فقط فرج.فضائل

Description
بسم رب المهدی
پخش فضائل چهارده نور مقدس و اولاد و اصحاب گرامشان سلام الله علیهم اجمعین

ارتباط با ادمین: @smz110110

سید عبدالمحسن ذبیحی: ۰۹۱۵۳۰۴۶۱۸۸
We recommend to visit

Last updated 2 months, 1 week ago

سيرافقك قلبي إلى اخر العمر
- لطلب تمويل تواصل ← : @ooooow
- قناة التمويلات : @xxxxzz

Last updated 4 months ago

https://t.me/hjjhhhjjnkkjhgg1234

Last updated 2 months, 3 weeks ago

2 months, 3 weeks ago

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ الِعَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4988
مِنْهَا مَا أَخْبَرَنِي بِهِ الْحُسَيْنُ بْنُ عُبَيْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ سُفْيَانَ الْبَزَوْفَرِيِّ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنِي الشَّيْخُ أَبُو الْقَاسِمِ الْحُسَيْنُ بْنُ رَوْحٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ‏ اخْتَلَفَ أَصْحَابُنَا فِي التَّفْوِيضِ وَ غَيْرِهِ فَمَضَيْتُ إِلَى أَبِي طَاهِرِ بْنِ بِلَالٍ‏ فِي أَيَّامِ اسْتِقَامَتِهِ فَعَرَّفْتُهُ الْخِلَافَ فَقَالَ أَخِّرْنِي فَأَخَّرْتُهُ أَيَّاماً فَعُدْتُ إِلَيْهِ فَأَخْرَجَ إِلَيَّ حَدِيثاً بِإِسْنَادِهِ إِلَى‏ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ سلام الله علیه قَالَ إِذَا أَرَادَ [اللَّهُ‏] أَمْراً عَرَضَهُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله ثُمَّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ سلام الله علیه [وَ سَائِرِ الْأَئِمَّةِ سلام الله علیهم] وَاحِداً بَعْدَ وَاحِدٍ إِلَى [أَنْ‏] يَنْتَهِيَ إِلَى صَاحِبِ الزَّمَانِ سلام الله علیه ثُمَّ يَخْرُجُ إِلَى الدُّنْيَا وَ إِذَا أَرَادَ الْمَلَائِكَةُ أَنْ يَرْفَعُوا إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَمَلًا عُرِضَ عَلَى صَاحِبِ الزَّمَانِ سلام الله علیه ثُمَّ [يَخْرُجُ‏] عَلَى وَاحِدٍ [بَعْدَ] وَاحِدٍ إِلَى أَنْ يُعْرَضَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله ثُمَّ يُعْرَضُ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَمَا نَزَلَ‏ مِنَ اللَّهِ فَعَلَى أَيْدِيهِمْ وَ مَا عُرِجَ إِلَى اللَّهِ فَعَلَى أَيْدِيهِمْ وَ مَا اسْتَغْنَوْا عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ طَرْفَةَ عَيْنٍ.
🍐الغيبة (للطوسي) 387
امام صادق سلام الله علیه فرمودند:وقتی خداوند بخواهد امری را عرضه کند اول به رسول خدا صلی الله علیه وآله ، سپس امیرالمومنین سلام الله علیه و سایر ائمه سلام الله علیهم دیگر ، یکی بعد از دیگری تا اینکه می رسد به صاحب زمان سلام الله علیه ، سپس خارج می شود به سوی دنیا ، و زمانی که اراده می کنند ملائکه که این امر را ببرند به سوی خداوند ، عرضه می شود به حضرت صاحب زمان سلام الله علیه ، سپس خارج می شود به سوی تک تک اهل بیت سلام الله علیهم تا رسول خدا صلی الله علیه وآله ، سپس عرضه می شود بر خداوند عزوجل ، پس آنچه از خدا نازل می شود به دست اهل بیت سلام الله علیهم است و آنچه به سوی خداوند بالا می رود به دست اهل بیت سلام الله علیهم است و آنها بی نیاز نیستند از خداوند به اندازه یک چشم به هم زدنی.

2 months, 3 weeks ago

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4987
عمرو بن حريث الأزديّ،عن أبيه،قال:حضر معاوية الحسن بن عليّ صلوات الله علیه و عبد اللّه‏ بن‏ جعفر و عقيل بن أبي طالب و عمرو بن العاص و سعيد و مروان،و جماعة من الناس و منهم أبو الطفيل الكنانيّ،و الشاميّون يشيرون إليه و يقولون:هذا صاحب عليّ صلوات الله علیه،إذ قال معاوية:يا أخا كنانة،من أحبّ الناس إليك؟ فبكى أبو الطفيل،ثمّ قال:إمام الأمّة،و قائدها،و أشجعها قلبا،و أشرفها أبا و أمّا و جدّا،و أطولها باعا،و أرحبها ذراعا،و أكرمها طباعا،و أعلاها ارتفاعا.
فقال معاوية:يا أبا الطفيل،ما أردنا هذا كلّه؛قال:و لا أنا قلت عشر معشار صفاته و أفعاله الشريفة،ثمّ أنشأ يقول:
صهر النبيّ بذاك اللّه أكرمه‏ إذ اصطفاه و ذاك الصهر يدّخر
فقام بالأمر و التقوى أبو حسن‏ بخ بخ،هنا لك لي له خطر
لا يسلم القرن منه إن ألمّ به‏ و لا يهاب و إن أعداؤه كثروا
من رام صولته،وافى منيّته‏ لا يدفع الثكل عن أقرانه الحذر
ثمّ نظر إلى معاوية و الحسن صلوات الله علیه إلى جانبه،فقال:كيف يزكّى من جدّه رسول اللّه،و أبوه وليّ اللّه،و أمّه فاطمة بنت رسول اللّه،و خاله ابن رسول اللّه،و خالته بنت رسول اللّه،و من أحبّه فقد أحبّ رسول اللّه،و من أبغضه فقد أبغض اللّه و رسوله،و من أبغضهما فقد كفر؟!
فأغضى معاوية لعنه اللّه على القذى حسدا له‏ .
🍐غرر الأخبار 226
معاویه ملعون،امام حسن و عبدالله جعفر و جناب عقیل صلوات الله علیهم و عمرو بن عاص و سعید و مروان و جماعتی را احضار کرد که ابوطفیل کنانی هم از آنان بود و شامیان به او اشاره میکردند میگفتند این صحابی علی صلوات الله علیه است.
وقتی معاویه به او گفت ای برادر کنانی محبوب ترین مردم نزد تو کیست؟
ابوطفیل گریه کرد بعد گفت:امام‌امت و رهبر و شجاع ترین آنها در قلب و شریف ترین در پدر و مادر و جدّ و باسخاوت ترین و بخشنده ترین و با کرامت ترین و بالاترین.
معاویه گفت ای ابوطفیل نمی خواستم این همه بگویی.
گفت من یک صدم صفات و افعال او را گفتم بعد شعری در مدح امیرالمومنین صلوات الله علیه خواند
داماد نبی که خدا او را تکریم کرد
که او را برگزید و آن داماد ذخیره گشت
ابوالحسن به امر و تقوی پابند بود
مبارک باد چه والا مقامی
سالم نماند دشمنی که با او افتد
هیچ ترسی ندارد اگرچه دشمنان او زیاد باشند
کسی که با او درافتد ، مرگش رسد
بر حذر بودن دشمنان مقابل او مرگ را از آنان دور نکند
بعد به معاویه ملعون نگاه کرد در حالی که امام‌حسن صلوات الله علیه کنار او بود، گفت چگونه پاک نباشد کسی که جدّ او رسول خدا و پدر او ولی خدا و مادر او فاطمه زهرا و دایی او پسر رسول خدا،خاله ی او دختر رسول خدا و هر که او را دوست بدارد رسول خدا را دوست داشته و هر که دشمن او باشد دشمن رسول خدا است و کافر شده است.
معاویه ملعون از غضب و حسادت چشم را بست.

2 months, 3 weeks ago

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4986
حَدَّثَنَا الشَّيْخُ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الطُّوسِيُّ (رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ)، قَالَ: أَخْبَرَنَا جَمَاعَةٌ، عَنْ أَبِي الْمُفَضَّلِ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْهَمْدَانِيُّ بِالْكُوفَةِ وَ سَأَلْتُهُ، قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْمُفَضَّلِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ قَيْسٍ الْأَشْعَرِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ حَسَّانَ الْوَاسِطِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ كَثِيرٍ، عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ جَدِّهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ (عَلَيْهِمُ السَّلَامُ)، قَالَ،قَالَ: حَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) ... أَيُّهَا النَّاسُ، إِنِّي لَوْ قُمْتُ حَوْلًا فَحَوْلًا أَذْكُرُ الَّذِي أَعْطَانَا اللَّهُ (عَزَّ وَ جَلَّ) وَ خَصَّنَا بِهِ مِنَ الْفَضْلِ فِي كِتَابِهِ وَ عَلَى لِسَانِ نَبِيِّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) لَمْ أُحْصِهِ، وَ أَنَا ابْنُ النَّبِيِّ النَّذِيرِ الْبَشِيرِ، السِّرَاجِ الْمُنِيرِ، الَّذِي جَعَلَهُ اللَّهُ‏ رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ‏، وَ أَبِي عَلِيٌّ، وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ، وَ شَبِيهُ هَارُونَ.
🍐الأمالي (للطوسي) 565
امام حسن مجتبی فرمود:ای مردم! اگر من سال ها پشت سر هم بایستم و برای شما امتیازات خود را که خداوند ارزانی داشته بیان کنم، نمی توانم تمام نمایم. من فرزند نذیر و بشیر و سراج منیرم؛ آن پیامبری که رحمت برای جهانیان بود. پدرم علی ولی مؤمنین و شبیه هارون بود.

5 months ago

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ الِعَن أعدائهم أَجْمعين
?فضیلت شماره 4927
و في كتاب المناقب مسندا الى صعصعة بن صوحان انه دخل على امير المؤمنين عليه السّلام لما ضرب فقل يا امير المؤمنين أنت افضل ام آدم ابو البشر؟ قال علي عليه السّلام تزكية المرء نفسه قبيح لكن قال اللّه تعالى لادم‏ يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَ كُلا مِنْها رَغَداً حَيْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمِينَ‏ و انا اكثر الاشياء اباحها لي و تركتها و ما قاربتها ثم قال أنت افضل يا امير المؤمنين أم‏ نوح‏ قال علي عليه السّلام ان نوحا دعا على قومه و انا ما دعوت على ظالمي حقي و ابن نوح كان كافرا و ابناي سيدا شباب اهل الحنة قال انت افضل ام موسى قال عليه السّلام ان اللّه تعالى ارسل موسى الى فرعون فقال اني اخاف ان يقتلوني حت قال اللّه تعالى‏ لا تَخَفْ إِنِّي لا يَخافُ لَدَيَّ الْمُرْسَلُونَ‏ و قال‏ رَبِّ إِنِّي قَتَلْتُ مِنْهُمْ نَفْساً فَأَخافُ أَنْ يَقْتُلُونِ‏ و انا ما خفت حين ارسلني رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله بتبليغ سورة براءة ان اقرأها على قريش في الموسم مع اني كنت قتلت كثيرا من صناديدهم فذهبت بها اليهم و قرأتها عليهم و ما خفتهم ثم قال انت افضل ام عيسى بن مريم قال عيسى عليه السّلام كانت امه في بيت المقدس فلما جاء وقت ولادتها سمعت قائلا يقول اخرجي هذا بيت العبادة لا بيت الولادة و انا امي فاطمة بنت اسد لما قرب وضع حملها كانت في الحرم فانشق حايط الكعبة و سمعت قائلا يقول ادخلي فدخلت في وسط البيت و انا ولدت به و ليس لاحد هذه الفضيلة لا قبلي و لا بعدي.
?الأنوار النعمانية 1/27
در کتاب مناقب که به صعصعه بن صوحان اسناد داده است که او به نزد امیرالمؤمنین سلام اللّه علیه داخل شد در وقتی که حضرت ضربه خوردند گفت ای امیرالمؤمنین تو برتری یا آدم ابوالبشر؟
حضرت فرمودند شخصی خودش را تعریف کند قبیح است ولی خدای تعالی به آدم گفت تو و زوجه ات در بهشت ساکن شوید و هر چه خواستید بخورید ولی نزدیک این درخت نشوید که از ظالمان خواهید بود ولی اکثر چیز هارا خدا برای من مباح قرار داده ولی من ترک کردم و نزدیک نشدم
سپس گفت یا امیرالمؤمنین تو برتری یا نوح؟ حضرت فرمودند نوح قومش را نفرین کرد ولی من ظالمان حقم را نفرین نکردم, پسر نوح کافر بود ولی پسران من دو سید اهل بهشت اند
گفت تو برتری یا موسی؟
فرمودند خداوند تعالی موسی را به سوی فرعون فرستاد موسی گفت می ترسم که کشته شوم تا اینکه خدا فرمودند نترس که پیش من مرسلین نمی ترسند و گفت خدایا من یک نفر از آنها را کشته ام می ترسم مرا بکشند در حالی که وقتی رسول خدا مرا فرستاد به تبلیغ سوره برائت که در ایام حج بر قریش بخوانم در حالی که من بسیاری از بزرگان آنها را کشته بودم اما به سوی آنها رفتم و آیات را خواندم و نترسیدم
سپس گفت تو برتری یا عیسی بن مریم؟
فرمودند عیسی مادرش در بیت المقدس بود وقتی زمان ولادت او رسید شنید گوینده ای می گوید خارج شو که اینجا جای عبادت است نه ولادت در حالی مادرم فاطمه دختر اسد وقتی زمان وضع حمل او نزدیک شد در حرم دیوار کعبه شکافته شد و شنید گوینده ای می گوید داخل شو پس به وسط خانه داخل شد و من متولد شدم و برای احدی قبل و بعد من چنین فضیلتی نیست.

5 months, 1 week ago

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ الِعَن أعدائهم أَجْمعين
?فضیلت شماره 4926
عن الإمام الصادق عليه السلام: عليكم بالزهراء، استغيثوا باسمها ونادوا مولاتكم فاطمة، وحينئذ تقضى حاجتكم، وتنالون مطلبكم.
?الأسرار الفاطمية ص 38
امام صادق سلام الله علیه فرمود: برشما باد به حضرت زهرا سلام الله علیها،به اسم او استغاثه کنید و مولای خود فاطمه را صدا بزنید تا حاجت های شما برطرف شود و به مرادتان برسید.

5 months, 2 weeks ago

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ  وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ الِعَن  أعدائهم أَجْمعين
?فضیلت شماره 4925
حضرت فضه دختر پادشاه حبشه بود، چون وارد به خانه حضرت فاطمه سلام اللّه علیها شد،دید که حضرت فاطمه سلام اللّه علیها دست آس می کشد و بر لباسی که بر برداشت چند جای آن را از لیف خرما وصله نموده بود.فضه با خود گفت که من دختر پادشاه باشم و این بی بی من باشد که از پریشانی لباس در بر ندارد.پس در آن حال حضرت فاطمه سلام اللّه علیها از برای نماز برخواست.
فضه با خود گفت بروم در حجره حضرت فاطمه سلام اللّه علیها گردش نمایم.ببینم که چیزی دارد یا آنکه باین فقر و پریشانیند.
پس چون فضه حجرهای حضرت فاطمه سلام اللّه علیها را گردش نمود دید که یک تخته پوست و کاسه سوفالی و... و دست آسیاب و چیزی دیگر در خانه ندارند.حضرت فضه گریست بر احوال بی بی خود حضرت فاطمه سلام اللّه علیها.پس در آن وقت حضرت فضه قدری اکسیر همراه داشت و به یک قطعه مس شکسته در گوشه خانه افتاده، آن مس را برداشت و اکسیر بر آن زد فی الحال طلا شد.چون حضرت امیرالمومنین سلام اللّه علیه داخل به خانه شدند،حضرت فضه آن قطعه طلا را به نزد آقای خود آورد و عرض کرد:ای مولای من بی بی من فاطمه سلام اللّه علیها لباس ندارد و این طلا را ساخته ام که بی بی من صرف نماید.و در آن وقت حضرت امیرالمومنین سلام اللّه علیه از سخن حضرت فضه به گریه درآمدند و فرمودند که ای فضه برو و جانماز حضرت فاطمه سلام اللّه علیها را بردار و ببین چه خواهی دید.
چون فضه جانماز بی بی خود حضرت فاطمه سلام اللّه علیها را از زمین برداشت، دید که در زیر آن نهر طلای عظیم جاریست.چون فضه به دید حیرت نمود و به خدمت حضرت امیر سلام اللّه علیه برگشت.حضرت فرمودند که ای فضه مرتبه بی بی خود را دیدی؟
عرض کرد بلی ای مولای من.پس حضرت اشاره به صحن خانه نمود،فی الحال هفتاد قطعه طلا مانند گردن شتر از زمین بیرون آمد و بر روی هم می غلطیدن و در صحن خانه راه می رفتند.حضرت فرمودند که ای فضه که ما دنیا  را قبول کنیم ، گنج های زمین در نزد ما می باشد و کوه ها از برای ما طلا می شود و ای فضه ما را به دنیا کاری نیست، هرگاه که تو می خواهی طلا بسازی بایستی به نزد بی بی خود حضرت زینب سلام اللّه علیها روی تا تو را تعلیم نماید.پس در آن وقت حضرت زینب سلام اللّه علیها طفل بودندو فرمودند:ای فضه این طلای تو کم آتش است.
حضرت فضه گفت:ای بی بی مگر تو علم کیمیا می دانید؟
حضرت زینب سلام اللّه علیها فرمودند:از برکت جد و پدرم هرگاه خواسته باشم به یک نظر کوه ها را طلا می نماییم.که در آن حال امام حسین سلام اللّه علیه فرمودند:ای فضه چرا نگفتی که تو را علم کیمیا تعلیم نمایم؟
حضرت فضه عرض کرد:ای آقای من شما هم علم کیمیا می دانید؟
حضرت فرمودند:ای فضه اگر خواسته باشم به یک نظر آسمان و زمین را طلا نماییم.
?مقتل خطی حزن الائمه(ربیع بن محمود)143

6 months, 1 week ago

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
?فضیلت شماره 4924
حضـرت مـولانا الأعـظم أمیـرالمـؤمنین
-علیـه السلام- از دروازه کـوفه بیـرون
آمدند، حارث‌هـمدانی چنین می‌گوید،
حضرت را دیدم فرمود: ای حارث، کیف
احوالک؟ عرض کردم که پیر و شکسته
شده‌ام، می‌ترسم که بمیرم و از مشاهده
جـمـال بـی‌مثالـت درمـانم!
فرمودند: یا حـار همدان من یمت یرنی
من مـؤمن أو منـافق قـبلاً، بعد دیـدم
شخصـی با جـمال خوش سیمائی آمد
و سلام‌کرد، آن‌حضرت جواب او فرمود
و سـؤال چنـدی کـرد و بـه زبـان غیـر
معـروف و جـواب از آن‌حضـرت شنیـد
و رفت. عرض کـردم که فـدایت شـوم
کـه بـود؟ فـرمـود: نشنـاختـی؟
عرض کردم خیر، فرمود: خضر نبی بود
۱۱۰ سـؤال از مـن کرد و جواب خـود را
شنید. عرض کردم یک‌سوال و جواب او
را بفرما. فرمود: سؤال کرد از عمر دنیا
چه قـدر گذشته است؟ گفتم: مگـر کـه
می‌دانی چه قدر از آن باقی‌ست، که از
گذشـته‌ی آن مـی‌پرسی! گفـت: خیـر.
گفتم: چهار صد هزار کرّ گذشته که هر
کرّی، چهار صد هزار فرّ است، و در هر
فرّی چهار صد هزار ذر است، و هر ذری
چـهار صـد هـزار آدم اسـت و چهار صـد
هزار خـاتم و من با هر کـرّی و پیش از
آن بـوده‌ام و با هـر فـرّی و پیـش از آن
بوده ام و با هر ذری و قبل آن بوده‌ام و
با هر آدم و خاتمی و پیش از آن بوده‌ام.

صَـدَقَ ولـي‌ُّ الله! بـعـد از آن فـرمـودند:
منم مذکور در سابقِ‌زمان، یعنی در اوّل
این عالم ظهور ذکر ولایت مـرا انبیـاء
با امتّان خود می‌کردند و عهد ولایت
مرا به أمر الهی از آن‌هـا می‌خواستند
و تشفّع مـی‌جسـتند به مـن در درگاه
أحدیّت به جهت حصول مطالب خود
و به‌واسـطۀ توسّـل به اسامـی مـن و
اهل‌بیتِ من مطالب‌ِایشان برآورده می‌شد.
?أنهار جاریه، باب سوّم، شرح خطبه،
میرزا ابوالقاسم راز شیرازی، ص۸۱

6 months, 2 weeks ago

گفت: پس به کوفه آمدم و سلام جعفر بن محمد علیه السّلام را برای غلام خواندم و گریه کرد و سپس به من گفت: آیا می خواهی بدانی که جعفر بن محمد علیه السّلام به چه چیزی گفت مواظبت کنی؟
گفت: «بله» و به من گفت:به او بگو:دربارۀ این شرابی که می نوشی دقّت کن؛ پس اگر فراوان آن مستی آور باشد بنابراین به هیچ وجه به اندک آن نزدیک نشو! زیرا پیامبر خدا صلّی اللّه علیه و اله فرمود:«هر نوشیدنی مستی آوری حرام است هر چیزی که فراوان آن مست کننده باشد، پس اندک آن نیز حرام است
و در مورد تو به من سفارش نموده است. بنابراین برو که به خاطر خدا آزادی!
برده گفت: به خدا سوگند! تا زنده هستم دیگر از آن نوشیدنی نخواهم نوشید.

6 months, 2 weeks ago

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
?فضیلت شماره 4923
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ وَ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ عَنْ يَزِيدَ بْنِ خَلِيفَةَ وَ هُوَ رَجُلٌ مِنْ بَنِي الْحَارِثِ بْنِ كَعْبٍ قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ‏ أَتَيْتُ الْمَدِينَةَ وَ زِيَادُ بْنُ عُبَيْدِ اللَّهِ الْحَارِثِيُّ عَلَيْهَا فَاسْتَأْذَنْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السّلام فَدَخَلْتُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمْتُ عَلَيْهِ وَ تَمَكَّنْتُ مِنْ مَجْلِسِي قَالَ فَقُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السّلام إِنِّي رَجُلٌ مِنْ بَنِي الْحَارِثِ بْنِ كَعْبٍ وَ قَدْ هَدَانِي اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى مَحَبَّتِكُمْ وَ مَوَدَّتِكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ قَالَ فَقَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السّلام وَ كَيْفَ اهْتَدَيْتَ إِلَى مَوَدَّتِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ فَوَ اللَّهِ إِنَّ مَحَبَّتَنَا فِي بَنِي الْحَارِثِ بْنِ كَعْبٍ لَقَلِيلٌ قَالَ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّ لِي غُلَاماً خُرَاسَانِيّاً وَ هُوَ يَعْمَلُ الْقِصَارَةَ وَ لَهُ هَمْشَهْرِيجُونَ‏ أَرْبَعَةٌ وَ هُمْ يَتَدَاعَوْنَ كُلَّ جُمُعَةٍ فَيَقَعُ الدَّعْوَةُ عَلَى رَجُلٍ مِنْهُمْ فَيُصِيبُ غُلَامِي كُلَّ خَمْسِ جُمَعٍ جُمُعَةٌ فَيَجْعَلُ لَهُمُ النَّبِيذَ وَ اللَّحْمَ قَالَ ثُمَّ إِذَا فَرَغُوا مِنَ الطَّعَامِ وَ اللَّحْمِ جَاءَ بِإِجَّانَةٍ فَمَلَأَهَا نَبِيذاً ثُمَّ جَاءَ بِمِطْهَرَةٍ فَإِذَا نَاوَلَ إِنْسَاناً مِنْهُمْ قَالَ لَهُ لَا تَشْرَبْ حَتَّى تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ فَاهْتَدَيْتُ إِلَى مَوَدَّتِكُمْ بِهَذَا الْغُلَامِ قَالَ فَقَالَ لِي اسْتَوْصِ بِهِ خَيْراً وَ أَقْرِئْهُ مِنِّي السَّلَامَ وَ قُلْ لَهُ يَقُولُ لَكَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ انْظُرْ شَرَابَكَ هَذَا الَّذِي تَشْرَبُهُ فَإِنْ كَانَ يُسْكِرُ كَثِيرُهُ فَلَا تَقْرَبَنَّ قَلِيلَهُ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلّی اللّه علیه و اله قَالَ كُلُّ مُسْكِرٍ حَرَامٌ وَ قَالَ مَا أَسْكَرَ كَثِيرُهُ فَقَلِيلُهُ حَرَامٌ قَالَ فَجِئْتُ إِلَى الْكُوفَةِ وَ أَقْرَأْتُ الْغُلَامَ السَّلَامَ مِنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیه السّلام قَالَ فَبَكَى ثُمَّ قَالَ لِي اهْتَمَّ بِي جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ علیه السّلام حَتَّى يُقْرِئُنِي السَّلَامَ قَالَ قُلْتُ نَعَمْ وَ قَدْ قَالَ لِي قُلْ لَهُ انْظُرْ شَرَابَكَ هَذَا الَّذِي تَشْرَبُهُ فَإِنْ كَانَ يُسْكِرُ كَثِيرُهُ فَلَا تَقْرَبَنَّ قَلِيلَهُ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلّی اللّه علیه و اله قَالَ كُلُّ مُسْكِرٍ حَرَامٌ وَ مَا أَسْكَرَ كَثِيرُهُ فَقَلِيلُهُ حَرَامٌ وَ قَدْ أَوْصَانِي بِكَ فَاذْهَبْ فَأَنْتَ حُرٌّ لِوَجْهِ اللَّهِ تَعَالَى قَالَ فَقَالَ الْغُلَامُ وَ اللَّهِ إِنَّهُ لَشَرَابٌ مَا يَدْخُلُ جَوْفِي مَا بَقِيتُ فِي الدُّنْيَا.
?الكافي ‏6/411
یزید بن خلیفه از افراد خاندان بنی حارث بن کعب گوید: من به مدینه رفتم. زیاد بن عبید اللّه حارثی حاکم آن جا بود. پس اجازه ورود بر امام صادق علیه السّلام گرفتم. نزد ایشان داخل شدم و سلام کردم. و در جای خود قرار گرفتم.به حضرت علیه السّلام عرض کردم: من مردی از بنی حارث بن کعب هستم و خداوند مرا به محبت و دوستی شما اهل بیت علیهم السّلام هدایت نموده است.
فرمود: چگونه به دوستی ما اهل بیت علیهم السّلام هدایت شدی ؟ زیرا به خدا سوگند! محبت ما در بین بنی حارث بن کعب اندک است.
عرض کردم: فدایت گردم! من برده ای خراسانی دارم، او رخت شویی می کند و چهار نفر همشهری دارد که آنان هر جمعه دور هم جمع می شوند و هر دفعه مهمانی بر عهده یکی از آنان است. پس هر پنج جمعه، یک جمعه نوبت بردۀ من می شود. برده ام برای آنان نبیذ و گوشت تهیه می کند.
هنگامی که از غذا و گوشت فارغ شدند، برده ام پیاله ای می آورد و آن را از نبیذ پر می کند. سپس آفتابه ای می آورد. پس هرگاه که آن را به یکی از آنان تعارف می نمود، به او می گفت:«ننوش، تا این که بر محمّد و آل محمّد علیهم السّلام صلوات بفرستی».
پس من به وسیله این برده به محبت و دوستی شما هدایت شدم.
امام علیه السّلام به من فرمود: تو را در مورد او به نیکی سفارش می کنم و از جانب من به او سلام برسان و بگو: جعفر بن محمّد به تو می گوید:«دربارۀ این شرابی که می نوشی دقّت کن؛ پس اگر فراوان آن مستی آور باشد بنابراین به هیچ وجه به اندک آن نزدیک نشو! زیرا پیامبر خدا صلّی اللّه علیه و اله فرمود:«هر نوشیدنی مستی آوری حرام است هر چیزی که فراوان آن مست کننده باشد، پس اندک آن نیز حرام است».

6 months, 2 weeks ago

سعد گفت: ای رسول خدا صلّی الله علیه و آله من عذاب و سختی را برای هیچ یک از آنها پیشنهاد نمى‏دهم جز یک نفر از آنها که او همان کسی است به هم صحبت ما تجاوزگری کرده‏است و از احترام و بزرگداشت علی بن أبی طالب علیه السّلام خودداری کرده‏است و نفاقش او را به برگشت سوی برادران یهودیش واداشت که او از آنهاست. یک یک آنها آورده شوند و با ضربه شمشیر تیز که سریع سرشان جدا شود و دردی احساس نکنند کشته شوند و سختی و عذابی نبینند مگر او که باید عذاب شود. پس رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: ای سعد هر کس بر دشمنش عذابی را پیشنهاد دهد همانا پیشنهاد باطلی بیان کرده ولی تو ای سعد عذاب حقّی را پیشنهاد کردی.
پس سعد به آن جوان گفت: با این شمشیر سراغ آن شخصی که به تو تجاوزگری کرده‏است برو و او را قصاص کن.
فرمود: آن جوان با شمشیرش ضربات شدید و محکمى به او زد که بیست و هفت ضربه بود و گفت: این همان تعداد ضرباتی است که به من زدی که همین قدر مرا کفایت مى‏کند.
سپس گردن او را زد و سپس گردن همدستان او که از او فاصله گرفته بودند را زد و گروهی که نزدیک او بودند او را ترک کردند، سپس دست کشید و گفت: این هم برای شما، پس سعد گفت: شمشیر را به من بده. او هم شمشیر را به سعد داد، پس کسی را جدا نکرد و هر کس را که نزدیک‏تر بود کشت تا این که تعدادی از آنها را کشت طوری که خسته شد و شمشیر را انداخت و گفت: این هم برای شما. پس همین گونه آنها را مى‏کشتند تا این که آخرین نفر آنها کشته شدند.
پس رسول خدا صلّی الله علیه و آله به آن جوان فرمودند: چرا آنهایی که از تو دور بودند را کشتی و کسانی که نزدیک بودند را رها کردی؟ گفت: ای رسول خدا صلّی الله علیه و آله من از نزدیکان دست برداشتم و دوری کردم و دورتر‏ها را کشتم.
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: در بین آنها کسانی که فامیل و بستگان و نزدیکان تو نبودند و تو آنها را رها کردی. گفت: ای رسول خدا صلّی الله علیه و آله آنها کمک حال من در دوران جاهلیّت بودند و دست مرا مى‏گرفتند، به همین خاطر دوست نداشتم مأموریت قتل آنها را در حالی که دست مرا گرفته بودند بر عهده بگیرم.
پس رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: اما اگر تو آنها را نزد ما شفاعت مى‏کردی ما شفاعت تو را مى‏پذیرفتیم.
پس گفت: ای رسول خدا صلّی الله علیه و آله نه من نمى‏خواستم عذاب خدا را از آنها دفع کنم اگر چه من خودم دوست داشتم.
سپس رسول خدا صلّی الله علیه و آله به سعد فرمودند: چرا تو کسی را جدا نکردی؟
گفت: ای رسول خدا من با آنها برای رضای خدا دشمنی و بغض داشتم و نمى‏خواستم مراقب جز شما و محبّت شما را باشم. رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: ای سعد از کسانی هستی که سرزنش هیچ سرزنشگری باعث نمى‏شود کارت را برای خدا انجام ندهی.
پس هنگامى که نفر آخر را کشت آن زخم و رگ او سر باز کرده و او از دنیا رفت. پس رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود:
این دوستی از دوستان حقیقی خداست. عرش الهی با مرگ او به لرزه درآمد و همانا منزل و جایگاه او از دنیا و آنچه که در آن است بهتر است و به سوی سایر آن چیز‏هایی که در آنجا با آن کرامت مى‏شود رفت، خداوند آنچه که لیاقت او است به او عنایت کند.

We recommend to visit

Last updated 2 months, 1 week ago

سيرافقك قلبي إلى اخر العمر
- لطلب تمويل تواصل ← : @ooooow
- قناة التمويلات : @xxxxzz

Last updated 4 months ago

https://t.me/hjjhhhjjnkkjhgg1234

Last updated 2 months, 3 weeks ago