زکات علم نشر آن است
آموزش های حوزه دیجیتال
$AMOR | @AMOR_Announcements
YouTube | https://bit.ly/41uiYp1
Chat : @iOSF1_Group_chat
Last updated 1 week, 5 days ago
🟠تعرفه تبلیغات:
https://t.me/ads_tube
➖➖➖➖➖➖
🟠بوست کانال:
https://t.me/Tube_Meme?boost
➖➖➖➖➖➖
🟠راه ارتباطی:
@itmorteza
➖➖➖➖➖➖
Last updated 1 month, 2 weeks ago
سخنرانی سید حسین نصر
چرا مولانا؟ چرا اکنون؟
در همایش بزرگداشت زاد روز و اندیشههای مولانا جلال الدین محمد بلخی
یکشنبه 8 مهر 97
@seyyedhosseinnasr
?کتاب «اسلام، علم مسلمانان و فناوری» نخستین بار از سوی انتشارات ورد ویزدم در سال 1386 منتشر شد. این کتاب گفتگوی مفصل سید حسین نصر، استاد مطالعات اسلامی دانشگاه جرج واشنگتن، با مظفر اقبال، اندیشمند پاکستانی، است که درباب علم اسلامی و نگاه مسلمانان به علم و فن آوری است. وجه غالب این گفتگو در این است که این دو اندیشمند مدرنیته را باعث تباهی انسان در دنیای امروز می دانند و هر دو به علم اسلامی توجه خاصی دارند. اما به نظر می رسد اقبال قدری از نگاه های سنتگرایانه نصر فاصله دارد و به سوی مدرنتیه اسلامی و علم اسلامی در جهان امروز می اندیشد. این کتاب گفتگو محور نخستین بار در سال 1390 توسط سید امیرحسین اصغری به فارسی ترجمه و توسط انتشارات اطلاعات منتشر شد. دو سال بعد همین کتاب توسط مهدی کفایی و حسین کرمی دوباره ترجمه و به همت انتشارات علمی و فرهنگی روانه بازار نشر کشور شد. اینک پس از چهار سال چاپ سوم کتاب با ویراستاری مجدد و طرح جلدی جدید از سوی همان انتشارات منتشر شده است. چاپ جدید کتاب «اسلام، علم مسلمانان و فناوری» درست در روزهایی انجام شد که بحث درباره علوم اسلامی و امکان و امتناع آن بالا گرفته است. بحثی که رضا داوری اردکانی در مرکز آن قرار داشته است. کفایی و کرمی در مقدمه خود به این مهم توجه داشته و ضمن مقایسه ای تطبیقی میان آراء داوری و نصر در قبال غرب می نویسند: «نصر نیز همانند رضا داوری در مواجهه با جهان غرب، قائل به جراحی و تفکیک نیست. سید حسین نصر می گوید من جزو کسانیام که اصلا عقیده ندارند تمدن اسلامی میتواند قسمتی از تکنولوژی غربی را که خوب پنداشته میشود، انتخاب و ادعا کند که کاملا بیضرر است و سپس قسمتهای دیگر را رد کند. هر صورتی از تکنولوژی مدرن که اتخاذ شود، حتی اگر در سطح خاصی مثبت باشد، با خود آثار منفی خواهد آورد، اگرچه میتوان برای کاهش این تاثیرات عاقلانه عمل کرد. اینکه گزینش از تمدن غرب امکانناپذیر است، سخنی نیست که فقط نصر آن را بیان کرده باشد. غربشناسی احمد فردید و رضا داوری هم چنین مدعایی را مطرح میکند. اما آنچه نصر را در این زمینه تا حدی از فردید و داوری جدا و به روشنفکران دینی نزدیک میکند، همین ایده است که میتوان برای کاهش از تاثیرات منفی اخذ تکنولوژی مدرن، عاقلانه عمل کرد. مترجمان کتاب معتقدند آنچه نصر را از روشنفکران دینی دور و به فردید و داوری نزدیک میکند، این نکته است که صورتهای تکنولوژی مدرن از سوی جوامع اسلامی، از سر اجبار و ضرورت اتخاذ میشوند نه با شوق و رغبت. چه اینکه نصر میگوید: «ابعاد مشخصی از تکنولوژی غربی وجود دارد که دولتهای مسلمان قصد اخذ آنها را دارند... آرزو داشتم که اوضاع چنین نمیبود، ولی شرایط حاضر اجتنابناپذیر است. بنابراین حداقل باید برای فراهم آوردن نقد تکنولوژی مدرن و کاهش تاثیر منفیاش تا حد ممکن تلاش کرد.» استقبال مخاطبان از کتاب «اسلام، علم مسلمانان و فناوری» نشان می دهد علاوه بر محبوبیتی که نصر در میان اقشار فرهیخته کشور دارد، رویکرد سنت گرایانه به مسائل اسلامی نیز دارای اعتبار است.?
?مریم کامیاب
? 1700 کلمه
⏰ زمان مطالعه: 10 دقيقه
? متن کامل را در صفحه 10 و 11 روزنامه سازندگی مورخه 23 اسفند 1396 مطالعه کنيد
? @goftemaann
ما در دوران قبل از انقلاب آن طور که باید و شاید، حفظ منافع علمی خودمان را نکردیم. نمیگویم هیچ کار نکردیم و بلکه مثلا موسسه مطالعات ایرانی کمبریج را ایجاد کردیم. ولی خیلی جاها قصور شد و چیزی به وجود آمده بود که خیلی عجیب بود، اینکه دانشگاههای معتبر آمریکا وظیفه خودشان میدانستند که عربی و ترکی داشته باشند، ولی اگر فارسی بود، باید ایرانیها پول میدادند، ترکها و مصریها یک شاهی برای تدریس ترکی و عربی در دانشگاه هاروارد پول ندادند و این زبانها تدریس میشود، اما امروزه دانشگاه هاروارد یک کرسی فارسی ندارد. کسی را که آوردهاند معلم بود. اینجا دومین زبان تمدن اسلامی را ندارند و هر وقت هم ما صحبت میکردیم، میگفتند پول بدهید که ما درست کنیم. پرینستون خوشبختانه کرسی زبان فارسی را دارد، ییل هم ندارد و این قصور سیاست فرهنگی صحیح از سوی ما بود. قبل از انقلاب من خیلی در این کارها دست داشتم و خیلی هم تقلا میکردم برای این کار و جلوی پول یامُفت را گرفته بودم. دانشگاه هاروارد دانشگاه خود من است و سالها آنجا درس خوانده و دادهام. وقتی استاد انتخاب میکردند در اسلامشناسی آنجا، از من خواستند آنجا استاد شوم، اما من خواستم ایران بمانم. اما همین دانشگاه هاروارد وقتی میرسید به زبان فارسی احساس میشد یک اکراهی وجود دارد و انگاربا یک زبان تبتی مواجه است که ۴ هزار نفر به آن صحبت میکنند، در حالی که برای زبان فارسی که در حدود ۸۰۰ سال زبان اول آسیا بوده و الان نیز دومین زبان اسلامی است و تنها ایرانیان، افغانیها و تاجیکها نیستند و دلیلش این است که اینها از عربها پول زیادی میگرفتند و ایران سیاست لازم برای پیشبرد فارسی را نداشت. استاد معروفی در هاروارد به نام پروفسور لرد، متخصص در حوزه اسطورهشناسی غربی بود و خیلی دلشان میخواست روی اسطورهشناسی جهانی مطالعه کنند. همسر دکتر حسین ضیائی در زمینه اسطورهشناسی در دانشگاه هاروارد کار میکرد و فهمیده بودند که مادرش زن شاپور عبدالرضا بود و میخواستند توسط مادر، طرحی داده بودند که چهار میلیون دلار از ایران بگیرند و روی میتولوژی ایران کار کنند. این رقم آن زمان پول زیادی بود و کرسیهای دانشگاه با سیصد هزار دلار تا پانصد هزار دلار تشکیل میشد. در آن زمان شاه دستور سری داده بود که اگر هر کسی در غرب پولی از ایران برای دانشگاه و امور آموزشی خواست، باید اول من تایید میکردم. این خانم پیش من آمد که بنده پیش شاه رفتم و گفتم اصلا به صلاح ما نیست، این دانشگاه من بوده و من آنجا درس دادهام و گفتم ما باید اول سعدی و حافظ در آنجا درس بدهیم، بعد فولکلور لرستان. گفتند هر کاری میخواهی بکن و من نامه تندی به هاروارد نوشتم که از آن موقع هاروراد با من بد شد. اصلا مهم نیست، من معتقدم مملکت مهمتر است و نمیتوان پول مملکت را بیخودی حرام کرد. نوشتم ما با کمال میل ۴ میلیون دلار را به شما میدهیم، به شرط آنکه شما یک کرسی زبان و ادبیات فارسی درست کنید. در حالی که هاروارد این همه کرسی عربی و چند کرسی ترکی دارد، کرسی که حافظ و سعدی تدریس کنند، وجود ندارد که قبول نکردند و ما هم ندادیم. مسائل این جوری وجود داشت. @seyyedhosseinnasr
راز استمرار ایران
بررسى تاريخ طولانى و پرفراز و نشيب ايران، آدمى را در مقابل مسأله چگونگى استمرار آن به انديشه وادار ميسازد. چگونه بود كه ايران آريايى جايگزين تمدنهاى كهن اين سرزمين شد و در نيمروز تاريخ بشر و در ميان آگاهى كامل تاريخى عصر ساسانى، به دوران اسلامى پيوست؟ يقينا تحولى عميق براثر اسلامى شدن جامعه و فرهنگ ايران رخ داد. نهادهاى اجتماعى و رابطه بين طبقات دگرگون شد و وضع انسان در نيايش و عبادت بهصورتى ديگر درآمد و احكام عبادى تغيير شكل يافت. البته حقيقت درونى دين كه به شرط حفظ اصالت خود يك حقيقت بيش نيست، همواره مانند آفتاب لايزال به نورافشانى خود ادامه داد. بدون شك با تغيير چهره معنوى و دينى اين سرزمين باب جديدى در تاريخ آن آغاز شد. ايران به صورت مركز يك تمدن جهانى درآمد و توانست خود سهمى اساسى در ايجاد اولين تمدن واقعا بينالمللى در تاريخ جهان داشته باشد و در دامن اين تمدن گسترده، نفوذ انديشگران و ذوق هنروران خود را از مالزى و بنگال تا شمال اسپانيا و حتى در داخل اروپاى غربى گسترش دهد؛ لكن ايران در عين استحكام پيوندهاى برادرى با ساير ملل اسلامى، هيچگاه از گذشته درخشان خود غافل نماند.به عللى كه هنوز به نحوى كاملا رضايت بخش قابل توجيه نيست، زبان فارسى ولادت يافت و ملت ايران عربى زبان نشد، در حالى كه عميقا به اسلام گرويد و حتى مركز گسترش اسلام و فرهنگ اسلامى درسراسر آسيا شد. برعكس بسيارى از ملل ديگر كه مراكز بزرگ تمدنهاى برجسته كهن بودند و نه تنها دين اسلام را پذيرفتند، بلكه در حوزه عربى تمدن اسلامى جذب شدند، تنها ايران بود كه در آغاز تاريخ اسلام در عين گرايش به «دارالاسلام»، خود كانون حوزه ايرانى فرهنگ و تمدن اسلامى شد و حتى در حوزه عربى اين تمدن اثرى عميق از خود برجاى گذاشت.در همين سرزمين مفسرانى همچون زمخشرى و طبرى و محدثانى مانند ابن ماجه و كلينى و فقهايى نظير ابوحنيفه و متكلمانى مانند غزالى و فخرالدين رازى پاى به عرصه هستى نهادند و در عين حال بزرگانى مانند فردوسى، تاريخ باستانى ايران را از نو زنده كردند و مردمان ايران بدون هيچ گونه احساس كشمكش و تضاد به حيات گذشته خود در آيينه معرفت اسلامى ادامه دادند.در حكايتهاى عرفانى سهروردى، حماسه شاهان ايران باستان مانند فريدون، به حيات درونى عرفا و حكماى خلف پيوست و استمرارى معنوى بين ادوار گوناگون تاريخ ايران توسط متفكران بزرگ عصر اسلامى بهوجود آمد كه خود يكى از بزرگترين و مهمترين نتايج و ثمرات فرهنگ ايران اسلامى است، به نحوى اعجابانگيز انوار اسپهبدى در نور منبعث از مشكات نبوت محمدى ادغام شد. ايران در عين آنكه به صورت قلب و يكى از مراكز اصلى معارف و تمدن اسلامى درآمد، خاطره تاريخ كهن خود را در دامن جهان جديد معنويكه دست سرنوشت براى زندگى آن برگزيده بود، پايدار داشت و طى قرون با آگاهى به گذشتهاى طولانى به خلاقيت و فعاليت در نگارش صفحات جديدى از تاريخ خود پرداخت؛ چنان كه امروزه يكى از تمدنهاى بسيار معدود جهان است كه در عين داشتن يك زندگى فعال و پرجنب و جوش در صحنه حيات جهان امروز، از تاريخى درخشان و مستمر كه همواره بر زندگى هر نسلى از نسلهاى اين ملت پرتو افشانده، برخوردار است.
@seyyedhosseinnasr
ایران: دل جهان
ايران واقعيتى است گسترده در زمان كه از دورترين لحظات تاريخ حيات انسان بر روى اين كره خاكى آغاز ميشود و مستقر در مكانى است كه همچون فرشى پرنقش و نگار قلب آسيا را به باختر اين قاره پهناور ميپيوندد. برگهاى تاريخ اين سرزمين مشتمل است بر صفحاتى بيشمار كه هريك نمايانگر حيات ملتى است كه ادوار تابناكى از عظمت و شكوه را توأم با دورههايى از عسرت و رنج و مرارت سپرى كرده است؛ تاريخى كه نخستين فصل آن با چشمانداز سپيدهدم معرفت و آگاهى آدمى پيوند ميخورد و در دل لحظات تاريك آن سحرگاه تمدن نهفته است.سرزمين ايران مانند سينه آدمى كه در انشراح و انقباض است، در لحظات حيات طولانى اين ملت شامل قلمرو گستردهاى بوده است كه مرزهاى آن طى فراز و نشيبها و سايه روشنهاى تاريخ، كاست و فزود بسيار يافته است؛ ولى در هر حال سرزمين اصلى آن كه فلات ايران باشد، همواره برقرار و پايدار بوده و استمرار و پويايى حيات آن همچون سايه سرمديت بر ساحت زمان ادامه يافته است.
ايران در آيينه تاريخ جهان بيش از هر چيز به صورت حقيقى فرهنگى و معنوى كه در فعاليت و زندگى ملتى كه عليرغم تغيير مرزها و حتى تهاجم اقوام گوناگون آهنگ خلاقيت فرهنگى و هويت ملى خود را حفظ كرده است، نمودار است. از اين ديدگاه ايران بيش از آنكه تنها يك واقعيت سياسى و اجتماعى باشد، يك حقيقت فرهنگى و معنوى است در قلب آسيا كه همچون حلقهاى زنجيرة هستى معنوى و فرهنگى شرق و غرب را به يكديگر پيوند ميدهد.فضاى فرهنگى و معنوى ايران از يك سو جهان «هندو» و «بودايى» و از ديگر سو عوالم معنويت «اديان ابراهيمى» را در كنار دارد. از يك طرف راههاى آن به آسياى صغير و يونان كشيده شده و با عناصر حيات فكرى و معنوى مردمان كنارة درياى مديترانه پيوستگى دارد و از سوى ديگر اتصال آبهاى خليج فارس با اقيانوس هند همواره جوانبى از كيفيت زندگانى روحانى و معنوى متفكران شبه قاره هند را از راه خشكى و دريا به ارمغان آورده است.
سرزمينى كه زادگاه اين فرهنگ درخشان است، هزاران سال عمر را سپرى كرده است. اين سرزمين در نظر جغرافيادانان قديم مركز هفت كشور و اقليم معتدل در ميان اقاليم هفتگانه به شمار ميآمد و به منزله «دل» در پيكر جاندار نيروى حيات را در اطراف خود گسترده ميساخت. فلات ايران از يك سو با كنارههاى درياى مديترانه پيوند دارد و از طرف ديگر با آسياى هندى و تبتى. مرزهاى شمالى آن، وزيدنگاه نسيمهاى آسياى مركزى و قفقاز است و از جانب خراسان و سرزمينهايى كه خود روزى از مهمترين ولايات ايران بود، با چين و خاور دور مرتبط بوده است. وانگهى درياهاى جنوبى ايران را به عمان و يمن و حتى فراتر از آن به شرق آفريقا ميپيوندد. بدين ترتيب ايران زمين را تقدير متعالى آفريدگار در چنان مكانت جغرافيايى قرار داده است كه همواره نه تنها در رابطه با هندوستان و عربستان و مناطق تركنشين در شرق و غرب خود باشد، بلكه با چين و ساير سرزمينهاى خاور دور همچنين با همه ملل شرقى و شمال شرقى آفريقا و به عبارت ديگر تقريبا با كليه عناصر فرهنگى دنياى قديم تلاقى و ارتباطى نزديك داشته باشد.
@seyyedhosseinnasr
زکات علم نشر آن است
آموزش های حوزه دیجیتال
$AMOR | @AMOR_Announcements
YouTube | https://bit.ly/41uiYp1
Chat : @iOSF1_Group_chat
Last updated 1 week, 5 days ago
🟠تعرفه تبلیغات:
https://t.me/ads_tube
➖➖➖➖➖➖
🟠بوست کانال:
https://t.me/Tube_Meme?boost
➖➖➖➖➖➖
🟠راه ارتباطی:
@itmorteza
➖➖➖➖➖➖
Last updated 1 month, 2 weeks ago