را ارائه دادهام، اما این بار این نامهی دفاعیهی من است که خطاب به مردم و جامعهی همیشه هشیار و آگاه و آزادیخواه به نگارش درمیآورم. از آنان میخواهم مرا و فعالیتهایم را مطابق عدالت اجتماعی قضاوت کنند.
زیستن در قرن بیستویکم در خاورمیانهای که نیروهای هژمونیک جهانی و دولت-ملتهای دیکتاتور منطقه سعی در غصب ارزشها و فرهنگها داشته و خواهان بازسازی هژمونی خویش بر آن هستند، به معنای زیستن در جغرافیایی است که به خاک و خون کشیده شده و شاهد هرروزهی نسلکشی، همگونسازی و ادغام و الحاق اجباری است. زیستن در کوردستان نیز یعنی حیاتی فاقد ضمانت قانونی، اقتصادی، سیاسی، آموزشی و ...، و به عبارتی یعنی بیکاری، فقر، تبعیض، بازداشت، شکنجه، اعدام و کشته شدن کولبرها (شهدای نان)!….»
ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
#جنگ_علیه_زنان
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
Telegraph
🟣 نامه و دفاعیهی وریشه مرادی، زندانی سیاسی کورد برای «اطلاع افکار عمومی»
bidarzani ***⚪️*** داعش سر میبُرد، جمهوری اسلامی نیز سر به دار میکِشد #وریشه\_مرادی، اهل سنندج و عضو جامعه زنان آزاد شرق کردستان (کژار) که در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ توسط نیروهای امنیتی در سنندج بازداشت و به «بغی» متهم شده است، اعلام کرده است که در اعتراض به صدور…
?️ ۳۷هزار انسان سلاخی شدهاند و ماشینِ کشتار نازیها کماکان بدنهای صاحبانِ فلسطین را قطعهقطعه میکند.
بعد از ویرانسازی #غزه نوبت به #رفح رسید: یک ملیون و هفتصدهزار انسان در ۶۴کیلومتر مربع محصور شدهاند و نازیها، از زمین و آسمان با تانک و هواپیما بر آنها بمب میریزند.
?#دادگاه_لاهه در پی بازداشت #نتانیاهو است، دولتهای اروپایی یکی پس از دیگری کشور مستقل فلسطین را بهرسمیت میشناسند، یهودیان آمریکا و بازماندگانِ #هولوکاست رژیم صهیونیستی را نازی مینامند؛ در یک کلام، بوی تعفن #صهیونیسم طوری جهانگیر شده است که دیگر هیچ امکانی برای مالهکشی باقی نمانده مگر با قلدری و خوار کردنِ تتمهی حقوق بینالملل.
?بامداد ۷خرداد، چادرهای پناهندگان هدف قرار گرفت و برگ تازهای در کتابِ سراسر جنایتِ #اسرائیل ثبت شد. آنچه در اسلایدها میبینید، شاید گوشهی کوچکی از عمقِ جنایتِ جاری در رفح را نمایش دهد: تصاویر متعددی از کودکانِ بیسر، بدنهای متلاشیشده و کالبدهای سوختهی مردم منتشر شده است که امکان بازنشرشان نیست.
تنها با نادیدهگرفتن این تصاویر، ولنگارهایِ لمپنفاشیست میتوانند بگویند: "جنگ همینه دیگه"؛ افرادیکه اگر خواهر و برادرشان به نیمدانگ از زمین ارثی چشم دوخته باشند حاضرند سر ببرند و جسد بسوزانند و اینجا از فلسطینی جز تسلیم کردنِ کامل سرزمینِ آبا و اجدادیاش توقع ندارند.
?سلبریتیهای لیبرال و محافظهکار غرب، برای حفظِ آبرو و تداعی نشدن نامشان با حمایت از نسلکشی در تاریخ، علیه جنايات اسرائیل قدمی برمیدارند و اینجا مدعیانِ مبارزه با جمهوری اسلامی
الف: کنار نازیسم میایستند
ب: مرعوبِ دستگاه پروپاگاندای جمهوری اسلامی هستند
ج: در نهایت اثبات میکنند که هیچچیز نیستند مگر زوائد رسانهایِ آمریکا و اسرائیل؛ فاقد شخصیتِ سیاسی مستقل و متوسل به ائمهی امپریالیست.
ساکتین در قبالِ نسلکشی، هرگز نمیتوانند صدایِ ستمدیدگان در ایران باشند؛ ولو اینکه با #دادخواهی برای شهدای آزادی و برابری در ایران،
انشای توئیتری بنویسند و جرجتاون و مونیخ فتح کنند.
?عمرِ ما در مقیاس تاریخ، چشم برهم زدن است. مایِ فرودستِ مطرودِ سرکوبشده، شاید بدون دیدن محاکمهی جنایتکارانِ حاکم بر ایران، چشم از جهان فرو بندیم؛ بدون تجربهی شادی، آرامش و دادخواهی اما برای خاطرِ تاریخ، برای بقایِ مقاومت در برابر خدایگان قدرت و اربابان ثروت، بر سیمای حامیانِ بیشرم و خجالتیِ #صهیوفاشیسم تف میاندازیم. #صنعت_اپوزیسیون، میانجیِ عرقِ شرم و استفراغِ تاریخ خواهد شد.
دو نفراول از دانشجویان و دانش آموزان هوادار پیکار بودند و دکتر نریمیسا با پیشگام بود که به جرم مداوای دانشجویان زخمی به همراه مهدی علوی شوشتری و منوچهر جعفری ونیز تعداد دیگری ازدستگیر شدگان روز
شنبه ۱۳ اردیبهشت به حکم “دادگاه انقلاب اسلامی اهواز” که ریاست آن با جنتی جلاد بود احمد موذن و مسعود دانیالی که در جریان حمله به دانشگاه دستگیر شده بودند اعدام شدند. اسماعیل نریمیسا پزشک مردم اهواز، استاد دانشکده پزشکی که در کنار کار در بیمارستان جندیشاپور اهواز، با کمک همکاراناش درمانگاهی در محله فقیرنشین حصیرآباد اهواز دایر کرده و به درمان رایگان بیماران میپرداخت به همراه چند تن دیگر از دستگیرشدگان حمله به دانشگاه همچون مهدی علوی شوشتری و منوچهر جعفری روز ۶ تیرماه به جوخههای اعدام سپرده شدند.
دکتراسماعیل نریمیسا که در محل کار خود توسط ماموران رژیم دستگیر شده بود، در همان تالار شهرداری بود که پاسداران تعدادی از زندانیان را به گلوله بستند. بعد از به گلوله بستن زندانیان دکتر نریمیسا را نیز از جمع زندانیان جدا کردند. در اطلاعیه “دادگاه انقلاب اسلامی اهواز” یکی از جرائم دکتر نریمیسا مداوای مجروحان ذکر شده بود!!!
مسعود ربیعی، اسدالله خرمی و غلام صالحی نیز از دستگیرشدگان حمله به دانشگاه بودند که با حکم احمد جنتی حاکم شرع خوزستان و امام جمعه اعدام شدند.
از یاد نخواهیم برد.
ارسالی به کلکتیو۹۸
? جنایتکاری جانشین جنایتکار شد
?محمد مخبر دزفولی از پلیدترین جنایتکاران رژیم آخوندی است که عامل اصلی تجاوز و کشتار دانشجویان دانشگاه جندیشاپور اهواز در اردیبهشت ۱۳۵۹ بود.
او و دیگر عناصر تبهکار انجمن اسلامی دانشگاه با پشتیبانی احمد جنتی چنان جنایتی آفریدند که در تاریخ نظیر نداشته است.
وحشیانهترین تهاجم به دانشگاه، در اهواز و دانشگاه جندیشاپور رخ داد.بعد ازبقدرت رسیدن خمینی در بهمن ماه ۵۷ ، انجمن اسلامی دانشگاه جندی شاپور با کمک نیروهای نظامی بارها تلاش کرده بود تا جلسات و مراسمهای دانشگاه را برهم زند اما به دلیل حضور کارگران، معلمان و دیگر اقشار جامعه در این مراسمها، نتوانسته بود به هدف خود برسد.
احمد جنتی آن زمان حاکم شرع “دادگاههای انقلاب” خوزستان و امام جمعه اهواز بود. وی در اطلاعیهای که بارها از رادیو و تلویزیون خوزستان پخش شد فراخوان برگزاری نماز در روز سه شنبه ۲ اردیبهشت در دانشگاه اهواز را میدهد.
این در حالی بود که دانشگاه هنوز تخلیه نشده و دانشجویان در دانشگاه بودند. در این میان عدهای از مردم معمولی هم برای نماز میآیند. اما مهم حضور چند صد نفر افراد مسلح با لباس شخصی و حتا نظامی بود به سرکردگی محمد مخبر ، تعدادی از اوباش نیز توسط نیروهای نظامی برای این کار اجیر شده و به دانشگاه آمده بودند. در همان روز نیروهای نظامی در حالی که با ماشینهای خود دانشگاه را به محاصره درآورده بودند، از ورود دیگر ماشینها به محوطه دانشگاه جلوگیری میکردند. همهی اینها نشاندهنده این بود که نیروهای حکومت به رهبری جنتی خود را برای کشتار دانشجویان آماده کرده بودند. حتا صبح همان روز به بهانه این که در بیمارستان شماره یک اهواز (جنب دانشگاه) بمب کار گذاشته شده، بیماران را از تختهایشان پایین کشیده بودند.
بعد از برگزاری نماز و با فرمان جنتی در خطبههای پس از نماز، حمله به دانشگاه شروع شد. از سوی دیگر رادیوی خوزستان تبلیغ میکرد که “دانشجویان با تیربار به صفوف نمازگزاران حمله کردهاند” و پیام جنتی را میخواند که خواستار کمک شده بود!!!
پاسداران از فاصله نزدیک دانشجویان را با تیر میزدند. جبرائیل هاشمی از فاصله سه متری مورد اصابت گلوله محمد مخبر قرار گرفت و به قتل رسید.
مخبر همچنین یکی از دختران را متوقف کرده، کلت را به شقیقهاش گذاشته و شلیک میکند. جنایتکاران با قمه سینه طاهره حیاتی چهارده ساله، دانشآموز یکی از دبیرستانهای اهواز را شکافتند و بدین ترتیب طاهره در میدان ورودی دانشکده علوم دانشگاه اهواز در خون سرخ خود غلطید.
مهناز معتمدی همراه با تعدادی دیگر از دختران دانشجو که دستگیر شده بودند با چشمان بسته در مقابل دیوار قرار داده شده بودند. پاسداران برای ارعاب در اطراف سر آنها شروع به شلیک گلوله کردند که مهناز به پاسداران اعتراض میکند. پاسداران موهای سرش را گرفته و او را روی زمین کشیدند، سپس با مشت و لگد او را به گوشهای انداخته و به رگبار مسلسل بستند. در چندین مورد از سوی اوباشان رژیم از جمله خود محمد مخبر به دختران تجاوز شد و حداقل جسد سه دختر از رودخانه کارون بیرون کشیده شد. جدا از آن جسد تعدادی از دیگر دستگیرشدگان نیز در روزهای بعد در نخلستانهای اهواز و یا رودخانه کارون پیدا شد.
اسامی ۱۲ نفر از کشته شدگان اهواز به قرار زیرند:
غلام سعیدی، فرزانه رضوان، جبراییل هاشمی ، حمید درخشان، طاهره حیاتی ( دانش آموز۱۴ساله که درمقابل دانشکده علوم باقمه کشته شد)، فرهنگ انصاری، محمود لرستانی (کارگر شرکت نفت)، سعید مکوند، محمد عزیز پور، مهناز معتمدی، مهدی علوی شوشتری و احسان الله آبفشانی.
اهواز پنجشنبه۴ اردبیهشت جنایت دیگری رخ داد. تعدادی از زندانیان به دلیل شمار بالای دستگیریها به تالار شهرداری اهواز برده شده و در آنجا نگاهداری میشدند. در این روز خانوادهها نیز به محل نگاهداری آنها میآیند. زندانیان با دیدن خانوادهها شعار زندانی سیاسی آزاد باید گردد سر میدهند اما به پاسداران بلادرنگ به طرف زندانیان شلیک میکنند که ۸ زندانی کشته و ۳۶ تن زخمی میشوند که تعدادی از آنها نیز همچون ناصر بهرامی و کورش پیروزی در بیمارستان و یا جاهای دیگر کشته میشوند. یکی از زخمیها نیز فردای آن روز در حالی که با قمه گردن او را شکافته بودند تحویل خانوادهاش شد.
۱۲ اردیبهشت احمد موذن فارغ اتحصیل دانشگاه اهواز به همراه مسعود دانیالی دیپلمه بیکار، دکتر نریمیسا پزشک درمانگاه حصیرآباد اهواز، مسعود ربیعی دانشجوی فوق لیسانس علوم تربیتی، غلام حسین صالحی دانشجوی علوم کامپیوتر، اسداله خرمی دانشجوی دانشکده علوم تربیتی به جرم شرکت در درکیریها در یک محاکمه چند ساعته محکوم شده و تیرباران می شوند.
? طوفان توییتری #جنگ_علیه_زنان
از روز شنبه ۲۵ فروردینماه، مقابله با زنان دارای پوشش اختیاری به نام «طرح نور» با خشونت و سرکوبی چندجانبه و حداکثری بهپیش رفته است. در این طرح، نیروهای ناجا، لباس شخصی و بیشمار ماموران لباس خاکستری به فحاشی، رعب و وحشت، ضربوشتم و بازداشت زنان در میادین و معابر شهری پرداختهاند.
زنان که در تمامی دهههای گذشته، علیه اشد سرکوبها، ستمها و تبعیضهای جنسیتی، اقتصادی، سیاسی، اتنیکی و اجتماعی ایستاده و مبارزه کردهاند، اینبار نیز متحمل خشونت و بازداشتهای گسترده در قبال حق پوشش آزاد خود هستند.
? روز سهشنبه، ۲۸ فروردینماه، ساعت ۲۱ بهوقت ایران، از #جنگ_علیه_زنان میگوییم. جنگی تمامقد از سوی حاکمیت که جان و تمامی حقوق اساسی زنان را نشانه گرفته است.
سال نو مبارک!
زنده میمانیم و سقوط ستم و ستمگر را میببینیم.
? سوم دسامبر روز جهانی معلولان
بیش از ۱۱ درصد جمعیت دنیا را معلولان تشکیل میدهند. با این حال حضور و مشارکت اجتماعی و سیاسی معلولان در تمام کشورها سطحی بسیار پایینتر از افراد غیرمعلول جامعه دارد. چه بسا در بسیاری از کشورها، اساسا جایگاهی برای معلولان وجود ندارد و مشارکت، برابری، و حقوق اجتماعی، رفاهی و سیاسی آنان به کلی نادیده گرفته میشود.
معلولان معمولاً به نیازهای حداقلی زیستی فروکاسته میشوند و بهدلیل «رقابتپذیر» نبودن به عنوان نیروی کار در جهانی که «سود بیشتر» بر «زندگی بهتر برای همگان» اولویت دارد، همواره به عنوان زائدهی اجتماع در نظر گرفته میشوند.
در نسلکشیهای آلمان نازی، معلولان بزرگترین گروه قربانیان بودند، بهطوریکه یا مستقیماً به کورهها فرستاده میشدند و یا پس از آزمایشهای سبعانه نسلکشی میشدند. با این حال حتی در اشاره به حقیقت جنایتی که علیه آنان رفته است، رسانهها و کتابهای تاریخ نیز صرفهجویی میکنند.
معلولان مورد عقیمسازی و کشتار سیستماتیک قرار میگیرند، در خانهها و مراکز «نگهداری» محبوس میشوند، مورد آزار فیزیکی و روانی قرار میگیرند، از تحصیل، اشتغال و رفاه اجتماعی محروم هستند، سیاستهای بهنژادی علیه آنان اعمال میشود، بدل به ابژههای ترحم و سوژههای جذب ثواب میشوند، خَیِرها آنان را دروازههای بهشت میدانند و بخش خصوصی نیز به عنوان وسیله کسب سود به آنان مینگرد.
در ایران معلولان همچنان در حال تحصن برای تحقق حداقلهای قانون حمایت از حقوق معلولان هستند و به مطالبات اولیهشان توجهی نمیشود. سازمان آموزش و پرورش استثنایی، با همه ادعاهای گزافش درباره آموزش فراگیر، هنوز بر مبنای جداسازی کودکان معلول عمل میکند، به تامین نیازهای معلمان و دانشآموزانش توجهی ندارد و در تحقق آموزش فراگیر به کلی شکست خورده است. بخش قابل توجهی از نهادهای مدنی، اغلب برای مشارکت واقعی معلولان ارزشی قائل نیستند و جز معدودی از سازمانهای مردمی که توسط خود معلولان اداره میشوند، سایرین در بهترین حالت به «استفاده» نمایشی از آنها بسنده میکنند.
در سالهای اخیر در زمینه مسائل معلولان مطالبی در عرصه رسانهای برای آگاهیرسانی، ترویج مدل اجتماعی معلولیت و جلب توجه به حقوق معلولان تالیف و ترجمه شدهاند که در ادامه گزیدهای از آنها را میبینید.
⚪️ با کلیک بر روی عنوان هر مطلب میتوانید آن را مطالعه کنید.
ششمین فصلنامه دستادست با موضوع معلولیت (نسخه صوتی در این لینک)
معلولیت و رفاه در نظام سرمایهداری انحصاری
حق بر کار نکردن: قدرت و معلولیت
مدل اجتماعی معلولیت و ضرورت ترویج آن
بدن ما ملک عمومی نیست: گزارشی از آزار جنسی علیه زنان دارای معلولیت
اوتیسم در دنیای «سالمها» و نابرابریها
بررسی رابطه نگرش منفی جامعه با طرد معلولین از جامعه
اوتیسم، مدل اجتماعی معلولیت، تنوع عصبشناختی و برخی پژوهشهای جدید
رسانه خبری _ تحلیلی «مثلث»
News & media website
تازهترین اخبار ایران و جهان
ارتباط با ما :
@pezhvakads
اینستاگرام ?
https://instagram.com/mosalas_tv?igshid=MzRlODBiNWFlZA==
Last updated 2 months ago
( اَلـفـبای تِکنولژے وَ ترفَنـد )
آمـوزش ، تـرفـند ، ابـزار
𝘼𝙙𝙨 : @mobsec_ads
𝙎𝙪𝙥 : @sudosup_bot
Last updated 1 month ago