و من با تمام وجودم دوستت داشتم
اما برای تو، من هرگز چیزی بیشتر از خودم نبودم
می‌توانستم اسم خودم را دوست بگذارم ، اما فقط یک آشنای گذرا بودم.
لبخند تو طلوع و غروب من بود
و عشق من به تو پایانی نداشت .
اما عشق من هرگز قرار نبود برای تو معنی داشته باشد..
خاطرات دورانی که با تو سپری کردم
مثل ارواحی هستند که مرا تعقیب می کنند .
من باید فراموش کنم و ادامه دهم
زیرا عشق یک طرفه من حقیقتی دردناک بود .
- T

زمان زیادی را تنها گذراندم، فضای خالی عمیقی که هرگز پر نشد اما وقتی عشق را در درون یافتم، من کسی را که واقعا هستم پیدا کردم. یاد گرفتم که با عشق به خود من هرگز واقعا تنها نیستم. عشق درون هرگز نمی تواند مرا ترک کند، در روح من، خانه من زندگی می کند. …

منی که بی طرفم و کاری به جنگ و دعواهای کسی ندارم ، اما تهش سر من خالی میکنن-

دوستت نمیدارم ، مبادا که دور تر شوی .

دنیا تورو بهم بدهکاره .