بسیاری از وی به عنوان آموزگاری که دین را به غیرزرتشتیان آموخت و افراد فراوانی را در سراسر دنیا سدره پوش کرد یاد میکنند و دلیل مخالفتها از سوی انجمن‌های دینی داخل ایران با وی را این موضوع میدانند؛ حال آنکه واقعیت فراتر از این است و تنها کافی است چند ساعتی پای سخنان آن روانشاد بنشینیم و یا سری به آثار و بخصوص سایت او بزنیم، آنگاه متوجه خواهیم شد که این بن‌پایه‌های فکری روانشاد نیکنام بود که بسیاری با وی و رفتارهای خودسرانه‌ی او مخالفت میکردند و نه صرفا یک رفتار او مانند سدره پوشی غیرهمکیشان…
برای مثال و بیان آنچه مشخص است، از تقلیل دین زرتشتی تا به آنجا که جایگاهِ پیغمبری اشوزرتشت را زیر سوال میبرد و پیامبر را یک فیلسوف و یا آموزگار قلمداد می‌کرد گرفته تا برگزاری کلاسهای ۶ ماهه‌ی موبدیاری و اعطای مدارک هیربدی در فرانسه بدون هیچ پشتوانه‌ی سازمانی و به اسم انجمن زرتشتیان آن کشور.
باری! اگر این پرسش برای مخاطب ایجاد میشود که چرا در زمان حیات وی انتقادی نوشته نشده و اکنون این چنین بی‌پرده مینویسیم، پاسخ آن است که ما نیز مانند بسیاری دیگر از زرتشتیان و هازمانهای داخلی و خارجی از دور و نزدیک بارها و بارها با وی گفتگو کردیم و انتقادات فراوانی پیرامون عملکردش نوشتیم و شوربختانه نتیجه‌ای حاصل نشد. اما در این روزها میبینیم، دیگرانی که تا دیروز آنچنان از او مینوشتند و نقد میکردند و امروز با پیامهای آرامش بادشان تلاش میکنند جایگاه آن روانشاد را تا لوترکینگ زرتشتیان بالا ببرند و او را دین باور و دین یاور و آموزگار و پژوهشگر! قلمداد کنند حقیقتا جز ریاکاری و موج سواری برایمان نمایان نمی‌شود. و معتقدیم همانطور که گذشتگانمان نیز گفته اند: “هنگامی که ما خود را مجبور به دروغ گفتن کنیم، شرمساری و رسوایی آن گناه در آخر بر گردن خود ما خواهد بود و در آخر بدنامی به خودمان باز خواهد گشت… ــــ «متن پهلوی خیم و خرد فرخ‌مرد»”
پس بهتر است دیگران را مطابق با عملکردشان و با آنچه در واقعیت هستند و یا بودند قضاوت کنیم و از افراط و تفریط بپرهیزیم.
و اما در آخر باید دانست که روانشاد نیکنام نه مارتین لوترکینگ و نجات دهنده‌ی زرتشتیان بود و نه دشمن و بدخواه جامعه‌ی زرتشتیان؛ اگرچه عملکرد وی به عنوان یک زرتشتی که جایگاه ویژه‌ای نیز در داخل ایران پیدا کرده بود بسیاری از هنجارهای اجتماعیِ جامعه زرتشتی را دگرگون کرد و متاسفانه ضربات بسیاری به پیکره‌ی این جامعه اقلیتِ کوچک و نحیف وارد کرد اما باید این را نیز اضافه کرد که او هم مانند بسیاری دیگر در تاریخِ پرتلاطم دین زرتشتی که به کندوکاو این آئین پرداختند و برداشت های شخصی خود را از دریای بیکرانِ دین وه مزدیسنی به مخاطبان عرضه نمودند، بود. و با تمامی این مسائل اکنون در دنیای باقی است و ما نیز برای وی نیایش میکنیم، باشد که قضاوت وی در دستان مهر ایزد پیروزگر، سروش ایزد توانگر و رشن ایزد دانا در روز رستاخیز عادلانه صورت پذیرد.
💫اَت جَمیات یته‌آفرینامی💫

☝🏼✨
t.me/ZoroastrianismWisdom
☝🏼✨
https://www.instagram.com/zoroastrian.wisdom

Telegram

Zoroastrian wisdom

This channel is an introductory guide to the traditions and #wisdom of #Zoroastrianism. ***📚******🕯******📜******🔥*** آشنایی مقدماتی با حکمت و #فلسفه دین #زرتشتی و معرفی آثار اندیشمندان #بهدین. ***✨******🌍******🌿*** ***👇🏼*** Instagram: https://www.instagram.com/zoroastrian.wisdom/

روانشاد موبدیار «کوروش نیکنام» که بود و چه تحولاتی در جامعه زرتشتی ایجاد کرد؟
🌿🌼
این پست با احترام به روان و جایگاه درگذشته‌، موبدیار کوروش نیکنام نگاهی است متفاوت به اندیشه ها و کُنش‌های او و تاثیراتش بر هازمانِ زرتشتیان ایران.
اگرچه شاید بسیاری از زرتشتیان، از روانشاد کوروش نیکنام به عنوان فردی مترقی و موبدیاری جسور یاد کنند، اما بد نیست نگاهی منصفانه‌تر و به دور از هرگونه تعصب به پژوهش‌ها، نگرش‌ها و عملکرد وی در داخل و خارج از ایران داشته باشیم و جایگاهی صحیح از وی در ذهنمان ترسیم کنیم.
کوروش نیکنام متولد ۱۳۳۳ خورشیدی در یزد، مادرش از اهالیِ روستای زرتشتی نشین قاسم آباد و پدرش نیز از زرتشتیان محله‌ی خرمشاه بود. وی با مدرک تحصیلیِ فوق دیپلم در سال ۱۳۵۷ به استخدام سازمان آموزش و پرورش درآمد و در یزد، تهران و اصفهان به شغل دبیری مشغول شد. سال ۱۳۸۲ نیز کاندیدای هفتمین مجلس شورای اسلامی گشت و نمایندگی زرتشتیانِ ایران در مجلس را بر عهده دار گرفت. همچنین وی از نخستین افرادی بود که در کلاس های موبدیاریِ دستور شهزادی شرکت کرده و با موفقیت مدرک موبدیاری خود را از انجمنِ موبدان در آن دوره دریافت نمود. نیکنام در میانه‌ی عمر خود به واسطه‌ی جایگاهِ خانوادگی و تعلقات فردی به دینِ زرتشتی به همراه روانشاد خداداد خنجری شروع به پژوهش‌های میدانی در میان زرتشتیانِ ایران کرد و مجموعه‌ای کم‌نظیر از مصاحبه با جهاندیدگان و سالخوردگان زرتشتی به زبان گورونی(دری زرتشتی) جمع آوری نمود که بخش هایی از آن در کانال یوتیوب وی در دسترس میباشد.
از وی ۸ کتاب در حوزه‌ی تاریخِ ایران باستان و زرتشتی پژوهشی به جا مانده که برخی از آنها بسیار اندیشه برانگیز ‌است؛ از این جهت که خواننده می‌تواند سیر تفکر وی را از نخستین اثر تا آخرین کتاب او را به خوبی درک کرده و تغییرات فکری وی، در حوزه‌ی دین پژوهی را دریابد. از این که روانشاد نیکنام عمیقا دل در گرو دین زرتشتی داشت هیچ شکی نیست، اما پرسش اصلی آن است که تا چه میزان این دلبندی و باورمندی به دین، عمیق بوده و آیا آنچه او به مخاطبان(به خصوص غیر زرتشتیان) در کتابها، مقالات و سایت خود به عنوان شناختِ دین زرتشتی ارائه میداد با خود دین، کتابهای مرجع و متون باستانی زرتشتیان مطابقت داشت؟ پاسخ بسیار ساده و واضح است: خیر! به هیچ وجه…
موبدیار نیکنام به روندی از دین زرتشتی باور داشت و در جهت ارائه‌ی آن میپرداخت که امروزه آن را با نام «گاتها محوری» میشناسیم.
نگرشی که بسیاری از موبدانِ ایرانی به واسطه‌ی موبد شهزادی و دکتر علی اکبر جعفری در ۶۰ سال گذشته در داخل ایران به آن باورمند شده اند، نگاهی که معتقد است که تنها «گاتها» که بخشِ کوچکی از کتابِ سپندِ اوستاست و در دلِ یسنا قرار دارد مقدس است و در کنار این باور خرده اوستا و چند آئینِ دینیِ دیگر چون گهنبارها و سدره پوشی و کشتی نو نمودن و… را باید پاس داشت و ساده انگاری و زدودن سنتهای نیاکانی را ارجحیت داده و از نگاه انان به نحوی بهتر است اصولِ فقهیِ دینِ زرتشتی را در حد ممکن محدود کرد. این عزیزان معتقد هستند جایگاه موبدی در واقع ساخته و پرداخته‌ی ساسانیان است و در اصل دین، روحانیت جایگاهی ندارد و هرشخصی با دانستن اصول اولیه و چند آدابِ دینی می‌تواند زرتشتی و حتی موبد شود.
(از پرداختن و نقد به این نگاه میگذریم، چراکه نمیخواهیم این پست را طولانی کرده و از اصل موضوع خارج شویم، حال آنکه پیش از این بارها و بارها پیرامونِ اشتباهات و نواقص این نگرش و نحل فکری نوشته‌ایم و در صورت نیاز پس از این نیز خواهیم نوشت.)
اما آنچه که روانشاد نیکنام را متفاوت از سایرِ پیروانِ این نگرش میکند، پا نهادن فراتر از نگاه فکری گاتها محوران به آداب و اصولِ دین و پرداختن به تاریخ، به خصوص تاریخ ساسانیان است.
موبدیار نیکنام عمیقا معتقد بود که باید به پوریوتکیشان و انجمنِ مغانِ اولیه که به جمع آوری و اتمام کتاب مقدس اوستا پرداخته‌اند نیز با شک نگریست و تنها و تنها گاتها را محور دین زرتشتی قرار داد، حتی خرده اوستا را که در زمان ساسانی توسط دستور ماراسپندان بازنوشت شده را نیز نباید سپند دانست و بهتر است آن را نیز با خواندن گاتها جایگزین کرد، چراکه موبدانِ ساسانی را فرسنگها از اصول دین دور میدانست و مشخصا در اثار و سخنان خود به آنها میتاخت. پس، از این روی نسخه‌ای از دین زرتشتی را به مخاطب عرضه میداشت که بیش از آنکه به دین شباهت داشته باشد، به یک شیوه‌ی زندگی آزادانه‌ی غربی در نسخه‌ای ناقص با قواعد اومانیستی و البته به چاشنی ایران باستان شبیه بود.

tund [ud] halag-gōwišn ma bāš čē tund ud halag-gōwišn mardōm ōwōn homānāg čiyōn ātaxš ka andar wēšagestān ōftēd ud hamāg murw, māhīg sōzēd ud ham xrafstar sōzēd.
(Jamasp-Asana, 1913, p.66)

تندخوی و بیهوده‌گو نباش، چراکه فرد تند مزاج همانند آتشی است که اندر بیشه‌زار اُفتد و هم مرغ و ماهی سودمند بسوزانَد و هم خْرَفسترانِ زیانکار…
«بخشی از اندرز دستور آذرباد دستور مهراسپندان»

Do not be hasty and futile, for a person of hasty temperament is like a fire that falls into a forest, burning useful creatures such as birds and fish, as well as harmful creatures like Xrafstar.
Part of Pahlavi text of “ĀDURBĀD Ī MAHRSPANDĀN (“Ādurbād, son of Mahrspand”)

☝🏼✨
t.me/ZoroastrianismWisdom
☝🏼✨
https://www.instagram.com/zoroastrian.wisdom

These are two PDF files of the Zoroastrian Fasli (seasonal) calendar for 1394 of the qadimi (Yazdgerdi) era, which corresponds to 3762 in the Iranian Zarathustis and 1403 in the Solar calendar.
🗓✨🌿
دو فایلِ PDF گاهشمار(تقویم) فصلی و قدیمیِ زرتشتیان به سال ۳۷۶۲ «فصلی»، برابر با ۱۳۹۴ یزدگردی(قدیمی) که مطابق است با ۱۴۰۳ هجری شمسی.

☝🏼✨
t.me/ZoroastrianismWisdom
☝🏼✨
https://www.instagram.com/zoroastrian.wisdom

pas zardušt dēn āwurd az framān [ī] wištāsp šāh hazār ud dō-sad fragard pad dēn-dibīrīh pad taxtagīhā [ī] zarrēn kand ud nibišt ud pad ganǰ [ī] ān ātaxš nihād. (Jamasp-Asana, 1913, p.18)

و پس از آنکه زردشت دین را عرضه کرد؛ به فرمان گشتاسپ شاه هزار و دویست فرگرد(بخش) از کتاب اوستا را که به خطِ دین دبیره بود، بر تخته‌های زرین نوشته شد و به خزانه‌ی(گنجینه) آن آتشکده سپرده شد.
(بخشی از متن پهلوی شهرستانهای ایرانشهر)

After Zarathustra presented the Daēnā(Religion), by the command of King Vishtaspa, twelve hundred chapters from the book(holy Avesta), written in the script of the religion, were inscribed on golden tablets and placed in the treasury of the fire temple.
Part of Pahlavi text of Šahrestānīhā ī Ērānšahr (The Provincial Capitals of Iran).

☝🏼✨
t.me/ZoroastrianismWisdom
☝🏼✨
https://www.instagram.com/zoroastrian.wisdom

ud gyān kē tan zīndag dārēd be ō ātaxš ī andar gumbad abar gāh nišānānd. (Anklesaria, 1964, p. 105)

و جان، که تنِ آدمی را زنده نگه دارد، هماننده آتشِ اندر گنبد است، که بر آتشگاه(تخت) نشانند.
(بخشی از متن پهلوی گزیده‌های زادسپرم)

And the soul, which keeps the human body alive, is akin to the fire within the dome, which they show at the hearth.
Part of Pahlavi text of “Wizīdagīhā ī Zādisparam” (Selections of Zadsparam).

☝🏼✨
t.me/ZoroastrianismWisdom
☝🏼✨
https://www.instagram.com/zoroastrian.wisdom

ēn nimāyīhēd kū tō u-t ham-dēnān padīrēnd abēzag dēn pad ōstīgān axw-dēnīh, ōwōn kū pad čiyōn sōzišn ī ātaxš ud tazišn ī ayōxšust ī garm ud brīnišn ī <ē> pad tēx nē wardišn az weh-dēn. (Anklesaria, 1964, p. 84-85)

بدین گونه خواهد شد که تو و سایرِ هم‌دینانی که با وجدانی استوار، دینِ پاک(زرتشتی) را پذیرفته‌اید، بر اثر سوزش آتش و جریان فلز گرم و بریده شدن با تیغ نیز از دین برنخواهید گشت…
(بخشی از متن پهلوی گزیده‌های زادسپرم)

With this indication, it is shown that you and your coreligionists firmly accept the pure religion, so that due to such burning of fire, pouring of hot metal, and cutting with the blade, one should not turn away from the true religion(Zoroastrianism).
Part of Pahlavi text of “Wizīdagīhā ī Zādisparam” (Selections of Zadsparam).

☝🏼✨
t.me/ZoroastrianismWisdom
☝🏼✨
https://www.instagram.com/zoroastrian.wisdom

ēd rāy čē zurwān ī akanārag azarmān ud amarg ud adard ud asōhišn ud *apōhišn ud apetyārag ud tā hamē-ud-hamē-rawišnīh ēč kas be stadan ud az xwēš-kārīh abādixšā kardan nē tuwān. (Anklesaria, 1913, p.44)

‎چرا که «زروان» بیکران عاری از پیری و مرگ و هرگونه درد و تباهی و فساد و آفت است و تا ابد هیچ کس نمی‌تواند او را باز دارد و از وظیفه‌اش جلوگیری کند.
«بخشی از متن پهلوی مینوی خرد»

Because "Zurwan" is boundless, free from aging, death, and all forms of pain, corruption, decay, and affliction, as well as various evil deeds, no one can stand against it and prevent the progression of the righteousness.
Part of the Pahlavi text of mēnōg ī xrad(Spirit of Wisdom).

☝🏼✨
t.me/ZoroastrianismWisdom
☝🏼✨
https://www.instagram.com/zoroastrian.wisdom

ud ēn drayā ī pad gēhān pānagīh-kardārīh ud zīwēnīdārīh ī dām ud dahišn ī xwēš rāy dādār ohrmazd az kanār ī harborz kard ēstēd.

و این دریاها را در جهان، آفریدگار اورمزد برای نگاهداری و زندگی‌بخشی موجودات خویش از کنار البرز آفریده است.
«بخشی از متن پهلوی مینوی خرد»

‏And in the world, the creator Ohrmazd created these seas beside the Alborz for the preservation and livelihood of his creatures.
Part of the Pahlavi text of mēnōg ī xrad(Spirit of Wisdom).

☝🏼✨
t.me/ZoroastrianismWisdom
☝🏼✨
https://www.instagram.com/zoroastrian.wisdom