واژه بنگالی Upekkha : آپکخا
حالتی از ذهن متعادل و غیر واکنشی ؛
حفظ آرامش و متانت در مواجهه با چالش‌های زندگی.

واژه ژاپنی 村雨 : موراسامه
بارانی که شدید و ضعیف به صورت مداوم و مکرر می بارد.

واژه ژاپنی Komorebi : کوموربی
به معنای نور خورشیده وقتی که از لابلای درختا می‌گذره ؛
ازین کلمه به عنوان تعریف از انسان های مهربون هم استفاده می‌شه می‌گن خورشید وقتی می‌خواد به یک آدم مهربون بتابه خودش از درختا می‌خواد که نورش رو فیلتر کنن که اون آدم اذیت نشه.
حالا اگه این صحنه رو دیدید طبق افسانه های ژاپنی شما ادم مهربونی هستید.

واژه انگلیسی brood : برود
فکر کردن برای مدت طولانی در مورد چیزهایی که تورو غمگین نگران یا عصبانی میکنن.

واژه انگلیسی gigglemug : گیگل‌ماگ
صورتی که برای همیشه خنده روشه.

واژه فرانسوی mon loulou : مو لولو
کوچولوی من.

واژه از کمد درآمدن :
یک اصطلاحه که برای ال‌جی‌بی‌تی‌کیو ها(LGBTQ) استفاده می‌شه و به معنی کام اوت کردن یا همون کنار اومدن با خودشونه.

واژه هلندی gezelling : خزلیخ
واژه‌ای توصیف نشدنی برای آرامش و سرگرمی یا به طور کلی احساس گرم و مبهمی که از بودن در کنار کسی یا کسایی که برات عزیزن می‌گیری ؛
همون آرامش بدنی و روحی که کنار کسی داری و انگار بهترین ورژن خودت هستی.

توهم اروتومانیک :
فرد توهم میزنه فردی مشهور خیلی شدید عاشقشه معمولا مشهوره یعنی میتونه عادی هم باشه

واژه لینگالا Alobaki : آلوباکی
ناتوانی در سرکوب اونچه فکر می کنی یا احساس می کنی.