?? ? ??
WE LOVE HELICOPTERS!!!
Last updated 7 months, 4 weeks ago
Last updated 3 months, 1 week ago
حوصلهام نمیکشه ریمو کنم.
اینجا علناً قراره خاکبخوره و دیگه چیزی نمینویسم اینجا. فقط دوست دارم بمونه. لفت بدید.
محبوب من!
بنده در هراسم از این احساس تنهایی خویش در نبود شما. من بدون شما دوپایی بیپناهم. افسوس که قسمتی از جسم ظریف شما نیستم تا دیگر هیچگاه دوری شما اینچنین مرا آشفته نسازد.
زیبای من!
در شگفتم از این احساس زندگی در این کالبدی که بوی مرگ میداد. از عدم وجود ناامیدی گذشته. در شگفتم از این جریان زندگی. بوسیدنی، مطلوب، بیآزار.
عزیز من!
مدتیست جوهر قلم بنده خشک شده است. با این حال، آمدم مختصر بگویم وجود لطیف شما پرستیدنیست. روزها با وجود شما روشنتر و لکههای نحس کمرنگترند.
نارنجی من!
فکر به این که هیچگاه شما را لمس نکرده و دستان آزردهتان را در دستان خستهام نگرفتهام و این خواستهی کوچک هرگز اتفاق نخواهد افتاد، غمگینم. بیاندازه غمگینم.
محبوب من!
امشب بنده را به قدری محکم در آغوش خود بفشارید که صدای خرد شدن استخوانهایم به گوشمان رسد. که دفن شوند آن خرده استخوانها در سرزمین سبز وجودتان.
ظریف من! کاش میدانستم این حجم از درد را کجا ببرم جز شانههای ظریف و شکنندهی شما.
ظریف من!
کاش میدانستم این حجم از درد را کجا ببرم جز شانههای ظریف و شکنندهی شما.
جان من!
با زخمهایت آمدی، با مرهم بوسههایم به استقبالت آمدم.
از دردهایت گفتی، از جانی که آنهارا خریدار است برایت گفتم.
به دنبال روزنه گشتی، مسیر باریکههای نور را نشان دادم.
قصهای از رفتنها را خواندی، و من از ماندنها بر کاغذهای کهنهی دفترت نوشتم.
عزیز من!
فاصله بگیر. برو و فرار کن. از عمق وجودم بوی جنازه میآید. برو و زوال این جسد را نبین. اینجا دیگر خبری از رنگها و دوست داشتن نیست. خودت را به آب بسپار تا پاک شوی از لکهی ننگین وجود نحسم.
?? ? ??
WE LOVE HELICOPTERS!!!
Last updated 7 months, 4 weeks ago
Last updated 3 months, 1 week ago