( اَلـفـبای تِکنولژے وَ ترفَنـد )
آمـوزش ، تـرفـند ، ابـزار
??? : @mobsec_ads
??? : @sudosup_bot
Last updated 2 months, 1 week ago
«دیشب خواب تو را دیدم عزیزترین!
میدانی کجا؟
در کوپهی قطاری، ما در سفر بودیم و تو مرا بوسیدی و من از خواب بیدار شدم. یعنی به زودی میآیی، مگر نه؟»
نامه آنتوان چخوف به اولگا کنیپر.
«دلم می خواهد همه چیز را بگذارم و بروم طوری که کسی نداند من که هستم. مرا ببخش عزیزم، احساس وحشتناکی دارم. سوار قطار خواهم شد و تمامی وجودم را گریه خواهم کرد.»
نامه اولگا کنیپر به آنتوان چخوف.
میتوانستم فروپاشی را درونم احساس کنم، مانند تکان خوردن یک گل قاصدک در باد. با هر حرکتم، یکی دیگر از گلبرگها پراکنده میشد. با خودم گفتم، خواهش میکنم، خواهش میکنم.
وحشی، شریل استرید
( اَلـفـبای تِکنولژے وَ ترفَنـد )
آمـوزش ، تـرفـند ، ابـزار
??? : @mobsec_ads
??? : @sudosup_bot
Last updated 2 months, 1 week ago