فرخنده حاجی زاده

Description
Advertising
We recommend to visit

⏺️ لینکدونی اصلی ⏺️

✡️ با بزرگترین لینکدونی تلگرام در کانال و گروه مورد علاقـه خود عضو شوید ✡️

☜جهت تبلیغات

✅تبلیغ هزینه ای ارزان :
@linkdoniV

?قویترین ربات ضد لینک رایگان بدون تبلیغ? :

? @SlarkBotss


...

Last updated 1 year, 5 months ago

🔻 سفارش تبلیــغات :


👉 t.me/Tab_Com
.
.
.
.
.
.
.

.
.
.
.
.
.
.
.

.
.
.
.
.
.
.

.
.
.
.

.
.
.
.
.
.
.
.

.
.
.
.
.

.
.
.

.
.
.
.
.

.
.
.
.
.
.
.
.
.

.
.

.
.
.
.
.
تمامى مطالب معتبر هستند و اگر مطلبى صحتش زير سوال برود اطلاع رسانى خواهد شد

Last updated 2 months ago

بزرگ ترین کانال رفاقت در تلگرام

تبلیغات نداریم 👌

ارتباط با ما : @Hi_rex2

Last updated 2 months, 2 weeks ago

3 Wochen, 1 Tag her

Posted @withregram@tbidaran بازنشر روایت سیما صاحبی از #قتل_سیاسی همسرش #محمدجعفر_پوینده به مناسبت بیست‌وششمین سال‌گرد #جنایت_قتلهای_سیاسی۱۳۷۷

روز ۱۸ آذر ۱۳۷۷، همسرم صبح زود به قصد رفتن به سر کار خود در دفتر پژوهش‌های فرهنگی از خانه خارج شد. در آن روزهای التهاب، دوستان نویسنده‌اش به او توصیه کرده بودند که تنها در خیابان رفت و آمد نکند، چون دژخیم مرگ در خیابان‌ها انتظار می‌کشید تا نویسندگان را یک‌به‌یک شکار کند. اصرار من برای این‌که تنها به سر کار نرود، کارساز نبود. می‌گفت: «نهایت آن‌ است که دستگیرمان می‌کنند، محاکمه‌مان می‌کنند و …» ولی در ذهنش نمی‌گنجید که این بار قرار است که داستان به گونه‌ای بسیار تراژدیک‌تر به پایان برسد، در ذهنش نمی‌گنجید که رفیقش را که پنجشنبه بعدازظهر، ربوده بودند، کشته باشند.

ساعت ۸ شب از سر کار به خانه برگشتم. نازنین پریشان بود. می‌گفت که پدرش باید ساعت ۵ به خانه برمی‌گشته ولی هیچ خبری از او نیست. بدون آن‌که به نازنین چیزی ابراز کنم، همه چیز را تا ته خواندم. وقتی به خانه #محمد_مختاری زنگ زدم تا شاید او را در آن‌جا بیابم از خبر پیدا شدن جسد مختاری با خبر شدم. دیگر همه حدس‌هایم به یقین تبدیل شد و سرنوشت شومی که در پیش روی همسرم بود از جلوی چشمم مثل برق گذشت. دیگر تمام شد. دیگر من مانده بودم و بار مسئولیت سنگینی که بر دوش من گذاشته شده بود. در من توانی ایجاد شده بود که قبلا در خود نمی‌دیدم.

[...]

با آن‌که چهار شبانه روز بود که نخوابیده بودم ولی هنوز توان آن را داشتم که با فریاد توام با اشک جواب خبرنگاران را بدهم و صدای مظلومیت این نویسندگان که تنها به جرم بیان عقاید‌شان این‌گونه بی‌رحمانه صدای‌شان را در گلو خفه کرده بودند، به گوش جهانیان برسانم. همان روز ۱۸ آذر بود که ناشر کتاب همسرم به دیدن من آمد و با صدای لرزان گفت: «بالاخره کتاب اعلامیه جهانی حقوق بشر در همان روزی که محمد جعفر می‌خواست، چاپ شد.»

#بیداران #دادخواهی #عدالتخواهی
https://www.instagram.com/p/DC_uTpcskSl/?igsh=MWY4bXZsdGJ6cDZmdQ==

1 Monat, 2 Wochen her

Posted @withregram@peyman.soltani.official _

‌‏🔻KAROON | کـــارون🔻
_______________________________
‌‏
Composer: PEYMAN SOLTANI

_______________________________

- ‌‏I made “Karoon” but not only for Karoon and Hamid Hajizadeh (Sahar), who, with their death, confused the world with them. Some were left as strangers and alone, and others were isolated and wandered.
‌‏When I was writing this music, I was dealing with a sinister psychology and I was trying to convey the incident in such a way that no one would resort to speculation in later times.
‌‏I had to write in such a way that my face was not hidden behind this amount of blood splatter, and I had to be visible to some extent, so that I did not reveal the truth openly so that my emotions did not take on the color of the show.
‌‏We should not forget people’s eyes and the telling look of people, and if we forget, we should be able to remember its color and smell in the corner of our mind, in solitude. But why is forgetting bad?
‌‏Because others may forget the color of our eyes. “Karoon” is unforgettable for me and so is that incident...
‌‏That’s why I made “karoon” to fight against forgetting and to say no to forgetting.
_________________________________
‌‏#tragedy#protestmusic#iranianmusic#iranianhistory
‌‏#peyman_soltani#peymansoltani
‎#تراژدی#موسیقی_اعتراضی#موسیقی_دستگاهی#موسیقی_ایرانی
‎#کارون_حاجی_زاده#حمید_حاجی_زاده#پیمان_سلطانی
__________________________________
‎[کپشن فارسی در کامنت]
https://www.instagram.com/reel/DCHcIyTMt2I/?igsh=MTMxMHZnMWc3YWpheQ==

2 Monate her

Posted @withregram@shamsaghajani صحبت‌های #فرخنده_حاجی‌زاده در اولین مراسم سالگرد درگذشت #شمس_آقاجانی.

همچنین ویدئوها را می‌توانید در کانال تلگرام (آدرس در بیو) مشاهده کنید.
#سالگرد #شاعر #شعر #منتقد
#فرخنده_حاجی_زاده
#farkhondeh_hajizadeh
#farkhondehhajizadeh
https://www.instagram.com/reel/DBT2QclsAc0/?igsh=YjFrYWQ2ZzB6dXkx

5 Monate, 3 Wochen her

Posted @withregram@asadamraee ...
شماره‌ی سی‌و‌یکم مجله‌ی «تجربه» با صفحاتی درباره‌ی گلی ترقی، مهاجرت و جایگاه او در داستان‌نویسی معاصر، پرونده‌ی ویژه‌ی هفتاد سالگی فرخنده حاجی‌زاده و پرونده‌ای در پاس‌داشت خدمات موسسه‌ی انتشارات فرانکلین منتشر شد. در پرونده‌ی به فرخنده حاجی‌زاده آثار و گفتاری از منیرو روانی‌پور، کامران فانی، سید علی صالحی، امین فقیری، مسعود بهنود، علی بابا چاهی، اسدالله امرایی، رویا تفتی و ناهید کبیری. در پرونده‌ی گلی ترقی، مهاجرت و جایگاه او در داستان‌نویسی معاصر با آثار و گفتاری از جمال میرصادقی، مشیت علایی، حسن میرعابدینی، طلا نژادحسن، امین فقیری، ساناز اقتصادی‌نیا، نسیم قدیری، زهرا نادری، مریم طباطبایی‌ها، شبنم حاتم‌پور و بیتا ناصر بررسی شده. یادداشت سردبیر درباره‌ی اقامت گلی ترقی در خانه سالمندان پاریس.
‏ گفت‌و‌گو با محمدحسن سمسار درباره‌ی کتاب‌خانه‌ی ایرانی/ گفت‌وگو با همکاران کتاب‌خانه‌ی باغ‌ملک/ گفت‌وگو با احمد راسخی لنگرودی درباره‌ی کتاب «کافه‌های روشنفکری»/ گفت‌وگو با سپیده نیک‌رو شاعر و نویسنده‌ی کودک و نوجوان/ معرفی پادکست‌ها و کتاب‌فروشی‌های مهمِ ایران و کتاب‌خانه‌های مهم جهان / نقد اسطوره‌ای رمان «زاهو» نوشته‌ی یوسف علیخانی/ نقد و بررسی کتاب‌های روز فلسفه، جامعه‌شناسی و...
نگاهی به وضعیت تأتر در موقعیت اضطرار به قلم احسان زیور عالم/ یادداشتی از آناهیتا ایزدی درباره‌ی ضرورت نقد مستقل و آکادمیک در تئاتر
گفت‌وگویی درباره‌ی ازدواج دو سرمایه: سرمایه‌ی طراح و سرمایه‌ی کارفرما به قلم محمدرضا حائری مازندرانی/ ساخت‌وسازهای معاصر به ‌قلم امیررضا پوررضایی/شاعرانگی معماری گیلان به ‌قلم ترانه یلدا/ بهمن پاک‌نیا به قلم آرش طبیب زاده/ نگاهی به کاخ شهرستانک ناصرالدین شاه به ‌قلم محدثه میر دریکوند.
صفحاتی در پاس‌داشت دو دهه خدمات موسسه انتشارات فرانکلین در هفتادمین سالروز تأسیس با آثار و گفتاری از فتح‌الله مجتبایی، گلی امامی، مهدخت صنعتی زاده، شهناز سرلتی، نورالله مرادی، معراج قنبری، مهدی نوروز به‌همراه گفت‌وگوی ماه‌رخ ابراهیم پور با علی صلح جو و گفت‌و گوی حمیدرضا محمدی با علی صدر/ گفت‌وگو با سیروس باور معمار پیش‌کسوت با یادداشتی از فرناز خندان در تحلیل آثار او/ گفت‌وگوی رحیم بنی‌اسد آزاد با علی‌رضا هاشمی نژاد خوش‌نویس و پژوهش‌گر درباره‌ی فضای حاکم بر خوش‌نویسی امروز ایران/ خاطره‌بازی با رفسنجان به ‌قلم صدف سرداری/ زبان جنسیت به قلم نیما خرم‌روز/ وارثان زعفران و نمک به قلم علی اتحاد.
عکس جلد از عباس کوثری است.
#فرخنده_حاجی‌زاده
https://www.instagram.com/p/C89Wp3Mt93w/?igsh=MXBhNWQyNnczZWhkYw==

5 Monate, 3 Wochen her

Posted @withregram@peyman.soltani.official _____

? کوارتت‌های روستایی?

آهنگساز: پیمان سلطانی

آنچه می‌شنوید از مجموعه شش قسمتی کوارتت‌های زهی تحت عنوان کوارتت‌های روستایی است که بر اساس موسیقی‌های شش قوم ایرانی نوشته شده است. قسمت یک، شامل راپسودی‌های آذربایجانی است که از چهار موومان تشکیل شده و در اینجا بخشی از موومانِ دوم این راپسودی، که در سال ۲۰۱۴(۱۳۹۳) توسط کوارتت زهی SIS اجرا شده را خواهید شنید.

____

#پیمان_سلطانی
#موسیقیدان
#موسیقی
#فرخنده_حاجی_زاده

#peymansoltani
#peyman_soltani
#farkhondeh_hajizadeh
#farkhondehhajizadeh
@peyman.soltani.official
@peyman.soltani.art
https://www.instagram.com/reel/C81glnEtdoO/?igsh=MWtjMnBxbm50dHczZQ==

6 Monate, 3 Wochen her

_
?فرزندان کاغذی?
عمل قلب باز، عمل قلب باز، فهمیدنی بود که با تحولات علم پزشکی عمل قلب باز جز با بد بیاری منجر به مرگ نخواهد شد؛ با این حال برای اولین بار دلم به مرگ رضا نمی داد. نه بخاطر کس یا کسانی. همه را به خاطر داشتم. فرزندانم، برادرم، تمامی دوستان و عزیزانم را، اما دلم برای هیچ کدامشان نمی سوخت. نیازی نبود.به قول معروف پشت سرم صاف بود.آیین مرده زاری نداشتم. بیست سال پیش با بخشیدن جسدم به بخش آناتومی دانشکدۀ پزشکی تکلیف خودم را روشن و بار از دوش دیگران برداشته بودم.طبعاً چند صباحی قطره های اشکی و یادی و تمام. دلم به مرگ رضا نمی داد؛ به خاطر آن ناتمام ها.آن فرزندان کاغذیم. آن ها که سال ها پیش دوست بسیار عزیزم محمد مهدی خرمی گفته بود « الکی گفتی فرزندان کاغذیم را هم مثل فرزندان خونیم دوست دارم.تو فقط دنیاشون میاری و رهاشان می کنی.» حرف مهدی توی سرم موج برداشته بود: رهاشان می کنی، رهاشان می کنی.با رفتنم رها می شدن. یتیمِ یتیم! جلد دوم "سیل عروس" ناتمام می ماند.قصه های "مینی مال" م "شعرهای جدیدم". گوشه ای نوشته بودم "فرهنگ ضرب المثل ها"، "فرهنگ عشاق"، "ارسا‌ل المثل در شعر نو" هرکدام تمام نشد دراختیار علاقمندی بگذارند؛ برای تمام شدن.توی آب نمک نخوابانندشان.سوژه های نانوشته ام را با ایده هایی که در سر داشتم جایی یادداشت کرده و گذاشته بودم در اختیار هر کس که میل نوشتن شان را داشته باشد. مقداری زیادی از فرهنگ ضرب المثل ها تایپ شده بود. پرینتش درآرشیو کتابخانه ام موجود بود و فایل شان پیش دوست گرامی حسن نیکبخت. نوشته های چاپ نشده ام تقریباً آمادۀ چاپ بودند.بی شک برای امثال من هر زمان که اتفاق افتد نانوشته ها یا نوشته های ناتمامی هست. سیل عروس اما باید تمام می شد و دیگر اینکه باید سرنوشت کتاب ها و نوشته هایم را به کس یا کسان مسئولی که برایشان دل می سازدند بسپارم.با این فکر های مشوش و اندوه رفتن مهری جان به مطب پزشک رسیدم. با دیدن فروز به اعتراض پرسیدم «برای چی اومدی؟» پزشک نتیجه سی تی آنژیو را با دقت خواند و گزارش آنژیو گرافی 12 سال پیش را. با لبخند گفت « داروهات رو مرتب و دقیق بخور. پلاویکس قطع کن. اون برای نرم شدن رگ هات داده بودم، دیگه لازم نیست.» از مطب که آمدیم بیرون فروز رو به مراجع کنندگان گفت "ما میریم هویج بستنی بخوریم همه تون مهمونین.هرکه دوست داره خوشحال می شیم بیاد." تعداد کمی از دوستانم مطلع شده بودن به زهره که زنگ زدم ذوق زده گفت: بذارخودم به فرح بگم می خواست بیاد.

ادامه در کامنت

#فرزندان_کاغذی
#سرنوشت_نوشته_ها
#فرخنده_حاجی_زاده
#farkhondehhajizadeh
https://www.instagram.com/p/C7w4rvvNy4H/?igsh=eHIxdTFqMTZ4eTBr

7 Monate, 4 Wochen her

.
"بخش اول"
برای سیمین دانشور
تولد ۸ اردیبهشت ۱۳۰۰
درگذشت ۱۸ اسفند ۱۳۹۰
نگهبان حواله‌ام می‌دهد به مدیریت بیمارستان. پله‌های رفته را برمی‌گردم، با انگشت به در می‌کوبم و دستگیره را فشار می‌دهم. تکان نمی‌خورد. طوری که انگار همیشه بسته بوده است. دور از چشم نگهبانِ طبقه اول یک بار دیگر پا به پای پرستارانی که از پله‌ها می‌گذرند پله‌ها را طی می‌کنم. این بار سراغ زن جوانی می‌روم که پشت میز نشسته. منتظر می‌شوم گوشی تلفن را بگذارد.قبل از آن که چیزی بگویم، می‌گوید: «من بخش جراحی‌یم خانم. از من کاری ساخته نیست. مدیریت بیمارستان باید دستور بدن. از صبح اینجا پر خبرنگار و نویسنده بوده. لااقل وقت ملاقات می‌اومدین. «نمی‌گویم چرا نتوانستم وقت ملاقات بیایم. نمی‌گویم آن که اینجا خوابیده سیمین دانشور است. فرزند خانواده‌ی حکمت و دانشور، اهل کتاب و قلم و اندیشه، استاد زیبایی شناسی دانشگاه تهران است و خالق سووشون. نمی‌گویم همان کسی است که با نوشتن «آتش خاموش» در ۲۷ سالگی نامش به عنوان اولین زن قصه‌نویس در ساحت ادبی ایران ثبت شد و سال‌ها است که به نرمی بر قله‌ی رفیع ادبیات تکیه زده است. می‌گویم؛ «می‌دانم. آمده‌ام خودم از نزدیک بشنوم. از صبح تا حالا صد جور حرف ضد و نقیض به من گفته‌اند و از سوسن جون مفصل شرح کامل بیماری و مراحل درمان را شنیدم» جواب می‌دهد: «من هیچ چی نمی‌تونم بگم. از خودشان بپرسین.» می‌گوید و پس از توضیحاتی که به همکارش می‌دهد گوشی را به طرفم دراز می‌کند. تا دستم به گوشی برسد فکر می‌کنم اگر بپرسد چه نسبتی دارین؟ می‌گویم مادر قصمه، خودِ خودشه و اگر بخواهد دنبال چیز ثبت شده‌یی در شناسنامه‌ام بگردد به سرعت می‌روم کتاب آخرم را می‌آورم. صفحه‌ی اولش را باز می‌کنم، حروف سربی ثبت شده بر سفیدی کاغذ را نشانش می‌دهم- با احترام به مادر قصه‌ام سیمین دانشور، که در روزهای درد و مصیبت مدام صدایش در گوشم می‌پیچید: «اینارویی رو که برای من می‌گی‌ها، بنویس رو کاغذ. قصه شون کن.»- تاکید می‌کنم از افراد درجه یک فامیلم می‌پرسد: « شما؟» می‌گویم: «حاجی‌زاده. فرخنده حاجی‌زاده هستم.» شک دارم قبل از این نامم را شنیده باشد، اما ملایمت صدایش وادارم می‌کند بگویم؛ «اجازه بدین یه ثانیه ببینمش. دور می‌ایستم. قول می‌دم» بفرمائین. دوربین که ندارین؟
گوشی موبایل و عینکم را می‌گذارم توی دست نگهبان. کیسه‌های پلاستیکی را می‌کشم روی کفش‌هایم و لباس آبی رنگ دراز را از رخت آویز برمی‌دارم و روی لباس‌هایم می‌پوشم.
#سيمين_دانشور
#فرخنده_حاجي_زاده #farkhondehhajizaeh
#farkhondeh_hajizadeh
ادامه در كامنت اول???
https://www.instagram.com/p/BgKQKuHHOCi/?igsh=MXBtZjdqcnYxdW1saQ==

We recommend to visit

⏺️ لینکدونی اصلی ⏺️

✡️ با بزرگترین لینکدونی تلگرام در کانال و گروه مورد علاقـه خود عضو شوید ✡️

☜جهت تبلیغات

✅تبلیغ هزینه ای ارزان :
@linkdoniV

?قویترین ربات ضد لینک رایگان بدون تبلیغ? :

? @SlarkBotss


...

Last updated 1 year, 5 months ago

🔻 سفارش تبلیــغات :


👉 t.me/Tab_Com
.
.
.
.
.
.
.

.
.
.
.
.
.
.
.

.
.
.
.
.
.
.

.
.
.
.

.
.
.
.
.
.
.
.

.
.
.
.
.

.
.
.

.
.
.
.
.

.
.
.
.
.
.
.
.
.

.
.

.
.
.
.
.
تمامى مطالب معتبر هستند و اگر مطلبى صحتش زير سوال برود اطلاع رسانى خواهد شد

Last updated 2 months ago

بزرگ ترین کانال رفاقت در تلگرام

تبلیغات نداریم 👌

ارتباط با ما : @Hi_rex2

Last updated 2 months, 2 weeks ago